AR | EN

1404-07-13 02:10

AR | EN

1404-07-13 02:10

اشتراک گذاری مطلب
احمدشیرزاد تحلیلگر مسائل بین الملل در گفتگو با ایران ویو24

ایران و فرصت معماری نظم امنیتی جدید در جهان اسلام

سال‌ها کشورهای عربی امنیت خود را در سایه چتر آمریکا جست‌وجو کردند، اما تجربه افغانستان، سوریه، لبنان و قطر ثابت کرد که واشنگتن در لحظه‌های سرنوشت‌ساز فقط به منافع خود می‌اندیشد. امروز زمان آن رسیده که منطقه به سمت الگوهای تازه امنیتی حرکت کند؛ الگوهایی که بر همگرایی کشورهای اسلامی و پیمان‌های دفاع جمعی استوار است.

زهرا ترابی- ایران ویو24

احمدشیرزاد تحلیلگر مسائل بین الملل در گفتگو با ایران ویو24، درباره اجلاس اضطراری سران کشورهای اسلامی در قطر گفت: الگوهای تأمین امنیت در چند دهه گذشته، به‌ویژه در میان کشورهای عربی، بیشتر بر یک الگوی کلاسیک استوار بوده است؛ اینکه با برقراری روابط خارجی، به‌خصوص با آمریکا، امنیت خود را تضمین کنند. اما تجربه‌های متعدد نشان داده که این الگو بارها دچار شکست شده است.

وی ادامه داد: نمونه بارز آن سقوط حکومت افغانستان و بازگشت طالبان به قدرت بود؛ جایی که آمریکا نتوانست کوچک‌ترین اقدام مؤثری برای جلوگیری از آن انجام دهد. این تجربه نشان داد که در شرایط بحرانی، هیچ نیروی آمریکایی حاضر نیست جان خود را برای امنیت مردم منطقه فدا کند و تنها زمانی وارد عمل می‌شوند که منافع مستقیم خودشان ایجاب کند.

این استاد دانشگاه می گوید: در موارد متعدد دیگر نیز آمریکایی‌ها نشان داده‌اند انگیزه کافی برای دفاع از کشورهای منطقه ندارند. در موضوع سوریه، با وجود تلاش برخی دولت‌ها برای نزدیکی به آمریکا و حتی اسرائیل، باز هم تعرض‌های اسرائیل ادامه یافت و هیچ واکنشی از سوی آمریکا صورت نگرفت. در لبنان نیز وضعیت مشابهی وجود داشت. آمریکایی‌ها بیشتر در نقش طلبکار ظاهر می‌شوند و نمی‌توانند ضامن واقعی امنیت کشورها باشند.

شیرزاد مطرح کرد: ماجرای قطر نقطه اوج این روند بود و بار دیگر روشن ساخت که اسرائیل و آمریکا پیوندی عمیق دارند؛ اسرائیل در واقع ادامه آمریکا در منطقه است و در عین حال نفوذ گسترده‌ای بر سیاست‌های واشنگتن دارد. هر جا منافع اسرائیل اقتضا کند، آمریکا نیز همان مسیر را می‌رود، حتی اگر به قیمت نادیده گرفتن بدیهی‌ترین اصول انسانی باشد.

او تصریح کرد: این تحولات کشورهای عربی را به سمت جست‌وجوی سازوکارهای جایگزین برای تأمین امنیت سوق داده است. همان ایده‌ای که ایران از سال‌ها پیش مطرح می‌کرد؛ اینکه مهم‌ترین عامل تأمین امنیت، همگرایی کشورهای منطقه با یکدیگر است.

این تحلیلگر مسائل بین الملل اضافه کرد: اگر مجموعه کشورهای منطقه از ایران و ترکیه گرفته تا عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی بتوانند با تکیه بر ظرفیت‌های جمعیتی، اقتصادی و نظامی خود پیمان‌های دفاع جمعی را شکل دهند، می‌توانند در برابر تهدیدات خارجی بایستند. چنین همکاری‌ای، به‌ویژه در برابر تجاوزگری‌های اسرائیل، می‌تواند مؤثرترین سد دفاعی باشد.

شیرزاد در ادامه این مصاحبه براین باور است که اجلاس‌های پیش رو در جهان اسلام، حتی اگر در سطح نمایشی و تبلیغاتی باشد، باز هم گام مهمی به شمار می‌آید. هرچند نباید توقع داشت که کشورهای عربی یکباره مسیر خود را تغییر دهند؛ چراکه وابستگی اقتصادی گسترده‌ای به آمریکا دارند و پایگاه‌های نظامی متعددی از ایالات متحده در خاک آن‌ها مستقر است. با این حال، همین گام‌های اولیه نشانه‌ای مثبت است که شاید در آینده نفوذ آمریکا در منطقه کمتر شود و همگرایی کشورهای اسلامی افزایش یابد.

