AR | EN

1404-07-13 02:11

AR | EN

1404-07-13 02:11

اشتراک گذاری مطلب

سوریه و اسرائیل در تله سناریوها؛ توافق یا تشدید بحران؟

در حالی که دمشقِ تازه‌قدرت‌گرفته زیر پرچم «تحریرالشام» در پی بازسازی مشروعیت و بازپس‌گیری کنترل مرزهای خود است، ابومحمد الجولانی در نیویورک از توافق امنیتی با اسرائیل سخن می‌گوید؛ توافقی که قرار است هم حاکمیت سوریه را تضمین کند و هم دغدغه‌های امنیتی تل‌آویو را. اما پشت این لبخندهای دیپلماتیک، سایهٔ پیشروی‌های نظامی اسرائیل، سکوت غرب و فشار بازیگران محلی، آیندهٔ این مذاکرات را در هاله‌ای از ابهام و سناریوهای پرریسک فرو برده است.

ایران ویو24- بین الملل

ابومحمد الجولانی (احمد‌الشرع)، رهبر حکومت تحریرالشامِ سوریه که برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک سفر کرده، روز دوشنبه ۳۱ شهریور گفت: این امیدواری را دارد که مذاکرات جاری میان سوریه و اسرائیل طرفین را به توافقی امنیتی برساند که حاکمیت سوریه را حفظ کند و راه‌حلی برای نگرانی‌های امنیتی اسرائیل باشد.

این ابراز امیدواری در حالی بیان می‌شود که اسعد الشیبانی، وزیر خارجه حکومت تحریرالشام سوریه، در یک ماه اخیر سه بار با وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی در پاریس و لندن دیدار کرده تا مذاکرات برای دستیابی به توافق امنیتی بین دو کشور را پیش ببرد. در حالی که سوری‌ها ابراز امیدواری می‌کنند که چنین توافقی قریب‌الوقوع باشد، در تل‌آویو مواضع محتاطانه‌تری ابراز می‌شود. بر این اساس، برخلاف فضاسازی رسانه‌ای، توافق امنیتی سوریه و اسرائیل با عدم‌قطعیت‌های زیادی روبه‌روست و سناریوهای متعددی برای آیندهٔ آن قابل تصور است.

پیشینه تحول

پس از فروپاشی حکومت بشار اسد و به قدرت رسیدن حکومت «تحریرالشام» به رهبری ابومحمد الجولانی (احمد‌الشرع)، نیروهای اسرائیلی کنترل مناطق وسیعی را در امتداد نوار حائل به دست گرفتند. در حالی که آمریکا و اروپا از حکومت جدید دمشق حمایت لفظی می‌کردند، پیامد اصلی این تغییر قدرت برای سوریه حملات گستردهٔ نظامی و تخریب زیرساخت‌های نظامی و غیرنظامی کشور بود. تنها ساعاتی پس از سقوط حکومت اسد، ارتش اسرائیل عملیات زمینی خود را در خاک سوریه آغاز کرد و تا حدود ۲۰ کیلومتری دمشق، پایتخت، پیش رفت. ارتش اسرائیل نه تنها بلندی‌های جولان در خاک سوریه را اشغال کرد، بلکه به روستاها و مناطق هم‌مرز با سرزمین‌های اشغالی نیز نزدیک شد و بسیاری از روستاها را به اشغال درآورد.

این در حالی بود که نه سازمان ملل و نه هیچ‌یک از کشورهای غربی و متحدانشان اعتراضی به این تجاوز آشکار اسرائیل نکردند و هیچ موضعی علیه آن اتخاذ نشد. در مقابل، با حمایت‌های لفظی از روی کار آمدن حکومت تحریرالشام، گروه حاکم جدید در سوریه در وضعیتی منفعلانه قرار گرفت تا برای حفظ این حمایت‌ها در برابر اشغالگر صهیونیستی سکوت کند. این سیاست غربی-صهیونیستی طی حدود یک سال گذشته ادامه داشته است و اکنون به نظر می‌رسد دمشق، در حالی که به دنبال کسب مشروعیت نزد کشورهای غربی است، مذاکرات امنیتی با اسرائیل را ابزاری برای تکمیل این روند و نیز پایان حملات هوایی و بازپس‌گیری برخی قلمروها می‌داند.

