AR | EN

1404-07-13 02:11

AR | EN

1404-07-13 02:11

اشتراک گذاری مطلب
افشای جزئیات کار «لژیون جاسوس‌ها»ی آموزش‌دیده موساد در ایران

افشای عملیات یا مهندسی افکار عمومی؟

گزارش تازه رژیم صهیونیستی با افشای جزئیات شبکه «لژیون جاسوس‌ها»ی آموزش‌دیده موساد در ایران، فقط روایت یک عملیات نیست؛ این گزارش بخشی از جنگ نرم و روانی اسرائیل است که می‌کوشد با نمایش نفوذپذیری، اعتماد به امنیت داخلی ایران را فرسایش دهد.

ایران ویو24- دفاعی و امنیتی

طبق اسنادی که به تازگی توسط مقام‌‌های اطلاعاتی رژیم اسرائیل در اختیار برخی رسانه‌های بین‌المللی قرار گرفته، اینگونه روایت می شود که عملیات مخفی و پیچیده‌ موساد تحت عنوان «عملیات ریزینگ لاین» (Rising Lion) از سال گذشته برنامه‌ریزی شده بود تا بخش عمده‌ای از سامانه هسته‌ای و موشکی ایران را هدف قرار دهد. این اسناد مدعی افشای جزئیاتی هستند که هدفشان نشان دادن این است که چگونه نیروهای کماندویی آموزش‌دیده، جاسوسان محلی و عملیات اطلاعاتی چندلایه با هم به کار گرفته شده‌اند.

این گزارش با این توضیح آغاز می شود که در ساعات اولیهٔ بامداد ۱۳ ژوئن، در حاشیهٔ تهران عملیاتی صورت گرفت که رسانه‌های غربی آن را یکی از گسترده ترین اقدامات اطلاعاتی و نظامی اسرائیل در داخل ایران نامیده‌اند. بنا بر ادعای مقام‌های اطلاعاتی اسرائیل، گروهی متشکل از حدود ۷۰ کماندو که اغلب ایرانی یا اتباع کشورهای همسایه بودند، با هدایت سازمان موساد، شبکه‌ای از سامانه‌های پدافندی و موشکی ایران را هدف قرار دادند. این عملیات بخشی از یک کارزار گسترده‌تر بود که به «عملیات ریزینگ لاین» شهرت یافته است.

رهبر این گروه در گزارش‌ها با نام اختصاری «س.ت.» معرفی شده است؛ جوانی ایرانی که بنا بر ادعای منابع اسرائیلی در خانواده‌ای کارگری در نزدیکی تهران بزرگ شد و پس از تجربهٔ بازداشت، به همکاری با موساد کشیده شد. گفته می‌شود او ماه‌ها در خارج از ایران آموزش دید و درست پیش از آغاز حمله دوباره به کشور بازگشت تا نقش خود را ایفا کند.

روایت منابع اسرائیلی این است که این عملیات نتیجهٔ بیش از یک سال برنامه‌ریزی بوده و در ادامهٔ مجموعه‌ای از اقدامات موساد علیه برنامهٔ هسته‌ای ایران قرار می‌گیرد. از جمله به سرقت اسناد هسته‌ای ایران در سال ۲۰۱۸، ترور فیزیکدانان ایرانی در سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، و نفوذ به سامانه‌های ارتباطی اشاره شده است.

بر اساس گزارش صهیونیست ها؛ یکی از ویژگی‌های تازهٔ این عملیات، اتکای موساد به نیروهای غیراسرائیلی بود. جذب نیروها با ترکیبی از انگیزه‌های شخصی و سیاسی انجام می‌شود.

در این گزارش به پیشینهٔ چهار دهه‌ای تلاش اسرائیل برای تخریب برنامه هسته‌ای ایران پرداخته می‌شود:

  • حمله به راکتور عراق در ۱۹۸۱ و حمله به راکتور در حال ساخت سوریه در ۲۰۰۷،

  • افشای تاسیسات نطنز و فردو،

  • ترور دانشمندان هسته‌ای و خرابکاری در تأسیسات،

  • و استفاده از بدافزار و فناوری‌های نوین برای کند کردن غنی‌سازی اورانیوم.