او در ادامه اظهار کرد: یکی از امیدهای مهم این است که توافق‌های موسوم به «پیمان ابراهیم» که با هدف عادی‌سازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل طراحی شد، از دستور کار کنار گذاشته شود. این امر می‌تواند راه را برای شکل‌گیری یک نظم امنیتی بومی در خاورمیانه هموار کند.

شیرزاد با اشاره به طرح امنیت جمعی از سوی ایران پاسخ داد: شرایط کنونی بهترین فرصت برای ایران است تا بار دیگر طرح امنیت جمعی را مطرح کند. ایران بارها تلاش کرده به کشورهای عربی نشان دهد که تهدیدی برای آن‌ها نیست، بلکه تهدید اصلی از سوی دیگران بشمار می آید. اما تبلیغات سیاسی و فشارهای آمریکا موجب شد برخی دولت‌های عربی ایران را رقیب و تهدید خود تصور کنند و به اسرائیل پناه ببرند. تجربه اما خلاف این را ثابت کرده و نشان داده که ایران می‌تواند شریک قابل‌اعتماد در تأمین امنیت منطقه باشد.

او در ادامه این سوال اظهار خاطرنشان کرد: البته نباید انتظار داشت این روند به‌سرعت محقق شود. باید فضای ایران‌هراسی که طی سال‌ها تبلیغ شده، به‌تدریج کاهش یابد. اختلافات دیرینه، مانند مناقشه جزایر سه‌گانه یا نام خلیج فارس، مسائل کوتاه‌مدتی نیستند و نیازمند رسیدگی جداگانه هستند. با این حال، این اختلافات نباید مانعی برای همکاری‌های راهبردی میان ایران و کشورهای منطقه باشد. در نهایت، تنها زمانی امنیت واقعی در خاورمیانه برقرار خواهد شد که کشورهای منطقه دست در دست یکدیگر بگذارند و به جای تکیه بر قدرت‌های بیرونی، سرنوشت امنیت خود را به دست بگیرند.

جمع‌بندی راهبردی سردبیری ایران ویو24

چهار دهه اتکای بخش بزرگی از جهان عرب به «چتر امنیتی آمریکا» نه‌تنها به ثبات پایدار منجر نشد، بلکه در لحظه‌های سرنوشت‌ساز – از افغانستان و سوریه تا لبنان و بحران قطر – ناتوانی یا بی‌میلی واشنگتن در دفاع از متحدانش را آشکار ساخت.

تحولات اخیر از جنگ غزه، حملات اسرائیل به سوریه، لبنان، عراق و قطر مشروعیت الگوی کلاسیک «امنیت خریداری‌شده از قدرت‌های فرامنطقه‌ای» را به چالش کشیده و ذهنیت تازه‌ای را در پایتخت‌های منطقه شکل داده است.

پیوند آشکار میان سیاست‌های آمریکا و اسرائیل در جنگ غزه و خرده جنگ های بعدی، بیش از پیش نشان داده که منافع تل‌آویو در تصمیمات واشنگتن اولویت دارد و امنیت کشورهای عربی، حتی متحدان سنتی، در حاشیه قرار می‌گیرد. در چنین وضعیتی، الگوی بومی امنیت منطقه‌ای – مبتنی بر همگرایی کشورهای اسلامی و شکل‌دهی به پیمان‌های دفاع جمعی – از یک «گزینه آرمانی» به یک «ضرورت راهبردی» بدل شده است.

ایران که سال‌هاست طرح «امنیت جمعی» را پیگیری می‌کند، اکنون در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند این ایده را دوباره به‌عنوان محور یک نظم امنیتی تازه در خاورمیانه مطرح کند؛ نظمی که ظرفیت‌های جمعیتی، اقتصادی و نظامی کشورهای مسلمان را تجمیع و تکیه بر قدرت‌های بیرونی را کاهش دهد.

هرچند اختلافات تاریخی، ایران‌هراسی تبلیغاتی و وابستگی‌های اقتصادی به آمریکا مانع حرکت سریع به‌سمت این هدف است، اما روند فعلی – از اجلاس‌های اضطراری کشورهای اسلامی تا فرسایش تدریجی توافق‌های عادی‌سازی با اسرائیل – نشانه‌ای است از تغییر پارادایم امنیتی در منطقه.

در این چارچوب، امنیت پایدار غرب آسیا تنها زمانی محقق خواهد شد که کشورهای منطقه خود به کنشگران اصلی نظم‌سازی تبدیل شوند و با عبور از منطق موازنه‌جویی بیرونی، به سمت «امنیت تعاملی و خوداتکا» گام بردارند.

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *