در روزهایی که جنگ تحمیلی رژیم اسرائیل علیه ایران وارد دومین هفته خود شد، دامنهی این بحران از مرزهای غرب آسیا فراتر رفته و با تاثیرگذاری بر مسیرهای انرژی، زنجیرههای تأمین، و ساختارهای سیاستگذاری در اروپا، نظم ژئوپلیتیکی-اقتصادی جهان را وارد مرحلهای تازه کرده است. آلمان، بهعنوان موتور صنعتی اروپا، اکنون با چالشی چندوجهی مواجه است: وابستگی فزاینده به واردات انرژی، فشار فزاینده از سوی افکار عمومی، و تعارض منافع میان واشنگتن، بروکسل و برلین.
شقایق لامع زاده، پژوهشگر مسائل اروپا
جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم اسرائیل علیه ایران را میتوان نقطه عطفی در معادلات امنیتی خاورمیانه دانست که فراتر از مرزهای منطقه، تبعات ژئوپولیتیکی و اقتصادی گستردهای برای بازیگران فرامنطقهای از جمله آلمان در پی داشته است.
در نظام بینالمللی متکی بر وابستگی متقابل پیچیده، تهدیدات ژئواستراتژیک در یک منطقه، میتواند تبعاتی چندلایه برای امنیت انرژی، ثبات بازارهای مالی، و ساختارهای سیاست داخلی و خارجی در سایر نقاط جهان به همراه داشته باشد.
این یادداشت با تکیه بر نظریههای لیبرالیسم نهادی، واقعگرایی اقتصادی و نظریه بازی دو سطحی، به تحلیل تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم این جنگ بر اقتصاد سیاسی آلمان میپردازد.
در نظام بینالمللی متکی بر وابستگی متقابل پیچیده، تهدیدات ژئواستراتژیک در یک منطقه، میتواند تبعاتی چندلایه برای امنیت انرژی، ثبات بازارهای مالی، و ساختارهای سیاست داخلی و خارجی در سایر نقاط جهان به همراه داشته باشد.
این یادداشت با تکیه بر نظریههای لیبرالیسم نهادی، واقعگرایی اقتصادی و نظریه بازی دو سطحی، به تحلیل تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم این جنگ بر اقتصاد سیاسی آلمان میپردازد.
امنیت انرژی و شکنندگی راهبردی
آلمان که پس از جنگ اوکراین و توقف واردات گاز از روسیه، به سوی تنوعبخشی در منابع انرژی روی آورد، در حال حاضر بهشدت به واردات گاز طبیعی مایع (LNG) از کشورهای خلیج فارس وابسته شده است. اما بحران در تنگه هرمز و افزایش مخاطرات ژئوپولیتیکی، امنیت این واردات را تهدید میکند.
آلمان که پس از جنگ اوکراین و توقف واردات گاز از روسیه، به سوی تنوعبخشی در منابع انرژی روی آورد، در حال حاضر بهشدت به واردات گاز طبیعی مایع (LNG) از کشورهای خلیج فارس وابسته شده است. اما بحران در تنگه هرمز و افزایش مخاطرات ژئوپولیتیکی، امنیت این واردات را تهدید میکند.
– قیمت نفت خام در ژوئیه ۲۰۲۵ از مرز ۱۱۰ دلار گذشت.
– صنایع پرمصرف انرژی مانند فولکسواگن با جهش هزینههای انرژی روبهرو شدهاند.– هزینههای لجستیکی واردات LNG از قطر، امارات و ایالات متحده بهطور چشمگیری افزایش یافته است.
در این چارچوب، سیاست انرژی آلمان بهمثابه نمونهای از «وابستگی آسیبپذیر» در زنجیره تأمین جهانی است؛ بهگونهای که وابستگی به منابع خارجی میتواند در شرایط بحرانی، به اهرمی برای فشار ژئوپولیتیکی بدل شود.
اختلال در زنجیرههای تأمین و صادرات
افزایش تنشهای نظامی در خاورمیانه بواسطه تعرضات غیرقانونی رژیم اسرائیل، نهتنها امنیت انرژی، بلکه پایداری زنجیرههای تأمین را نیز تحت تأثیر قرار داده است. افزایش حق بیمه جنگی و ناامنی کشتیرانی در دریای عمان و خلیج فارس، مستقیماً بر صادرات آلمان به منطقه اثر گذاشته است.
افزایش تنشهای نظامی در خاورمیانه بواسطه تعرضات غیرقانونی رژیم اسرائیل، نهتنها امنیت انرژی، بلکه پایداری زنجیرههای تأمین را نیز تحت تأثیر قرار داده است. افزایش حق بیمه جنگی و ناامنی کشتیرانی در دریای عمان و خلیج فارس، مستقیماً بر صادرات آلمان به منطقه اثر گذاشته است.