بر اساس این روایت «س.ت.» نماد راهبرد تازهٔ موساد است؛ استفاده از ایرانیان ناراضی و گروه‌های قومی به جای مأموران مستقیم اسرائیلی.

کارشناسان می‌گویند این روش خطرات زیادی برای خود اسرائیل دارد، زیرا احتمال افشای عملیات‌ها، خیانت عوامل یا گروگان‌گیری بالا می‌رود.

جمعبندی راهبردی سردبیری ایران ویو24

این گزارش با توجه به سطح جزئیات و روایت پشت‌صحنه – یک ابزار جنگ روانی و اطلاعاتی است. در این راستا جوانب زیر قابل توجه است:

۱. جنگ روایی (Narrative Warfare)

  • هدف اصلی این نوع انتشار، به دنبال القای روایتی است که نشان دهد اسرائیل توان نفوذ عمیق در ساختارهای امنیتی ایران را دارد و حتی عملیات‌های پیچیده در خاک ایران را با عوامل ایرانی انجام می‌دهد.

  • این تصویر، در سطح افکار عمومی ایران به دنبال افزایش بی‌اعتمادی به نهادهای امنیتی است (احساس نفوذپذیری، خیانت داخلی).

  • هم‌زمان، برای افکار عمومی جهانی، تصویر «اسرائیلِ مقتدر» و «ایرانِ آسیب‌پذیر» ساخته می‌شود تا مشروعیت حملات ظاهرا پیشگیرانه اسرائیل در آینده تقویت شود.

۲. جنگ اطلاعاتی (Information Warfare)

  • گزارش از تاکتیک‌های نفوذ و جذب موساد، جزئیات آموزش، روش‌های انتقال تجهیزات و حتی ساختار عملیات را افشا می‌کند.

  • این کار دو اثر دارد:

    • پیام به داخل ایران: هرکسی می‌تواند عامل باشد؛ دستگاه امنیتی نفوذپذیر است.

    • پیام به نخبگان علمی: همکاری با پروژه‌های حساس خطرناک است و ممکن است هدف ترور قرار بگیرید.

  • حتی اگر بخشی از اطلاعات دقیق نباشد، اثر روانی «غیرقابل اعتماد بودن محیط» را القا می‌کند.

۳. جنگ امنیتی (Security Warfare)

  • انتشار چنین گزارش‌هایی بخشی از یک عملیات نرم است که مکمل عملیات سخت (ترور، خرابکاری) عمل می‌کند.

  • با این سطح از روایت ظاهرا افشاگرانه، موساد تلاش دارد:

    • ترس و شک را میان دانشمندان، مدیران و حتی نیروهای امنیتی ایران افزایش دهد.

    • هزینه امنیتی را برای جمهوری اسلامی بالا ببرد؛ چون باید انرژی زیادی صرف کشف و ضدنفوذ کند.

    • شبکه‌های جذب آینده را تسهیل کند؛ افراد ناراضی می‌بینند که دیگران هم همکاری کرده‌اند و به نوعی «الگو» می‌گیرند.

۴. پیامد راهبردی که موساد به دنبال ایجاد آن برای ایران است

  • بی‌اعتبارسازی روایت رسمی: اگر ایران این گزارش را تکذیب کند، به نظر می‌رسد واقعیت را پنهان می‌کند؛ اگر تأیید کند، ضعف امنیتی خودش را پذیرفته است.

  • افزایش فشار روانی بر دانشمندان و فرماندهان: حتی کسانی که هیچ ارتباطی ندارند، ممکن است در حالت اضطراب دائمی باشند.

  • تغییر ادراک بین‌المللی: ایران به‌عنوان کشوری که نفوذپذیر است، کمتر می‌تواند در سطح جهانی حمایت امنیتی یا سیاسی جلب کند.

انتشار گزارش پروپابلیکا بخشی از «جنگ شناختی» است؛ یعنی حتی اگر عملیات‌ها در واقعیت محدود یا متفاوت باشند، روایت رسانه‌ای آنها به‌گونه‌ای طراحی شده که بر امنیت روانی و سیاسی ایران اثر بگذارد.

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *