با بالا گرفتن احتمال بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران، بازارهای داخلی با فشارهای تازهای روبهرو شدهاند. نگرانیها از اثرات این تحریمها بر صادرات نفت، درآمدهای ارزی و قدرت خرید مردم افزایش یافته و فعالان اقتصادی و کارشناسان نسبت به رشد نابرابری و افزایش هزینههای زندگی هشدار میدهند. در چنین شرایطی، تحلیل دقیق مسیرهای جایگزین اقتصادی و سیاستگذاری برای مدیریت منابع محدود کشور، بیش از پیش اهمیت یافته است.
در واقع بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران، صرفاً یک تهدید بیرونی نیست، بلکه آیینهای است که ضعفها و کاستیهای سیاستگذاری داخلی را آشکارتر میسازد. اکنون بیش از هر زمان دیگری روشن است که سرنوشت اقتصاد کشور نه فقط در گروی تصمیم قدرتهای جهانی، بلکه در گروی شجاعت و اراده داخلی برای اصلاح مسیر و بازتعریف اولویتهاست.
زهرا ترابی- ایران ویو24
حسین راغفر، تحلیلگر اقتصادی و استاد دانشگاه، در گفتوگویی جامع با خبرنگار ایران ویو 24، به بررسی آثار احتمالی بازگشت تحریمهای بینالمللی بر اقتصاد ایران پرداخت. او با تحلیل تجربه سالهای گذشته تحریمها و بررسی وضعیت فعلی، معتقد است که مقاومت اقتصادی کشور در برابر فشارهای خارجی به شکل اصولی شکل نگرفته و هزینههای آن مستقیماً به دوش طبقات ضعیف جامعه افتاده است. در این مصاحبه، دکتر راغفر همچنین به ضرورت تغییر ریلگذاری اقتصادی و بازگشت به سیاستهای اقتصاد جنگی برای مدیریت منابع محدود و کاهش نابرابریها اشاره میکند.
بازگشت تحریم ها فروش نفت ادامه خواهد داشت. اما احتمالا با امتیازات بیشتر به خریداران سود ایران کمتر خواهد شد.
به عنوان اولین سوالم، بازگشت احتمالی تحریمهای سازمان ملل چه تاثیری بر صادرات نفت و درآمدهای ارزی ایران خواهد داشت؟
تحریمهای گذشته و تحریمهای فعلی تفاوتهای بنیادین دارند. تحریمهای آمریکا تنها محدود به خود آمریکا و کشورهایی است که با آن متحد هستند، اما تحریمهای سازمان ملل تمامی کشورها را ملزم به تبعیت میکند. تجربه نشان داده که وقتی فشارهای بینالمللی بر کشورهای ثالث اعمال میشود، آنها حاضر نیستند منافع خود را به خطر بیندازند تا با ایران معامله کنند. بنابراین، حتی اگر بازگشت تحریمها رخ دهد، فروش نفت امکانپذیر است، اما با هزینههای بالاتر و نیاز به دادن امتیازات اضافی به خریداران.
آیا این بدان معناست که درآمد واقعی ایران کاهش خواهد یافت؟
قطعاً. فروش نفت با تخفیفهای قابل توجه برای خریداران، درآمد واقعی کشور را کاهش میدهد و هزینههای معاملاتی را افزایش میدهد. این مسئله باعث میشود که هرگونه فروش نفت، حتی در شرایط موفقیت نسبی، به طور قابل توجهی کمتر از ظرفیت واقعی درآمدزایی باشد.
آنچه امروز بعنوان مقاومت اقتصادی مطرح می شود مقاومت واقعی نبوده است. مدیریت درست می توانست شامل مدیریت منابع، حمایت از تولید و کاهش نابرابری باشد.
آیا تجربه سالهای تحریم نشان داده که اقتصاد ایران قادر به مقاومت در برابر فشارهای بینالمللی است؟
واقعیت این است که آنچه امروز به عنوان مقاومت اقتصادی معرفی میشود، مقاومت واقعی نبوده است. مردم هزینههای این سوءمدیریتها را پرداختهاند؛ از فقر و بیکاری تا افزایش قیمتها و رشد نابرابریها. مقاومت واقعی اقتصادی باید شامل مدیریت منابع، حمایت از تولید و کاهش نابرابریها باشد، اما ما شاهد چنین چیزی نبودهایم.
چه نمونههایی از هزینههای تحمیل شده به مردم میتوانید ذکر کنید؟
میلیونها نفر از مردم، از جمله موتور سیکلتسواران، رانندگان تاکسی اینترنتی و فعالان کسبوکارهای کوچک، به دلیل محدودیتها و اختلال در فعالیتهای اقتصادی، زندگی روزمره خود را از دست دادهاند. همچنین افزایش قیمت مواد غذایی، انرژی و مسکن به ویژه بر طبقات متوسط و پایین فشار وارد کرده است.
بازار ارز و مسکن عمدتاً تحت تاثیر سیاستهای داخلی و مدیریت منابع حاکمیتی شکل میگیرد. افزایش قیمتها به دلیل سوء مدیریت داخلی و عدم نظارت مناسب است
تأثیر تحولات بر نرخ ارز و ثبات بازارهای داخلی چگونه پیشبینی میشود؟
بازار ارز و مسکن عمدتاً تحت تاثیر سیاستهای داخلی و مدیریت منابع حاکمیتی شکل میگیرد. افزایش قیمتها به دلیل سوء مدیریت داخلی و عدم نظارت مناسب است. چاپ پول بدون پشتوانه و تمرکز منافع در دست گروههای محدود، باعث شده طبقات محروم بیشترین آسیب را ببینند. به عنوان مثال، قیمت نان، برنج و مسکن طی سالهای اخیر چندین بار افزایش یافته و به طور مستقیم فشار اقتصادی را بر اقشار ضعیف تحمیل کرده است.
