سفر پزشکیان به چین اگر با دیپلماسی عملگرا و پروژههای مشخص همراه شود، میتواند آغازگر دورهای تازه از حضور ایران در معماری قدرت جهانی قرن بیستویکم باشد
فواد شمس، کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی
فعال شدن دوباره «مکانیزم ماشه» از سوی اروپا، بار دیگر نشان داد که غرب همچنان در پی تشدید فشار سیاسی و اقتصادی بر ایران است. در چنین شرایطی، سفر مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران، به چین و حضور او در نشست سازمان همکاری شانگهای و رژه بزرگ پکن، معنایی فراتر از یک سفر دیپلماتیک دارد. این همزمانی نمادین، تقابل دو رویکرد را آشکار میسازد: فشار همهجانبه غرب از یکسو و شکلگیری همگراییهای نوین در شرق از سوی دیگر.
شانگهای و پکن؛ دو روی یک سکه
اجلاس شانگهای در تیانجین و رژه نظامی پکن، در ظاهر رویدادهایی جداگانهاند، اما در باطن دو پیام مکمل دارند. شانگهای صحنه گفتوگوهای سیاسی و اقتصادی است و رژه پکن نمایش قدرت نظامی و همبستگی سیاسی. حضور رهبران چین، روسیه، هند و ایران در کنار یکدیگر ـ در حالی که رهبران غربی غایباند ـ نشانهای روشن است از گذار جهان به سوی چندقطبی شدن. چین با هوشمندی در پی آن است تا شانگهای را به یکی از ستونهای اصلی نظم جدید جهانی تبدیل کند؛ نظمی که محور آن انرژی، ترانزیت و امنیت فرامنطقهای است.
فرصتهای تازه ایران در سایه فشار غرب
ایران میتواند از این بستر تازه برای نشان دادن اینکه منزوی نیست بهره گیرد. این حضور نه فقط جنبه نمادین، بلکه ابزار چانهزنی در برابر اروپا و آمریکا دارد. بهویژه اگر قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین که تاکنون بیشتر در سطح شعار مانده، به پروژههای عینی همچون توسعه زیرساختهای انرژی، سرمایهگذاری مشترک در صنایع پتروشیمی و همکاریهای فناورانه تبدیل شود. همچنین موقعیت ژئوپولیتیکی ایران در اتصال به «کریدور شمال–جنوب» و طرح «کمربند–راه» چین میتواند تهران را به حلقهای کلیدی در معادلات حملونقل و انرژی بدل کند.
شرق بهمثابه وزنه تعادل
در حالی که اروپا فشار تحریمی را تشدید میکند، چین و روسیه میتوانند در شورای امنیت بهعنوان توازنبخش عمل کنند. شانگهای صرفاً سازمانی اقتصادی نیست؛ بُعد امنیتی آن بهویژه در حوزه مبارزه با تروریسم و همکاریهای نظامی فرصتی برای ایران است تا از حاشیه خارج شود و خود را شریک باثباتی در معادلات منطقهای معرفی کند.
با وجود همه این فرصتها، نباید فراموش کرد که چین و روسیه نیز منافع ملی خود را در اولویت قرار میدهند. حمایت آنها از ایران تا جایی ادامه دارد که هزینهای فراتر از منافعشان نداشته باشد. از این رو، مسئولیت اصلی بر دوش تهران است که با ارائه برنامههای مشخص و قابلاجرا در حوزه انرژی، ترانزیت و امنیت، همکاریهای شرقی را از سطح شعار به سطح عمل ارتقا دهد.
ایران و جهان چندقطبی آینده
سفر پزشکیان به چین فرصتی استراتژیک برای ارسال پیامی روشن است، ایران تنها نیست و میتواند بخشی از نظم نوین شرقمحور باشد. اما این فرصت تنها زمانی به دستاورد واقعی بدل میشود که تهران چندجانبهگرایی را نه در کلام، بلکه در عمل پیش ببرد. راهاندازی پروژههای مشترک، عملیاتی کردن قراردادهای پیشین، و گسترش همکاری با بازیگران کلیدی آسیای مرکزی، هند و پاکستان میتواند جایگاه ایران را در جهان چندقطبی تثبیت کند.
سفر پزشکیان به چین اگر با دیپلماسی عملگرا و پروژههای مشخص همراه شود، میتواند آغازگر دورهای تازه از حضور ایران در معماری قدرت جهانی قرن بیستویکم باشد