– بازارهای سنتی آلمان در خاورمیانه (امارات، عربستان، قطر) در وضعیت «تعلیق تصمیمگیری» قرار گرفتهاند.
– شرکتهای بیمهای آلمانی، ریسک پوشش حملونقل دریایی را بهشدت افزایش داده اند.– کاهش صادرات به منطقه، سبب کاهش رشد اقتصاد خارجی آلمان را در سهماهه سوم سال ۲۰۲۵ شده است.
مطابق دیدگاه واقعگرایی اقتصادی، آلمان ناچار است برای حفاظت از منافع تجاری خود، به ایفای نقش امنیتی فعالتری در خارج از مرزها بپردازد، حتی اگر این اقدامات با اصول بازدارندگی سنتی در تضاد باشد.
تأثیرات روانی-اقتصادی بر بازار داخلی
شوکهای خارجی ناشی از جنگ، بهسرعت به بازار داخلی آلمان منتقل شدهاند: افزایش قیمت سوخت، نوسانات بازار بورس، و تشدید تورم انتظاری باعث کاهش شاخص اعتماد مصرفکننده و رشد نارضایتی عمومی شدهاند.
-نرخ تورم انرژی در ژوئیه ۲۰۲۵ به ۲.۳٪ در ماه رسید.-بازتاب رسانهای از «بازگشت بحران انرژی ۲۰۲۲» حکایت دارد.-مخالفتهای داخلی، بهویژه در حزب سبزها و ائتلاف اتحاد مسیحی نسبت به سیاستهای دولت مرتس تشدید شده است.
طبق نظریه بازی دو سطحی رابرت پاتنام، دولت آلمان با دوگانگی میان فشارهای داخلی و الزامات بینالمللی روبهروست؛ حمایت از متحدان در خاورمیانه از یکسو و پاسخ به انتظارات افکار عمومی برای عدم مداخله از سوی دیگر.
وابستگی راهبردی به ایالات متحده و چالش استقلال اروپا
با شدت گرفتن بحران در خاورمیانه بواسطه تعرضات رژیم اسرائیل، آلمان بیش از پیش به چتر امنیتی و انرژی آمریکا متکی شده است. درحالیکه پروژه «خودمختاری راهبردی اروپا» در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته بود، این بحران وابستگی آلمان به آمریکا را دوباره تقویت کرده است.
با شدت گرفتن بحران در خاورمیانه بواسطه تعرضات رژیم اسرائیل، آلمان بیش از پیش به چتر امنیتی و انرژی آمریکا متکی شده است. درحالیکه پروژه «خودمختاری راهبردی اروپا» در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته بود، این بحران وابستگی آلمان به آمریکا را دوباره تقویت کرده است.
– حضور نیروهای آلمانی در مأموریتهای ناتو در مدیترانه شرقی افزایش یافته است.– مذاکرات فشردهای برای افزایش واردات LNG از ایالات متحده و کانادا در جریان است.– انتقاداتی از سوی کشورهای اروپایی نسبت به غیبت بروکسل و نقش پررنگ واشنگتن در حال افزایش است.
و اما از منظر نظریه امنیت تعمیمیافته، چنین بحرانهایی میتوانند موجب تقویت ائتلافهای سنتی شوند اما در بلندمدت، پروژههای خودکفایی و استقلال راهبردی اروپا را با چالش روبهرو می کند.
جنگ اسرائیل علیه ایران، نهتنها یک بحران امنیتی منطقهای، بلکه یک شوک ساختاری در نظم اقتصادی-سیاسی بینالمللی محسوب میشود که بهویژه آلمان را بهعنوان قدرتی صنعتی و واردکننده انرژی در معرض تهدیدهای چندلایه قرار داده است.
تداوم این وضعیت، ضرورت بازنگری در سیاست انرژی، سرمایهگذاری در مسیرهای جایگزین انتقال انرژی (مانند خطوط ترانزیت زمینی یا بندرهای یونانی و ایتالیایی)، و تقویت همگرایی درون اتحادیه اروپا را بیش از پیش نمایان کرده است.
از دیدگاه اقتصاد بینالملل، در جهان چندقطبی امروز، آسیبپذیری ناشی از وابستگی، تنها با تنوع منابع، دیپلماسی اقتصادی فعال، و تقویت نهادهای چندجانبه قابل کنترل و مهار است.
تداوم این وضعیت، ضرورت بازنگری در سیاست انرژی، سرمایهگذاری در مسیرهای جایگزین انتقال انرژی (مانند خطوط ترانزیت زمینی یا بندرهای یونانی و ایتالیایی)، و تقویت همگرایی درون اتحادیه اروپا را بیش از پیش نمایان کرده است.
از دیدگاه اقتصاد بینالملل، در جهان چندقطبی امروز، آسیبپذیری ناشی از وابستگی، تنها با تنوع منابع، دیپلماسی اقتصادی فعال، و تقویت نهادهای چندجانبه قابل کنترل و مهار است.