AR | EN

1404-07-22 00:12

AR | EN

1404-07-22 00:12

اشتراک گذاری مطلب
نگاهی به مقاله مایراو زونسین در نیویورک تایمز:

چرا اسرائیل خودویرانگر است؟

نشست سازمان ملل که در آن «اکثر کشورهای غربی کشور فلسطین را به رسمیت شناختند و نتانیاهو در سالنی پر از صندلی‌های خالی سخنرانی کرد» گواه این انزوا است. این وضعیت، اسرائیل را «بیشتر شبیه یک بازیگر خودویرانگر و غیرمنطقی» نشان می‌دهد تا «یک قدرت منطقه‌ای که آرزوی آن را داشت».

ایران ویو 24-بین الملل

مایراو زونسین (Mairav Zonszein) در مقاله خود با عنوان «اسرائیل نمی‌تواند این‌گونه به پیروزی ادامه دهد» که در 11 اکتبر 2025 در نیویورک تایمز منتشر شده به تحلیل رویکرد اسرائیل در منطقه، به‌ویژه پس از حملات 7 اکتبر 2023 می‌پردازد و استدلال می‌کند که اتکای صرف به زور بدون دیپلماسی پایدار، در نهایت به ضرر امنیت و جایگاه بین‌المللی اسرائیل خواهد بود.

 تحلیل و نقد سیاست‌های اسرائیل

زونسین اشاره می‌کند که اسرائیل، با تکیه بر «ظرفیت اطلاعاتی و تمایل به حمله به هر نقطه در منطقه»، به یک «قلدر منطقه‌ای» تبدیل شده است. این رویکرد، به ویژه حمله به رهبران حماس در دوحه، قطر، که در کشوری نه تنها دشمن نیست بلکه میانجی و متحد بزرگ‌ترین حامی اسرائیل، یعنی ایالات متحده است، نشان‌دهنده گستاخی و بی‌ثباتی سیاست‌های تل‌آویو تلقی می‌شود. این اقدام، حتی در میانه مذاکرات برای پایان دادن به جنگ غزه و بازگرداندن گروگان‌ها صورت گرفته، که عمق عدم تعهد اسرائیل به راه‌حل‌های دیپلماتیک را آشکار می‌سازد. این اقدامات نه تنها به عنوان تجاوزکارانه مورد انتقاد قرار می‌گیرند، بلکه به عقیده برخی، صلح و ثبات منطقه را به خطر می‌اندازند و نشان‌دهنده نقض قوانین بین‌المللی است.

نتانیاهو و استراتژی «پیروزی»

مقاله بیان می‌دارد که بنیامین نتانیاهو، با وجود «پذیرش طرح ترامپ به عنوان یک پیروزی»، در واقع دستاوردهای امنیتی شکننده‌ای داشته و انزوای بین‌المللی اسرائیل را عمیق‌تر کرده است. این «پیروزی» در واقع یک «اولتیماتوم به حماس» است و نه یک «طرح صلح» که نشان‌دهنده عدم تمایل اسرائیل به حل و فصل ریشه‌ای منازعه قلمداد می‌شود. ادعای «بازسازی توانایی بازدارندگی و از بین بردن قابلیت‌های نظامی دشمنان» در حالی که اسرائیل «درگیر جنگ دائمی» است، تناقض‌آمیز ارزیابی می‌گردد. این ادعاها از سوی برخی به عنوان توجیهی برای تداوم اشغالگری و سرکوب مردم فلسطین تلقی می‌شوند.

 پیامدهای جنگ دائمی و انزوای بین‌المللی

«تخریب غزه» و تبدیل آن به مکانی «غیرقابل سکونت» که «برخی از اعضای کابینه آشکارا قصد آن را داشتند»، نمونه بارزی از سیاست‌های مورد انتقاد اسرائیل است. این اقدامات، نه تنها «عقب‌نشینی اخلاقی» را به دنبال دارد، بلکه «انزوای دیپلماتیک» اسرائیل را نیز تشدید کرده است. نشست سازمان ملل که در آن «اکثر کشورهای غربی کشور فلسطین را به رسمیت شناختند و نتانیاهو در سالنی پر از صندلی‌های خالی سخنرانی کرد» گواه این انزوا است. این وضعیت، اسرائیل را «بیشتر شبیه یک بازیگر خودویرانگر و غیرمنطقی» نشان می‌دهد تا «یک قدرت منطقه‌ای که آرزوی آن را داشت». این انزوا از سوی منتقدان، نتیجه طبیعی و اجتناب‌ناپذیر سیاست‌های تجاوزکارانه و نقض حقوق بین‌الملل توسط این رژیم قلمداد می‌شود.

