AR | EN

1404-05-27 20:54

AR | EN

1404-05-27 20:54

اشتراک گذاری مطلب
تحلیلی از منظر روابط بین‌الملل

اسرائیل بزرگ؛ خاورمیانه در آستانه تحول یا بحران؟

اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو درباره ایده «اسرائیل بزرگ» و تغییر چهره خاورمیانه، تنها یک موضع‌گیری سیاسی ساده نیست؛ این سخنان بازتابی از بحران‌های داخلی اسرائیل و هم‌زمان هشداری برای منطقه‌ای است که همواره در آتش رقابت‌های ژئوپلتیک می‌سوزد. تأکید نخست‌وزیر اسرائیل بر گسترش نفوذ و تغییر نظم منطقه‌ای، موجی از واکنش‌های تند در جهان عرب و فراتر از آن برانگیخته و پرسش‌هایی جدی درباره آینده ثبات و امنیت خاورمیانه ایجاد کرده است.
نسرین محمدیان، کارشناس مسائل غرب آسیا
اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در مورد چشم‌انداز «اسرائیل بزرگ» و تغییر چهره خاورمیانه، موجی از واکنش‌ها را در منطقه و جهان به دنبال داشته است. این اظهارات که در مصاحبه‌ای با یک شبکه اسرائیلی و در سخنرانی های دیگر مطرح شده‌اند، نه تنها به دلیل محتوای جنجالی و توسعه‌طلبانه‌شان، بلکه به دلیل تأثیرات عمیق ژئوپلتیکی و امنیتی که می‌توانند بر منطقه خاورمیانه داشته باشند، مورد توجه قرار گرفته‌اند. در این یادداشت سعی بر آن است با رویکردی علمی و تحلیلی به بررسی این اظهارات، زمینه‌های آن و خطرات احتمالی برای ثبات منطقه‌ای پرداخته شود. برای تحلیل اظهارات نتانیاهو، ابتدا باید زمینه‌های سیاسی، داخلی و منطقه‌ای آن را بررسی کرد. از منظر روابط بین‌الملل این اظهارات را می‌توان در چارچوب نظریه‌های رئالیسم و سازه انگاری تحلیل کرد.
از دیدگاه رئالیسم، نتانیاهو به دنبال حداکثر سازی قدرت اسرائیل در منطقه‌ای است که به طور تاریخی با رقابت‌های شدید قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و بی‌ثباتی مواجه بوده است. ایده «اسرائیل بزرگ» یا همان رویای دیرینه «از نیل تا فرات» که به گسترش قلمرو یا نفوذ اسرائیل به بخش‌هایی از کشورهای همسایه مانند اردن، لبنان، سوریه و حتی مصر و عراق اشاره دارد، می‌تواند تلاشی برای تحکیم هژمونی منطقه‌ای اسرائیل باشد. این ایده ریشه در تفکرات صهیونیستی اولیه دارد که از سرزمینی گسترده‌تر از مرزهای کنونی اسرائیل سخن می‌گفتند.
از منظر سازه انگاری، این اظهارات را می‌توان به عنوان ابزاری برای شکل دهی به هویت سیاسی اسرائیل و ایجاد یک گفتمان همبستگی در داخل این رژیم تحلیل کرد. نتانیاهو در شرایطی این سخنان را مطرح کرده که با چالش‌های داخلی متعددی، از جمله کاهش محبوبیت، اعتراضات مردمی و فشارهای بین‌المللی به دلیل سیاست‌های اسرائیل در غزه و کرانه باختری مواجه است. طرح ایده‌هایی مانند «اسرائیل بزرگ» می‌تواند تلاشی برای انحراف افکار عمومی از مشکلات داخلی و جلب حمایت جریان‌های راست‌گرا و مذهبی در اسرائیل باشد.
پیامدهای منطقه‌ای اسرائیل بزرگ از تشدید تنش‌ها تا تهدید امنیت ملی کشورها