در واقع در چنین شرایطی، دمشق تلاش می‌کند از طریق مذاکرات امنیتی با اسرائیل چند هدف را پیش ببرد:

  • احیای حاکمیت و کنترل مرزها: دمشق می‌خواهد بدون جنگ، حاکمیت خود را در مناطق مرزی تثبیت کند و به مبانی «توافق جداسازی نیروها» ۱۹۷۴ و بازفعال‌سازی نظارت بین‌المللی بازگردد.

  • کاهش فشار نظامی و توقف حملات هوایی: با پایان دادن به حملات و ایجاد منطقهٔ بافر، هزینهٔ امنیتی خود را کاهش دهد.

  • کسب مشروعیت بین‌المللی و جذب منابع بازسازی: دمشق می‌کوشد از مذاکرات به‌عنوان ابزاری برای مشروعیت‌آفرینی نزد آمریکا و غرب، لغو تدریجی تحریم‌ها و جلب سرمایه‌گذاری بهره بگیرد.

اهداف و انگیزه‌های تل‌آویو

در طرف مقابل، اسرائیل با بدبینی نسبت به تحریرالشام – به‌ویژه به دلیل روابط نزدیک این گروه با ترکیه – به مذاکرات می‌نگرد، اما خود نیز انگیزه‌هایی دارد:

  • تثبیت دستاوردهای میدانی: تل‌آویو می‌خواهد کنترل خود بر مناطق اشغالی، از جمله بلندی‌های جولان و نقاط استراتژیک (مانند قله هِرِمون) را مشروعیت ببخشد.

  • ایجاد سازوکارهای امنیتی جدید: پیشنهاد «مناطق سه‌گانهٔ امنیتی»، «منطقهٔ ممنوعهٔ پرواز» و محدودیت استقرار نیروهای متخاصم برای تضمین امنیت مرزها و حفظ برتری هوایی.

  • پیشگیری از ظهور تهدیدهای جدید: تل‌آویو مایل است با استفاده از مذاکرات، نفوذ بازیگران منطقه‌ای و گروه‌های مقاومت جدید را در آینده محدود کند.

این اهداف در حالی دنبال می‌شود که فشار افکار عمومی و حساسیت منطقه‌ای، اسرائیل را به سمت پیشبرد «توسعهٔ بی‌صدای مرزی» و ابزارهای غیرمستقیم سوق می‌دهد.

چالش‌ها و متغیرهای محیطی

بی‌تردید، حکومت تحریرالشام در سوریه می‌کوشد تسلط خود بر این کشور را تثبیت کند، نهادهای امنیتی و دولت محلی را بازسازماندهی کند، اما؛

  • ضعف دولت مرکزی سوریه و شکاف‌های داخلی (کردها، دروزی‌ها، علوی‌ها، قبایل) زمینهٔ بحران را تشدید کرده و فشار بر حکومت تحریرالشام را افزایش داده است.

  • خلأ قدرت و ظهور بازیگران جدید باعث شده هر توافقی شکننده باشد و امکان خشونت‌های فرقه‌ای و قبیله‌ای را بالا ببرد.

  • نقش غرب و سازمان ملل: حمایت لفظی غرب از دمشق همراه با سکوت در برابر پیشروی‌های اسرائیل، فضای مذاکره را پیچیده‌تر کرده است.

اما همچنان دمشق تلاش دارد با بازپس‌گیری—بدون جنگ—حاکمیت، پایان حملات صهیونیستی، رفع محدودیت‌های بین‌المللی و تحریم‌ها و جذب منابع بازسازی، کنترل خود بر سوریه را تقویت کند. در واقع، برای دمشق به‌کارگیری مذاکرات با اسرائیل در امتداد تلاش برای مشروعیت‌آفرینی نزد آمریکا و غرب و امید به لغو تحریم‌ها و افزایش سرمایه‌گذاری در سوریه است که به سرزمینی سوخته تبدیل شده است.

اما سرنوشت قلهٔ هِرِمون (که اسرائیل تمایلی به عقب‌نشینی از آن ندارد)، نحوهٔ نظارت بین‌المللی، شمار و ماهیت نیروهای ناظر، و تضمین‌های عملی برای جلوگیری از عبور تسلیحات—آنگونه که اسرائیل ادعا می‌کند—از مواردی هستند که می‌توانند مذاکرات را به بن‌بست یا فرایندی بسیار طولانی تبدیل کنند. بر این اساس، برخلاف فضاسازی رسانه‌ای، توافق امنیتی سوریه و اسرائیل با عدم‌قطعیت‌های زیادی روبه‌روست و سناریوهای متعددی برای آیندهٔ آن قابل تصور است.

سناریوهای محتمل (کوتاه‌مدت تا میان‌مدت):

  • سناریوی حداقلی – «پیمان امنیتی مرحله‌ای و شکننده»: توافق موقت دربارهٔ دمیلیتاریزه‌سازی محدود، بازگشت بخشی از نظارت سازمان ملل و توقف مقطعی حملات هوایی، در حالی که اسرائیل برخی مواضع استراتژیک را حفظ می‌کند. این سناریو با شکنندگی داخلی سوریه و فشار بازیگران منطقه‌ای همراه خواهد بود.

  • سناریوی میانه – «توافق با تضمین‌های بین‌المللی و نظارت گسترده»: دمشق برخی امتیازات محلی (مانند اجازهٔ حضور کنترل‌شدهٔ نیروهای انتظامی به‌جای ارتش در مرز) را می‌دهد و در برابرش اسرائیل وعده کاهش حملات نظامی را ارائه می‌کند. این روند نیز همچنان سوریه را در سایه ناامنی و فقدان امنیت برای سرمایه گذاری اقتصادی نگه می دارد.

  • سناریوی بدبینانه – «تشدید درگیری محلی و مشروعیت‌زدایی توافق»: اگر توافق بین دمشق و اسرائیل از منظر گروه های محلی «تحمیل» تلقی شود، احتمال بازگشت درگیری‌های فرقه‌ای و ظهور جبهه‌های جدید بالا می‌رود؛ در این حالت، اسرائیل ممکن است اقدامات نظامی را تشدید کند و سوریه وارد چرخهٔ جدیدی از بی‌ثباتی شود. چرا که هر طرحی که نهادهای نظامی دمشق را از نواحی مرزی دور کند، از منظر مردم و نخبگان سوری نوعی «سلب حاکمیت» تلقی می‌شود و فضای حکومت تحریرالشام برای بازسازی مشروعیت را تضعیف می‌کند.

  • محدودیت‌ها بر حضور نیروها یا واگذاری امنیت محلی به گروه‌های اسرائیلی می‌تواند به تقابل‌های محلی منجر شود. گزارش‌های میدانی از جنوب سوریه رخدادهای فرقه‌ای و قبیله‌ای را نشان می‌دهد که می‌تواند توافق را برهم بزند.

در واقع در مجموع اگر چه مذاکرات فعلی میان دمشق و تل‌آویو حولِ محور «امنیت مرز» و «تقسیم منافع راهبردی» جریان دارد. اما اسرائیل در پی ساختارهایی مانند مناطق غیرنظامی، منطقهٔ ممنوعهٔ پرواز و حفظ مواضع استراتژیک است که عملا مشروعیت بخشی به اشغال سوریه است که از نظر گروه های محلی غیرقابل قبول است. و با توجه به تعدد بازیگران دخیل در سوریه، سیاست دوگانهٔ غرب در قبال این کشور و نیز غیاب تعهدات دقیق بین‌المللی، هر توافقی شکننده و پرریسک خواهد بود.

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *