AR | EN

1404-07-15 23:38

AR | EN

1404-07-15 23:38

اشتراک گذاری مطلب

چرا حوثی ها مستقل از ایران هستند؟

پایگاه اندیشکدهٔ AEI در تاریخ ۶ اکتبر ۲۰۲۵، مقاله‌ای تحلیلی به قلم مایکل روبین با عنوان «چرا حوثی‌ها حتی در صورت سقوط ایران از هم نخواهند پاشید» منتشر کرده که می‌نویسد گروه انصارالله یمن (حوثی‌ها) شالوده‌ای بومی، مذهبی و قبیله‌ای دارند و تکیهٔ صرف بر فروپاشی نظام جمهوری اسلامی برای حل پروندهٔ یمن «خطایی راهبردی» است.

ایران ویو24- بین الملل

مایکل روبین در این یادداشت چهار گزارهٔ اصلی را مطرح می‌کند:
۱. حوثی‌ها محصول شرایط داخلی یمن و ریشه‌دار در مذهب زیدی و ساختارهای قبیله‌ای‌اند و نه صرفاً «آلت» یا «اختراع» ایران؛
۲. قابلیت‌های نظامی حوثی‌ها تا حد زیادی بومی شده و فرایند تولید موشک و پهپاد در یمن گسترش یافته است؛
۳. علاوه بر کمک‌های محدود و تاریخی ایران، اکنون چین نقش فزاینده‌ای در تأمین قطعات و سامانه‌های هدایت برای این گروه ایفا می‌کند و مسیرهای انتقال از طریق جیبوتی و بنادر کوچک یمن تسهیل‌کنندهٔ این انتقال‌ هستند؛
۴. پیش‌فرض‌های واشنگتن که با سقوط یا تضعیف تهران نیروهای نیابتی آن خودبه‌خود ضعیف خواهند شد، شبیه به خطای محاسباتی دههٔ ۱۹۹۰ دربارهٔ کرهٔ شمالی است و موجب کوتاهی در اتخاذ سیاست‌های فعال خواهد شد.

این نویسنده اشاره می‌کند که:

  • جنبش انصارالله دارای دفاتر دیپلماتیک و روابطی با تهران است اما شمار مستشاران ایرانی در یمن بسیار کمتر از حضور ایران در لبنان یا عراق است؛

  • قاچاق تسلیحات از مسیرهای دریایی و زمینی (از جمله از جیبوتی به بندر الحدیده و مسیرهای عشایری از عمان) ادامه دارد و کنترل این مسیرها دشوار است؛

  • تولید و مونتاژ قطعات موشکی و پهپادی در داخل یمن افزایش یافته و فناوری ساخت نیز منتقل شده است؛

  • گزارش‌هایی وجود دارد که برخی قطعات و سامانه‌های هدایت منسوب به تولیدکنندگان چینی به حوثی‌ها می‌رسد و حضور دریایی و لجستیکی چین در جیبوتی روند انتقال را تسهیل کرده است.

روبین به عملیات نظامی آمریکا علیه مواضع حوثی‌ها در بهار ۲۰۲۵ اشاره می‌کند و می‌نویسد که پس از حملات حوثی‌ها به کشتی‌ها در دریای سرخ، واشنگتن اقدام به حملاتی محدود کرد که از ۱۵ مارس تا ۶ مه ۲۰۲۵ ادامه یافت و سپس به شرط توقف حملات مستقیم علیه منافع آمریکا متوقف شد. او تأکید می‌کند که توقف موقت عملیات نظامی لزوماً به معنای خنثی شدن تهدید نیست و حوثی‌ها ممکن است به بازیگران منطقه‌ای یا غیردولتی دیگری متصل شوند یا به حمایت‌های جدیدی دست یابند.

این تحلیلگر هشدار می‌دهد که تجربهٔ سیاسی-دیپلماتیک «خوش‌بینی زودرس» دربارهٔ سرنوشت رژیم‌ها (همچون ارزیابی‌های نادرست درباره کره شمالی در دهه ۱۹۹۰) نباید به تکرار سیاست‌های منفعلانه بینجامد. به گفته او، فروپاشی یا تضعیف یک حامی خارجی ــ هرچند مهم ــ تضمینی برای فروپاشی متحدان محلی آن نیست.

وی نتیجه می‌گیرد که:

  • یمن را باید همچنین به‌عنوان بخشی از «مسئله چین» در نظر گرفت؛ زیرا پکن از طریق حضور دریایی و شبکه‌های تجاری می‌تواند نفوذ و امکانات لجستیکی را برای بازیگران منطقه‌ای فراهم کند؛

  • واشنگتن نباید صرفاً از تمرکز بر چین دست بکشد و در حل مسئله یمن نیز فعال باقی بماند؛

  • و در نهایت، نادیده‌گرفتن تهدیدات بومی و عوامل داخلی یمن می‌تواند به مخاطرات بیشتری برای منافع بین‌المللی منجر شود.

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیاسی
جهان
تحلیل و یاداشت ها