«اسنپبک فعال شد، اما بازی تغییر نکرد.» این گزاره خلاصه واقعیتی است که بسیاری از رسانهها نمیگویند؛ فشار اصلی اقتصادی بر ایران نه از دیروز که از سالها پیش برقرار بوده و امروز تنها در لباس «مشروعیت حقوقی» تازهای به مخاطب عرضه میشود.
ایران ویو24- اقتصادی
با فعال شدن رسمی مکانیزم ماشه علیه ایران در روز گذشته، بسیاری از رسانههای غربی آن را نقطه عطفی تازه در اعمال فشار اقتصادی بر تهران معرفی میکنند؛ اما واقعیت میدانی اقتصاد ایران تصویر متفاوتی ارائه میدهد. تحریمهایی که امروز بهعنوان ابزار اصلی فشار اقتصادی علیه ایران شناخته میشوند، سالها پیش از فعال شدن رسمی اسنپبک اعمال شده و بدون فعال شدن اسنپبک نیز به مسیر خود ادامه می دادند.
در واقع به بیانی مکانیزم ماشه واقعی از زمان خروج ایالات متحده از برجام در ۲۰۱۸ فعال شد، زمانی که واشنگتن نهتنها تحریمهای تعلیقشده شورای امنیت را بازگرداند، بلکه یک شبکه بیسابقه از تحریمهای ثانویه و فراسرزمینی را علیه بانکها، صرافیها، شرکتهای پوششی، ناوگان کشتیرانی و فروش نفت ایران پیاده کرد؛ شبکهای که همواره تلاش کرده شریانهای حیاتی اقتصاد ایران را هدف قرار دهد.
در یک سال گذشته نیز، حتی پیش از اجرای رسمی اسنپبک، وزارت خزانهداری و وزارت خارجه آمریکا چندین بسته تحریمی تازه علیه شبکههای مالی منتسب به ایران (از جمله شبکه موسوم به «بانک سایه»)، شبکههای مالی غیررسمی، شرکتهای حملونقل نفت و حتی تراکنشهای رمزارزی اعمال کردند. از این رو، آنچه دیروز فعال شد بیش از آنکه نقطه آغاز یک سیاست جدید باشد، بیانیهای سیاسی در تأیید تحریمهایی است که در عمل از پیش برقرار بوده و بهطور پیوسته گسترش یافتهاند.
به عبارت دیگر، اسنپبک اخیر بیش از هر چیز کارکردی نمادین و ظاهرا مشروعیتبخش برای آمریکا و متحدانش دارد؛ اما آنچه اکنون شاهدیم، تداوم همان راهبرد «فشار حداکثری» است که از ۲۰۱۸ آغاز شد و در ۲۰۲۵ با بستههای تحریمی جدید، لایههای تازهای یافته است.
بطور مشخص در سال ۲۰۲۵ ایالات متحده مجموعهای از اقدامات تحریمی علیه شبکههای مالی ایران انجام داد که عمدتاً شبکههای غیررسمی، شرکتهای واسطه، تبادلخانهها و کانالهای جایگزین انتقال پول را هدف قرار دادهاند. مهمترین این اقدامات به شرح زیر است:
-
۶ ژوئن ۲۰۲۵: دفتر کنترل داراییهای خارجی (OFAC) بیش از ۴۰ فرد و نهاد مرتبط با شبکه مدعایی واشنگتن به نام «بانک سایه» را تحریم کرد. آمریکا مدعی است این شبکه از طریق تبادلخانهها و شرکتهای پوششی درآمد نفت و پتروشیمی ایران را به سیستم مالی بینالمللی منتقل میکرد.
-
۹ ژوئیه ۲۰۲۵: دومین بسته تحریمها علیه شبکه مدعایی آمریکا به «بانک سایه» صادر شد و هدف آن قطع مسیر ایران برای دور زدن تحریمها از طریق شبکههای مالی زیرزمینی بود.
-
۳۰ ژوئیه ۲۰۲۵: وزارت خارجه آمریکا ۲۰ نهاد را به عنوان تسهیلکننده تجارت نفت و محصولات پتروشیمی ایران تحریم کرد که در نقش واسطه مالی برای انتقال درآمد نفت عمل میکردند.
-
۳۰ ژوئیه ۲۰۲۵: OFAC بزرگترین بسته تحریم علیه ایران از سال ۲۰۱۸ را اعلام کرد؛ بر اساس این بسته تحریمی بیش از ۵۰ فرد و نهاد و بیش از ۵۰ ناوگان کشتی در شبکه حملونقل نفتی ایران و روسیه که درآمد نفتی ایران را منتقل میکردند، تحریم شدند.
-
۷ اوت ۲۰۲۵: ایالات متحده تحریمهایی علیه ۱۸ فرد و نهاد صادر کرد که به ادعای واشنگتن به ایران در دور زدن تحریمها و استفاده از شرکتهای صوری یا تسهیل تجارت کمک میکردند (از جمله شرکتهای تبادل ارز و بانکهای آفشور).
-
۲۱ اوت ۲۰۲۵: تحریم شبکه بینالمللی حملونقل نفت ایران (shadow fleet) شامل شرکتها، کشتیها و افراد اعلام شد که به ادعای آمریکا در انتقال نفت ایران دخیل بوده و این تحریم بهعنوان بخشی از کوشش برای بستن کانال مالی نفتی ایران معرفی شد.
-
۲ سپتامبر ۲۰۲۵: تحریم یک شبکه با ادعای شبکه قاچاق نفت ایران از طریق عراق؛ شبکهای از شرکتهای کشتیرانی و کشتیها که به ادعای آمریکا نفت ایران را با نفت عراق ترکیب میکردند تا منشأ ایرانی آن را مخفی کنند و درآمد را از سیستم مالی عبور دهند.
-
۱۶ سپتامبر ۲۰۲۵: وزارت خزانهداری آمریکا دو شخصیت ایرانی و چند شرکت در هنگکنگ و امارات را تحریم کرد که به ادعای واشنگتن برای فروش نفت ایران از رمزارز استفاده کرده و درآمد آن را از طریق شرکتهای صوری به داخل ایران منتقل میکردند.
این اقدامات بخشی از سیاست مداوم ایالات متحده برای مسدود کردن راههای دور زدن تحریمها و هدف گرفتن شبکههای غیررسمی مالی ایران بوده است. بیشتر این اقدامات بر پایه فرمانهای اجرایی در حوزه «تحریمهای ایران»، «مبارزه با تروریسم» یا «فرار از تحریمها» صادر شدهاند.
واقعیت این است که، با وجود آنکه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران از نظر حقوقی وزن بینالمللی دارند، تحریمهای ایالات متحده در عمل بهمراتب مهمتر و گستردهتر بوده و در عمل از زمان انعقاد برجام هیچ وقفهای در اعمال آنها رخ نداده است. دلیل اصلی این اهمیت در دو نکته نهفته است:
۱️- دامنه اجرا و گستردگی شبکه مالی آمریکا: دلار، سیستم بانکی نیویورک، سوئیفت، بیمه و کشتیرانی جهانی عملاً زیر نفوذ واشنگتن است؛ بنابراین تحریمهای آمریکا به صورت «فراسرزمینی» (extraterritorial) عمل کرده و کشورها و شرکتهای ثالث را نیز مجبور به تبعیت میسازند.
۲️- شدت و تنوع هدفگیری: تحریمهای آمریکا همهچیز را شامل میشود: از بانک مرکزی ایران، بانکهای تجاری، شبکههای سایه و صرافیها تا فروش نفت، حملونقل، بیمه و حتی فناوری مالی و رمزارز.
برآوردها نشان میدهد بیش از ۹۰٪ مبادلات مالی بینالمللی به نوعی با دلار یا بانکهای آمریکایی تماس دارد؛ این یعنی تحریمهای اصلی علیه ایران همان تحریم های آمریکا بوده که تاکنون جریان داشته و از تلاش خود برای محاصره اقتصادی ایران دست برنداشته است. در مقابل، تحریمهای شورای امنیت محدودتر، متمرکز بر حوزههای خاص (هستهای، موشکی، تسلیحاتی) و فاقد ابزار اجرای قهری مستقیم هستند و تنها در صورت همکاری کشورها معنا پیدا میکنند.
به همین دلیل، تحلیلگران تأکید میکنند که تحریمهای سازمان ملل بیشتر جنبه نمادین یا مشروعیتبخشی به فشارهای واشنگتن را دارد. با این حال، بسیاری از ناظران معتقدند ایران در سالهای اخیر مسیرهای مقابله با تحریمهای آمریکا را آموخته و تجربه کافی برای مدیریت و عبور از انواع مختلف تحریمها را بهدست آورده است؛ موضوعی که معادلات آینده را پیچیدهتر میکند.
جمعبندی راهبردی سردبیری ایران ویو24
فعال شدن رسمی مکانیزم ماشه در روز گذشته چیزی جز اعلام رسمی وضعیتی که از سال ۲۰۱۸ برقرار است نیست. مکانیزم ماشه در واقع همان روزی فعال شد که آمریکا از برجام خارج شد و شبکهای بیسابقه از تحریمهای ثانویه و فراسرزمینی را علیه شریانهای حیاتی اقتصاد ایران پیاده کرد. از بانکها و صرافیها تا ناوگان کشتیرانی، فروش نفت، شرکتهای پوششی و حتی تراکنشهای رمزارزی؛ همه از آن زمان تاکنون در تیررس قرار گرفتهاند.
بنابراین آنچه دیروز اتفاق افتاد، نه آغاز یک فشار تازه بلکه تأیید و مشروعیتبخشی نمادین به تحریمهایی است که سالهاست اعمال و در ۲۰۲۵ نیز با بستههای تحریمی جدید، لایههای تازهای یافتهاند. ایران پیشتر زندگی و مدیریت اقتصاد در سایه این تحریمها را تجربه کرده و امروز با زیرساختها، مسیرهای جایگزین و دانش عبور از فشارها آشناتر از قبل است.
به همین دلیل، فعال شدن رسمی اسنپبک بیش از آنکه معادلات اقتصادی ایران را تغییر دهد، بخشی از جنگ روانی و تبلیغاتی غرب است. تحریمهای اصلی همان تحریمهای آمریکا هستند که سالهاست در جریاناند، و اسنپبک فعلی تنها یک نمایش سیاسی برای تقویت فشار روانی محسوب میشود؛ فشاری که ایران پیشتر با آن زندگی کرده و سازوکارهای مقابله با آن را تا حد زیادی آموخته است.