دولت خود مشکل است نه راه حل؛ مدیریت ناقص منابع و ضعف نظارت باعث افزایش نابرابریها و بیاعتمادی مردم شده است.
نقش سیاستهای دولت در مدیریت ناترازی انرژی، تورم و بیکاری در شرایط تحریمهای تازه چیست؟
دولت بخشی از مشکل است، نه راه حل. حجم عظیمی از منابع مالی وارد بورس و بازارهای غیرشفاف شده است، در حالی که میلیونها نفر از مردم در شرایط سخت اقتصادی قرار دارند. مدیریت ناقص منابع و ضعف نظارت باعث افزایش نابرابریها و بیاعتمادی مردم شده است.
بر اساس ضرورت تغییر ریلگذاری اقتصادی؛ منابع محدود باید اولویتبندی شوند و مصرف آن براساس نیازهای واقعی مردم و تولید داخلی تنظیم گردد.
با توجه به شرایط کنونی، چه اقداماتی برای اصلاح وضعیت اقتصادی ضروری است؟
ایران نیازمند بازگشت به یک اقتصاد جنگی و برنامهریزی منابع به صورت سهمیهبندی است. منابع محدود باید اولویتبندی شوند و مصرف آن براساس نیازهای واقعی مردم و تولید داخلی تنظیم گردد. تا زمانی که گروههایی که از وضعیت نابسامان اقتصادی منتفع میشوند اجازه دهند، هیچ اصلاح جدی انجام نخواهد شد.
چه راهکارهایی برای مقابله با افزایش قیمتها و نابرابریها وجود دارد؟
جلوگیری از واردات غیرضروری کالاها، تقویت تولید داخلی، مدیریت بهتر منابع ارزی و اعمال سیاستهای مالیاتی عادلانه میتواند کمک کند. همچنین سهمیهبندی کالاهای اساسی و کنترل منابع عمومی برای کاهش فشار اقتصادی بر طبقات ضعیف ضروری است.
پیامدهای تحریمها بر جامعه چیست؟
پیامدها شامل افزایش فقر، بیکاری، ناامنی غذایی و ایجاد ناامیدی در بین جوانان است. شرایط اقتصادی نابسامان، افرادی را به سمت فعالیتهای غیرقانونی و وابستگی به شبکههای خارجی سوق داده است. این وضعیت هزینههای اقتصادی دارد و تهدیدهای امنیتی ایجاد میکند.
چگونه هزینههای تحریمها بر طبقات مختلف جامعه توزیع شده است؟
هزینهها عمدتاً بر دوش طبقات پایین و متوسط افتاده و طبقات بالا از منافع اقتصادی منتفع شدهاند. این نابرابریها باعث افزایش نارضایتی اجتماعی و ایجاد بحرانهای اجتماعی بالقوه شده است.
سوءمدیریت داخلی نقش تحریم ها را پررنگتر کرده است
تحریمها چگونه باعث افزایش هزینههای معیشتی مردم شدهاند؟
تحریمها فشار اقتصادی ایجاد کردهاند، اما سوء مدیریت داخلی بار آن را سنگینتر کرده است. برای دور زدن تحریمها، ایران مجبور است نفت خود را با تخفیف بفروشد و امتیازات بیشتری بدهد، که همه این هزینهها به طور مستقیم بر مردم تحمیل شده است.
با این شرایط، آینده اقتصاد ایران چگونه خواهد بود؟
اگر تغییر ریلگذاری اقتصادی صورت نگیرد، ناآرامیها و شورشهای اجتماعی پیشبینی میشود. دولت باید اقدامات فوری برای اصلاح سیاستهای اقتصادی انجام دهد، از جمله مدیریت منابع ارزی، کنترل بازارها، حمایت از تولید داخلی و کاهش نابرابریها. در غیر این صورت، فشارهای تحریمی و سوء مدیریت داخلی، بحرانهای اقتصادی و اجتماعی بیشتری ایجاد خواهد کرد.
جمعبندی راهبردی گفتگو
تحریمها میتوانند درآمدهای نفتی را محدود و هزینههای مبادلاتی را افزایش دهند، اما آنچه مردم را بیش از فشارهای خارجی در تنگنا گذاشته، سوءمدیریت و فقدان یک استراتژی جامع برای حمایت از تولید و طبقات ضعیف است. حسین راغفر با نگاهی نقادانه اما سازنده یادآور میشود که آنچه تاکنون «مقاومت اقتصادی» نامیده شده، در عمل چیزی جز انتقال هزینهها بر دوش طبقات محروم نبوده است.
راه برونرفت، در بازگشت به اصولی ساده اما بنیادین نهفته است:
-
اقتصاد جنگی با عقلانیت امروز؛ یعنی مدیریت منابع محدود بهصورت سهمیهبندی عادلانه و اولویتبندی نیازهای واقعی مردم.
-
بازسازی ستون تولید داخلی با جلوگیری از واردات غیرضروری و هدایت منابع به سمت صنایع مادر و اشتغالزا.
-
اصلاح نظام مالیاتی و کنترل بازارها برای کاهش رانت و تمرکز ثروت در دست گروههای محدود.
-
سهمیهبندی کالاهای اساسی و نظارت جدی بر توزیع منابع بهمنظور کاهش فشار بر اقشار ضعیف.
پیام این تحلیلی گفتگو: اگر تغییر ریلگذاری اقتصادی بهصورت فوری و قاطع انجام شود، تهدید تحریمها میتواند به فرصتی برای اصلاحات تاریخی بدل شود. در غیر این صورت، جامعه با انباشت نارضایتیها و بحرانهای اجتماعی روبهرو خواهد شد.