اظهارات نتانیاهو به دلیل اشاره به گسترش قلمرو یا نفوذ اسرائیل، واکنش‌های تندی از سوی کشورهای منطقه به ویژه اردن، مصر، سوریه، عراق، عربستان‌سعودی‌ و حتی امارات متحده عربی که روابط دیپلماتیک رسمی با اسرائیل دارد، به دنبال داشته است. این واکنش‌ها نشان‌دهنده نگرانی عمیق کشورهای عربی و اسلامی از نقض حاکمیت ملی و تهدید ثبات منطقه‌ای است. از منظر نظریه امنیت منطقه‌ای، اظهارات نتانیاهو می‌تواند به عنوان یک «تهدید ادراکی» تلقی شود که احساس ناامنی را در میان بازیگران منطقه‌ای تقویت می‌کند‌.
این احساس ناامنی می‌تواند به مسابقه تسلیحاتی، تقویت گروه‌های مقاومت یا حتی درگیری‌های مستقیم منجر شود. به طور خاص، اشاره نتانیاهو به مذاکره با کشورهایی برای «میزبانی» فلسطینی‌ها، به معنای اخراج اجباری یا کوچاندن فلسطینیان از غزه و کرانه باختری، نقض آشکار حقوق بین‌الملل و قطعنامه‌های سازمان ملل متحد است. این موضوع نه تنها خشم فلسطینیان و افکار عمومی منطقه‌ای و جهانی را برانگیخته، بلکه کشورهای همسایه مانند اردن و مصر را که میزبان جمعیت بزرگی از آوارگان فلسطینی هستند را، در موقعیت دشواری قرار داده است.
اردن به عنوان کشوری که بخش قابل توجهی از جمعیت آن، ریشه فلسطینی دارند، این اظهارات را تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی خود تلقی کرده و نسبت به عواقب آن هشدار داده است. مصر که از زمان امضای معاهده صلح کمپ دیوید (۱۹۷۹) روابط دیپلماتیک با این رژیم دارد، هشدار داد که چنین اظهاراتی می‌تواند به روابط دو جانبه آسیب برساند و مذاکرات صلح را تضعیف کند. عربستان سعودی به عنوان یکی از قدرت‌های اصلی منطقه، این سخنان را « ناقض اصول حسن همجواری» خواند و خواستار شفاف‌سازی رسمی از سوی رژیم اسرائیل شد.
کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس، از جمله امارات متحده عربی و بحرین که در چارچوب توافق‌نامه‌های ابراهیم ۲۰۲۰ (Abraham Accords) روابط خود را با اسرائیل عادی‌سازی کرده‌اند، مواضع محتاطانه‌‌تری اتخاذ کردند. این کشورها ضمن تأکید بر احترام به مرزهای شناخته شده بین‌المللی، خواستار خویشتن‌داری طرفین شدند تا از تضعیف دستاوردهای عادی‌سازی جلوگیری شود.
خاورمیانه در آستانه تحول یا بحران؟
اظهارات نتانیاهو در مورد «تغییر چهره خاورمیانه» را می‌توان در چارچوب تلاش برای بازسازی نظم منطقه‌ای تحلیل کرد. از زمان حملات ۷ اکتبر۲۰۲۳ توسط حماس و پاسخ نظامی گسترده اسرائیل به غزه، نتانیاهو بارها از لزوم ایجاد یک نظم جدید منطقه‌ای سخن گفته است. این نظم جدید به گفته او، باید نفوذ ایران و گروه‌های نیابتی آن (مانند حزب‌الله لبنان و حوثی‌های یمن) را کاهش دهد و اسرائیل را به عنوان قدرت مسلط منطقه‌ای تثبیت کند. با این حال تحقق این هدف با موانع متعددی مواجه است.
نخست، مقاومت کشورهای عربی و اسلامی است. بیانیه مشترک ۳۱ کشور عربی و اسلامی، از جمله قدرت‌های منطقه‌ای مانند عربستان سعودی، مصر و ترکیه نشان‌دهنده اتحاد کم‌سابقه‌ای علیه سیاست‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل است. این کشورها نه تنها اظهارات نتانیاهو را محکوم کرده‌اند، بلکه خواستار اقدامات عملی برای حمایت از حقوق ملت فلسطین و توقف سیاست‌های تهاجمی اسرائیل شده‌اند. این اتحاد می‌تواند فشار دیپلماتیک بر اسرائیل را افزایش دهد و حتی روابط عادی شده برخی کشورهای عربی با اسرائیل را به خطر اندازد.
‌مانع دوم، محدودیت‌های داخلی اسرائیل است. نتانیاهو با بحران‌های متعددی در داخل رژیم مواجه است. از جمله اعتراضات گسترده، کاهش اعتماد عمومی به دولت و فشارهای اقتصادی ناشی از جنگ‌های طولانی مدت.‌ این عوامل توانایی اسرائیل برای پیشبرد طرح‌های بلندپروازانه مانند «اسرائیل بزرگ» را محدود می‌کند.
مانع سوم، نقش قدرت‌های بین‌المللی است.ایالات‌متحده، به عنوان متحد اصلی اسرائیل، در گذشته از برخی سیاست‌های این رژیم حمایت کرده، اما تجربیات ناموفق در تغییر رژیم‌ها در خاورمیانه (مانند عراق و افغانستان) باعث شده که واشنگتن نسبت به طرح‌های بلند پروازانه نتانیاهو محتاط باشد. همچنین چین و روسیه به عنوان رقبای جهانی آمریکا، ممکن است از این فرصت برای تقویت نفوذ خود در منطقه به شکل حمایت از ایران و دیگر بازیگران مخالف اسرائیل، استفاده کنند. از سوی دیگر اظهارات نتانیاهو و سیاست‌های مرتبط با آن می‌تواند منجر به چندین اقدام مختلف در منطقه شود از جمله:
تشدید درگیری‌های منطقه‌ای: اشاره به گسترش قلمرو یا نفوذ اسرائیل می‌تواند به واکنش‌های نظامی از سوی گروه‌های مقاومت یا حتی دولت‌های منطقه منجر شود.
بی‌ثباتی در کشورهای همسایه: اردن و لبنان به دلیل نزدیکی جغرافیایی و مسائل جمعیتی مرتبط با آوارگان فلسطینی، در معرض خطر بی‌ثباتی داخلی قرار دارند. هرگونه تلاش برای اجرای سیاست‌های اخراج فلسطینیان می‌تواند به ناآرامی‌های اجتماعی در این کشورها دامن بزند.
انزوای بین‌المللی اسرائیل: اظهارات نتانیاهو و اقدامات مرتبط با آن مانند گسترش شهرک‌سازی‌ها یا نقض حاکمیت کشورهای همسایه، می‌تواند به افزایش فشارهای بین‌المللی از جمله تحریم‌ها یا قطعنامه‌های سازمان ملل منجر شود که باعث تضعیف جایگاه این رژیم در جامعه جهانی خواهد شد.
تقویت محور مقاومت: پارادوکسیکال این است که سیاست‌های تهاجمی اسرائیل نه تنها به تضعیف ایران و متحدانش نیانجامد، بلکه به تقویت محور مقاومت منجر شود. این محور می‌تواند از خشم عمومی در جهان عرب و اسلام برای بسیج حمایت‌های مردمی و سیاسی استفاده کند.
و در پایان باید گفت اظهارات نتانیاهو در مورد «اسرائیل بزرگ» و «خاورمیانه جدید» نه تنها نشانه‌ای از بلندپروازی‌های ژئوپلتیکی اسرائیل است، بلکه بازتابی از بحران‌های داخلی و منطقه‌ای این رژیم نیز محسوب می‌شود. از منظر روابط بین‌الملل، این اظهارات می‌توانند به تشدید تنش‌ها، نقض حاکمیت ملی کشورها و بی ثباتی منطقه‌ای منجر شوند. برای جلوگیری از این خطرات، لازم است جامعه بین‌المللی به ویژه سازمان ملل و قدرت‌های بزرگ، با فشار دیپلماتیک مانع از اجرای سیاست‌های توسعه طلبانه این رژیم شوند. همچنین کشورهای منطقه باید از طریق گفت‌وگو و همکاری، راه‌حل‌های سیاسی برای مسئله فلسطین و دیگر چالش‌های منطقه‌ای بیابند‌ و در نهایت باید بار دیگر تأکید کرد که خاورمیانه‌ای باثبات تنها از طریق احترام به حقوق بین‌الملل، حاکمیت ملی کشورها و احقاق حقوق ملت فلسطین قابل دستیابی است.
اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیاسی
جهان
تحلیل و یاداشت ها