با وجود تداوم صدای آتشها در غزه، صحنه اصلی نبرد از خاکریزهای نظامی به میزهای طراحی نظم سیاسی و امنیتی جدید منتقل شده است؛ مرحلهای که قرار است درباره آینده حکمرانی، بازسازی و کنترل امنیتی غزه تصمیم بگیرد. اما آنچه آمریکا و اسرائیل بهعنوان «نظم تازه» میخواهند—حذف حماس و استقرار یک ساختار گذار با نیروی بینالمللی مسلح برای خلع سلاح مقاومت—ایده ای که در همان نقطه آغاز با بحران مشروعیت، تضاد منافع و تردید بازیگران منطقهای قفل شده است. آتشبس شکننده، اختلافات عمیق بر سر ترکیب نیروهای امنیتی و بنبست سیاسی میان حماس و تلآویو، همه نشان میدهد که مرحله دوم نه میدان مهندسی یک طرح آماده، بلکه میدان چانهزنی سختی است که بدون پذیرش اراده فلسطینی پیش نخواهد رفت.
ایران ویو 24- بین الملل
با وجود ادامه آتش و بمباران اسرائیلی علیه غزه، محور خبر و تحلیل رسانه ها از میدان جنگ به طراحی ترتیبات سیاسی و امنیتی تازه برای غزه منتقل شده است. مرحله دوم قرار است درباره شکل حکمرانی، بازسازی، کنترل امنیتی و نسبت نیروهای مسلح با ساختار آینده تصمیم بگیرد. در گزارشهای خبری، نقش میانجیها پررنگ شده و از نشستها و هماهنگیهای ترکیه، مصر و قطر در قاهره برای عبور به مرحله دوم و مدیریت تداوم آتشبس سخن میرود.
گفته میشود؛ رئیس دستگاه امنیت داخلی اسرائیل شاباک یکشنبه شب با رئیس دستگاه اطلاعاتی مصر در قاهره دیدار و گفتوگو کرده است. در این میان، گزارش ها حاکی از آن هستند که آمریکا و اسرائیل میخواهند نظم جدید غزه بر یک منطق امنیتی سخت بنا شود. معنای عملی این نگاه، پایان دادن به حکمرانی حماس و پیش بردن روند خلع سلاح است.
در اسناد و گزارشهای مرتبط با طرح آمریکا، ایده تشکیل یک ساختار گذار با عنوان هیئت صلح و ایجاد نیروی تثبیت بینالمللی مطرح شده که اختیار استفاده از زور برای اجرای مأموریت و نیز نقش در روند غیرنظامیسازی و جمعآوری سلاح گروههای مسلح را دارد. اما همین نقطه، گره اصلی است و توضیح میدهد چرا آمریکا و اسرائیل نمیتوانند برنامه مطلوب خود را به سادگی پیش ببرند.
نخست آنکه مشروعیت سیاسی چنین ترتیبی در میان فلسطینیها محل نزاع است. حماس صریحاً اعلام کرده که سپردن نقشهای داخلی در غزه به نیروی بینالمللی و مأمور کردن آن برای خلع سلاح مقاومت، بیطرفی را از بین میبرد و آن را به طرف درگیری تبدیل میکند. این موضع پس از آن بیان شد که شورای امنیت قطعنامه پیشنهادی آمریکا را در حمایت از این مسیر تصویب کرد.
دوم آنکه اجرای خلع سلاح بدون مسیر سیاسی قابل قبول، عملاً ناممکن است. گزارش رویترز از روند گفتوگوها نشان میدهد اسرائیل خلع سلاح حماس را شرط میداند و حماس نیز آن را بدون افق دولت فلسطینی نمیپذیرد، در حالی که اسرائیل با دولت فلسطینی مخالفت کرده است. نتیجه این تضاد، بنبست طراحی است. در همان گزارش تأکید شده که توافق بر سر ترکیب و مأموریت نیروی امنیتی بینالمللی دشوار بوده و حتی درباره جزئیات ساده مانند محل استقرار و وظایف، ابهام گسترده وجود دارد.
سوم آنکه آمریکا برای اجرای برنامه خود به مشارکت دولتهای منطقه نیاز دارد و این مشارکت قطعی نیست. خود طرح نیروی تثبیت بینالمللی به رأی و حمایت شورای امنیت و سپس تأمین نیرو از کشورهای مختلف متکی است، اما هم در جهان عرب تردید درباره ورود به مأموریتی که ممکن است درگیر خلع سلاح مقاومت فلسطین شود وجود دارد و هم اسرائیل درباره حضور برخی کشورها مانند ترکیه در صلح غزه حساسیت نشان داده است.
چهارم آنکه آتشبس شکننده است و هر ادعای نقض، سرمایه سیاسی مذاکرات را بیش از پیش میسوزاند. در گزارشهای اخیر، از کندی پیشرفت مرحله دوم و تداوم درگیریهای پراکنده سخن رفته و حماس در گفتوگوهای قاهره گفته است که نقضهای اسرائیل توافق را تضعیف میکند. وقتی طرفها حتی بر سر تثبیت مرحله اول اختلاف دارند، مهندسی مرحله دوم به مراتب سختتر میشود.
اغلب ناظران معتقدند مسئله امروز غزه کمتر نظامی و بیشتر سیاسی و نهادی است. نظم جدید اگر با حذف اراده فلسطینی و تحمیل یک قیمومت امنیتی پیش برود، پایدار نمیماند و بازتولید بحران خواهد کرد. همین واقعیت است که دست آمریکا و اسرائیل را برای پیش بردن بیهزینه طرحهایشان بسته نگه میدارد.


