انعقاد پیمان امنیتی عربستان و پاکستان در ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۵، ورق تازهای در معادلات امنیتی غرب و جنوب آسیا رقم زد و مسیر موازنه قوا در خلیج فارس و فراتر از آن را به چالش کشید.
ایران ویو24- بین الملل
انعقاد پیمان امنیتی میان عربستان سعودی و پاکستان در ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۵ در کاخ الیامامه ریاض، نقطه عطفی در معادلات امنیتی غرب آسیا و جنوب آسیا محسوب میشود. این توافق در حالی صورت گرفت که اگرچه دو کشور سابقه طولانی همکاریهای دفاعی داشتهاند ـ از حضور مستشاران نظامی پاکستانی در ارتش عربستان از دهه ۱۹۶۰ تا اعزام واحدهای رزمی پاکستان برای حفاظت از اماکن مقدس در دهههای گذشته ـ اما روابطشان در سالهای اخیر بیشتر در قالب همکاریهای تاکتیکی و پروژههای مقطعی دیده میشد تا یک چارچوب رسمی و الزامآور. همین امر امضای پیمان جدید را برای بسیاری از تحلیلگران غافلگیرکننده ساخت.
ابعاد راهبردی توافق
این پیمان که ماهیتی «دفاع متقابل» دارد، عملاً تعهد میدهد هرگونه تجاوز علیه یکی از طرفین بهمثابه تجاوز علیه هر دو کشور تلقی شود. هرچند محور اصلی پیمان در اینکه «حمله به یک برابر با حمله به هر دو» است، با ابهامات قابلتوجهی مواجه است: دامنه «حمله» شامل چه تهدیداتی میشود؟ نظامی متعارف، سایبری یا حملات نامتقارن؟ سطح پاسخ چگونه تعریف خواهد شد؟ اعزام نیروی زمینی، عملیات دریایی یا حمایت لجستیکی؟ آیا همکاری در حوزههای حساس مانند انتقال فناوری نظامی، تولید تجهیزات مشترک و تمرینات ترکیبی نیز مدنظر است؟ آیا موضوع حساس «چتر هستهای پاکستان» نیز مطرح شده است؛ اگر عربستان بهطور غیررسمی روی بازدارندگی هستهای پاکستان حساب کند، این امر نگرانیهای بینالمللی را افزایش خواهد داد.
هرچند اسلامآباد و ریاض تاکنون پاسخی شفاف ندادهاند، اما اهمیت راهبردی این توافق را میتوان در چند سطح بررسی کرد:
سطح منطقهای: تحلیلگران پیمان دفاعی-امنیتی عربستان و پاکستان را در دو سطح منطقهای ـ یکی جنوب آسیا و دیگری غرب آسیا ـ مورد تحلیل قرار میدهند. بطور شاخص در بستر رقابتهای امنیتی خلیج فارس، این پیمان نشانگر تلاش عربستان برای ایجاد سپر امنیتی فراتر از اتکای سنتی به آمریکا است؛ همزمان پاکستان نیز با چنین توافقی جایگاه خود را از یک بازیگر حاشیهای به یک شریک امنیتی کلیدی در خلیج فارس ارتقا میدهد. اما در جنوب آسیا این پیمان نوعی تغییر موازنه در رقابت سنتی پاکستان و هند به نفع اسلامآباد ارزیابی میشود. هرچند هند نیز هماکنون روابط رو به گسترشی با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس دارد.
سطح جهانی: از نگاه ایالات متحده و چین، این پیمان میتواند بخشی از بازترسیم معماری امنیتی باشد که مسیرهای انرژی و خطوط دریایی استراتژیک از دریای عرب تا کانال سوئز را دربر میگیرد.
دلایل اهمیت
اهمیت اصلی در این است که توافق در مقطعی منعقد شد که:
-
تهدیدات منطقهای (از جمله افزایش تنشها با اسرائیل و تحرکات امنیتی در دریای عرب و بابالمندب) شدت گرفته بود.
-
افزایش تردیدها درباره تعهد بلندمدت واشنگتن به امنیت متحدان خود در خلیج فارس، که با تداوم جنایات اسرائیل در غزه و حمایت آمریکا از حمله اسرائیل به دوحه قطر تشدید شد. هرچند واشنگتن برای احیای اعتماد از انعقاد پیمان دفاعی متقابل با دوحه خبر داده، اما عربستان را بهدنبال گزینههای جایگزین سوق داده است.
-
پاکستان نیز که همزمان با تهدید هند، با فشارهای اقتصادی و نیاز به سرمایهگذاریهای خلیج فارس روبهروست، با این پیمان جایگاه ژئوپلیتیکی خود را تثبیت میکند.
بر این اساس اغلب رسانهها پیمان دفاعی عربستان و پاکستان را با این خطوط تحلیلی روایت کردند:
-
فایننشال تایمز نوشت: این توافق اگر بهدرستی اجرا شود، میتواند به عربستان کمک کند از وابستگی صرف به آمریکا بکاهد.
-
داون پاکستان نیز آن را «هستهای برای اتحادهای دفاعی بزرگتر» در خلیج فارس و همسایگان عربی توصیف کرد.
-
الجزیره گزارش داد این پیمان برای پاکستان نماد نقشآفرینی فعالتر در امنیت خلیج فارس است.
-
المونیتور مدعی شد ایران و هند ممکن است این توافق را تهدیدی مستقیم علیه منافع خود بدانند.
در مجموع، پیمان امنیتی عربستان–پاکستان نهتنها تحولی دوجانبه، بلکه نشانهای از بازترسیم معماری امنیتی منطقه است. این توافق میتواند آینده موازنه قوا در غرب و جنوب آسیا را تحت تأثیر قرار دهد و جایگاه عربستان را در برابر تهدیدات اسرائیل و بدعهدی آمریکا بازتعریف کند.