در حالی که دولتهای عربی در تریبونهای بینالمللی اسرائیل را به «نسلکشی در غزه» متهم میکردند، اسناد تازهافشا شده نشان میدهد همان دولتها در پشت درهای بسته در حال گسترش همکاریهای نظامی، اطلاعاتی و سایبری با تلآویو بودهاند — همکاریهایی که زیر چتر فرماندهی مرکزی ایالات متحده و به نام «ساختار امنیتی منطقهای» طراحی شده است.
ایران ویو24- بین الملل
در حالی که اکثر دولتهای عربی در مواضع رسمی خود جنگ اسرائیل علیه نوار غزه را محکوم کردهاند، اسناد تازه منتشرشده از سوی کنسرسیوم بینالمللی خبرنگاران تحقیقاتی (ICIJ) پرده از تشدید همکاریهای نظامی و اطلاعاتی محرمانه میان این دولتها و اسرائیل برمیدارد.
بر اساس دادههای درز کرده از فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام)، میان سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۵ سازوکاری تحت عنوان «ساختار امنیتی منطقهای» بهمنظور ایجاد بستر همکاریهای دفاعی و امنیتی چندجانبه بین اسرائیل و شماری از کشورهای عربی طراحی و اجرا شده است.
طبق محتوای این اسناد، همکاریها شامل نشستهای هماهنگی نظامی، تمرینهای مشترک، تبادل اطلاعات عملیاتی و هماهنگی لجستیکی در حوزه دفاع هوایی بوده است.در برخی موارد، به منظور حفظ سطح بالای محرمانگی، هیئتهای نظامی اسرائیلی مستقیماً به پایگاههای نظامی کشورهای میزبان منتقل میشدند تا از مسیرهای عمومی و تشریفات دیپلماتیک اجتناب شود.
شش کشور بحرین، مصر، اردن، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی بهعنوان اعضای فعال این چارچوب امنیتی شناسایی شدهاند؛ در حالی که کویت و عمان نیز بهعنوان «شرکای بالقوه» در برخی جلسات و مذاکرات حضور غیرمستقیم داشتهاند.
جالب آنکه قطر — یکی از منتقدان آشکار حملات اسرائیل به غزه و حتی هدف یکی از حملات هوایی تلآویو در سپتامبر ۲۰۲۵ — نیز از اعضای این همکاری امنیتی معرفی شده است.
اسناد تأکید میکنند که اصل بنیادین این سازوکار، محرمانه ماندن و عدم تبدیل آن به ائتلاف رسمی بوده است.با وجود این، همزمان با برگزاری این نشستها، دولتهای عربی در مواضع علنی خود اقدامهای اسرائیل در غزه را محکوم کرده و آن را مصداق «پاکسازی قومی» و حتی «نسلکشی» دانستهاند.این تعارض میان کنش پنهان و گفتار رسمی، محور اصلی گزارش ICIJ را شکل میدهد و بهعنوان نمادی از چندلایگی رفتار سیاست خارجی دولتهای عربی در محیط پرتنش خاورمیانه تلقی میشود.
بر اساس تحلیل اسناد، مهار نفوذ منطقهای ایران و مقابله با شبکه مقاومت، محرک اصلی شکلگیری این همکاریهای پنهان بوده است. ایالات متحده از طریق سنتکام، نقش تسهیلگر، هماهنگکننده و ناظر فنی را در اجرای این طرح ایفا کرده است.
یکی از محورهای کلیدی این ساختار، ایجاد شبکه یکپارچه دفاع هوایی و سامانههای هشدار زودهنگام برای رهگیری موشکها و پهپادها بوده است. این شبکه، به کشورهای عضو امکان میداد دادههای راداری و سنسوری را در زمان واقعی به اشتراک بگذارند.
همچنین، طرحهایی برای تأسیس «مرکز سایبری مشترک خاورمیانه» و «مرکز ادغام اطلاعاتی» در نظر گرفته شده که مأموریت آنها هماهنگی سریعتر در حوزههای اطلاعاتی، سایبری و عملیاتی است.
افشاگری اخیر ICIJ تصویری چندلایه از بازتعریف معماری امنیتی خاورمیانه ارائه میدهد؛ جایی که همگرایی تاکتیکی میان کشورهای عربی و اسرائیل در سطح زیرساختهای دفاعی، در تضاد کامل با گفتمان سیاسی ضداسرائیلی آنان در عرصه عمومی قرار دارد.
به نظر میرسد این روند نشاندهنده گذار از تقابل ایدئولوژیک به موازنه امنیتی مبتنی بر تهدید مشترک است به ویژه در برابر مقاومت است — الگویی که با حمایت و هدایت مستقیم واشنگتن در حال پیگیری است.
در عین حال، ریسک سیاسی و مشروعیت داخلی برای دولتهای عربی، در صورت افشای کامل این همکاریها، همچنان بالا ارزیابی میشود. از این منظر، افشاگری ICIJ نهتنها ماهیت روابط امنیتی جدید منطقه را روشن میکند، بلکه شکاف میان دیپلماسی رسمی و راهبرد عملی دولتهای عربی را نیز آشکار میسازد.