نقاط ضعف دکترین امنیتی اسرائیل

مقاله به «معایب دکترین امنیتی اسرائیل» اشاره می‌کند. «شکست حمله در دوحه» که «قلب خلیج فارس» را هدف قرار داده بود، منجر به «فشار متمرکز بر نتانیاهو برای پذیرش درخواست ترامپ برای پایان جنگ» شد. این حادثه نشان داد که حتی متحدان اسرائیل نیز نمی‌توانند از پیامدهای اقدامات بی‌محابای آن در امان باشند. همچنین، «تلاش اخیر ائتلاف نتانیاهو برای نفوذ به شهر غزه» که «برخلاف میل برخی در ارتش اسرائیل و بیشتر اسرائیلی‌ها» بود، به «اجماع جهانی فزاینده‌ای مبنی بر اینکه کمپین اسرائیل در غزه نسل‌کشی است» دامن زد. این فاجعه انسانی در غزه، نه تنها «قحطی گسترده در میان فلسطینیان غزه» را به دنبال داشت، بلکه مشروعیت بین‌المللی اسرائیل را نیز زیر سوال برد.

تداوم جنگ به جای صلح

مهم‌ترین انتقاد مقاله این است که «به جای بهره‌برداری از دستاوردهای خود و حرکت به سمت صلح به عنوان یک راه‌حل عملی، اسرائیل بر مسیر جنگ تاکید کرده است، حتی زمانی که این امر علیه منافع خودش عمل کرده است.» مثال‌های متعددی در مقاله ذکر شده است، از جمله «عدم تمایل حزب‌الله برای کنار گذاشتن زرادخانه باقی‌مانده خود» در مواجهه با حملات اسرائیل و «شکستن آتش‌بس» توسط اسرائیل در غزه که منجر به «قحطی گسترده» شد. این اقدامات نشان می‌دهد که اسرائیل به جای ایجاد امنیت پایدار از طریق صلح، به دنبال تداوم سلطه و جنگ است. از دیدگاه منتقدان، این رفتار نشان‌دهنده ماهیت اشغالگر و جنگ‌طلب رژیم صهیونیستی است که در ذات خود با صلح و عدالت در تضاد است.

افسانه «سوپر-اسپارتا» و انزوای خودخواسته

سخنرانی نتانیاهو تحت عنوان «سوپر-اسپارتا» که در آن اسرائیل را با «شهرهای باستانی آتن و اسپارتا» مقایسه کرد، نشان‌دهنده «عادی‌سازی انزوای اسرائیل» است. نتانیاهو در این سخنرانی اذعان کرد که اسرائیل «به طور فزاینده‌ای منزوی می‌شود» و «اقتصاد و ارتش آن باید بیشتر به خود متکی شوند.» این سخنان، نه تنها یک «لغزش کلامی» نبود، بلکه تلاشی برای «عادی‌سازی انزوا» بود. این رویکرد، نه تنها به ضرر امنیت بلندمدت اسرائیل است، بلکه با آرمان‌های یک جامعه مترقی و جهانی در تضاد است. این سخنان از سوی برخی به عنوان یک توهم خطرناک و عدم درک واقعیت‌های منطقه توسط نتانیاهو ارزیابی می‌شود.

جامعه اسرائیل و مسئولیت جمعی

مقاله به «مسئولیت جمعی جامعه» اسرائیل در قبال «سال‌ها کشتار و آوارگی جمعی» اشاره می‌کند. «ده‌ها هزار نیروی ذخیره که دستورات را اجرا می‌کنند» و «تمایل بسیاری از اسرائیلی‌ها به اخراج فلسطینیان از غزه یا مخالفت با خودمختاری فلسطینیان و راه‌حل دو کشوری» نشان‌دهنده یک مشکل عمیق‌تر در جامعه اسرائیل است. این باور که «راه امنیت حفظ سلطه و از بین بردن همه در مسیر آنها است»، به جای یک استراتژی منطقی، به یک اعتقاد خطرناک تبدیل شده است. این واقعیت از سوی منتقدان، نشان‌دهنده عمق نفوذ ایدئولوژی صهیونیسم در جامعه اسرائیل و مسئولیت جمعی آنها در جنایات صورت گرفته است.

زونسین در یادداشت خود به این نتیجه می‌رسد که «اسرائیلی‌ها تنها زمانی امنیت واقعی را خواهند دانست که همه اطرافیانشان آن را احساس کنند، نه فقط یک کشور به تنهایی.» این نتیجه‌گیری، از سوی بسیاری از تحلیلگران نیز تایید می‌شود؛ امنیت پایدار در منطقه تنها با رعایت حقوق همه ملت‌ها، از جمله مردم فلسطین و پایان دادن به اشغالگری و تجاوزگری اسرائیل امکان‌پذیر است. ادامه سیاست‌های فعلی اسرائیل، نه تنها به امنیت این رژیم کمک نمی‌کند، بلکه به انزوا، بی‌ثباتی و تشدید درگیری‌ها در منطقه منجر خواهد شد.

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیاسی
جهان
تحلیل و یاداشت ها