با افول تدریجی هژمونی آمریکا و حرکت شتابان جهان بهسوی چندقطبیشدن، معادلات قدرت در حال بازتعریف است. در این گذار تاریخی، ایران با تکیه بر موقعیت ژئوپلیتیک منحصربهفرد، منابع راهبردی و تجربه مقاومت در برابر فشارهای خارجی، فرصت آن را دارد که از یک بازیگر حاشیهای به یکی از معماران نظم نوین جهانی تبدیل شود.
تهران-ایران ویو24
از پایان جنگ سرد تاکنون، ایالات متحده آمریکا جایگاه بیرقیبی بهعنوان قدرت هژمون جهانی داشته و توانسته است قواعد نظم بینالمللی را بر اساس منافع و ارزشهای خود تنظیم کند. اما تحولات دو دهه اخیر نشانههای آشکاری از فرسایش این هژمونی را آشکار کردهاند؛ نشانههایی که نه تنها در میدان رقابت قدرتهای بزرگ، بلکه در عرصههای اقتصادی، فناورانه و حتی در معماری امنیتی جهان قابل ردیابی است.
شواهد افول: از بحرانهای داخلی تا ناکامیهای خارجی
بحرانهای پیدرپی اقتصادی، افزایش بدهیهای فدرال، دوقطبی سیاسی عمیق و ناکامی در مدیریت بحرانهایی مانند عراق، افغانستان و همهگیری کرونا، از توان و اعتبار آمریکا کاسته است.
صعود قدرتهای نوظهور و تغییر چهره نظم جهانی
همزمان، ظهور چین بهعنوان قدرت اقتصادی اول جهان بر اساس برابری قدرت خرید، بازگشت روسیه به صحنه ژئوپلیتیک از خلال بحران اوکراین علیرغم چالشهایی که با آن روبهرو است، و رشد قدرتهای منطقهای مانند هند، ترکیه و عربستان، چهره نظم جهانی را دگرگون ساخته است. جهان امروز بیش از هر زمان دیگری به سوی چندقطبی شدن پیش میرود.
ویژگیهای جهان چندقطبی
در این ساختار جدید، هیچ کشوری به تنهایی توان تحمیل اراده خود را بر دیگران ندارد و شبکهای از بازیگران با قدرتهای نامتقارن، قواعد بازی را شکل میدهند. این وضعیت برای کشورهایی که در نظم تکقطبی گذشته حاشیهنشین یا تحت فشار بودهاند، فرصتهای تازهای ایجاد میکند.
جایگاه و مزیتهای ایران در نظم نوین
ایران نیز در این میان جایگاه ویژهای دارد: موقعیت ژئوپلیتیک منحصربهفرد، منابع عظیم انرژی، ظرفیتهای انسانی و تمدنی، و تجربه طولانی مقاومت در برابر فشارهای خارجی، به تهران امکان میدهد تا در نظم نوین جهانی به شکلی فعال و اثرگذار عمل کند.
فرصتها برای سیاست خارجی ایران
یکی از نخستین فرصتهای ایران در این چارچوب، تنوعبخشی به روابط خارجی و کاهش وابستگی به یک یا چند قدرت مشخص است. تجربه سالهای اخیر نشان داده که تمرکز بیش از حد بر تعامل با یک بلوک، آسیبپذیریهای راهبردی ایجاد میکند. در جهان چندقطبی، تهران میتواند از همزمانی و توازن روابط با شرق و جنوب جهانی بهره ببرد؛ از توسعه روابط اقتصادی با چین و روسیه تا گسترش همکاری با هند، اندونزی، کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین. پیوستن به سازوکارهایی مانند بریکس پلاس و سازمان همکاری شانگهای نیز فرصتی برای افزایش وزن سیاسی و اقتصادی ایران فراهم میکند.
برگهای برنده اقتصادی و ترانزیتی ایران
موقعیت جغرافیایی ایران بهعنوان گرهگاه اصلی کریدورهای ترانزیتی شرق–غرب و شمال–جنوب، برگ برنده دیگری است. در شرایطی که رقابت جهانی بر سر مسیرهای ترانزیت و امنیت زنجیره تأمین شدت گرفته، ایران میتواند با سرمایهگذاری در زیرساختهای حملونقل و لجستیک، خود را به شاهراه امن و مقرونبهصرفهای برای اتصال اقتصادهای بزرگ جهان تبدیل کند. این امر نه تنها درآمد ارزی پایدار ایجاد میکند، بلکه جایگاه ایران را در معادلات ژئوپلیتیکی تقویت خواهد کرد.
بازتعریف نقش منطقهای ایران
جهان چندقطبی فرصت بازتعریف نقش ایران در منطقه را نیز فراهم میآورد. تغییر توازن قوا در خاورمیانه، کاهش حضور مستقیم نظامی آمریکا و افزایش نقش قدرتهای منطقهای، به ایران امکان میدهد تا با استفاده از دیپلماسی فعال، حضور اقتصادی و ظرفیتهای فرهنگی، نفوذ خود را در محیط پیرامونی تثبیت کند. از سوریه و عراق گرفته تا آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، نقشآفرینی چندلایه ایران، ترکیبی از نفوذ سیاسی، امنیتی و اقتصادی، برای تثبیت جایگاه منطقهای ضروری است.
چالشها و الزامات موفقیت
با وجود فرصتها، بهرهبرداری از آنها نیازمند مدیریت هوشمندانه چالشهاست. تحریمهای اقتصادی همچنان یکی از موانع جدی پیش روی توسعه تعاملات خارجی ایران است. طراحی سازوکارهای مالی جایگزین، مبادلات با ارزهای محلی و همکاری در چارچوب توافقات منطقهای میتواند بخشی از فشارها را کاهش دهد.
همچنین، رقابت قدرتها در محیط پیرامونی ایران ممکن است همزمان فرصت و تهدید ایجاد کند. حضور پررنگ چین و روسیه در خلیج فارس و آسیای مرکزی، هرچند به ایجاد موازنه در برابر نفوذ آمریکا کمک میکند، اما نیازمند مدیریت دقیق منافع متعارض و حفظ استقلال عمل ایران است.
ضرورت دیپلماسی عمومی و روایتسازی
یکی از الزامات موفقیت در جهان چندقطبی، ارتقای دیپلماسی عمومی و بازتعریف تصویر ایران در افکار عمومی جهانی است. در شرایطی که جنگ روایتها و رقابت رسانهای به میدان اصلی منازعات بینالمللی تبدیل شده، سرمایهگذاری در دیپلماسی فرهنگی، ارتباطات راهبردی و روایتسازی مثبت از نقش ایران در ثبات منطقهای، میتواند فضای مساعدی برای سیاست خارجی کشور فراهم آورد.
جمعبندی
آینده هژمونی آمریکا هرچند به معنای فروپاشی کامل قدرت این کشور نیست، اما روند افول نسبی آن فرصتهای جدیدی برای بازیگران مستقل و منطقهای ایجاد کرده است. ایران میتواند با رویکردی واقعبینانه، انعطافپذیر و آیندهنگر، از این گذار تاریخی برای ارتقای جایگاه خود استفاده کند. شرط اصلی این امر، درک دقیق تحولات ساختاری نظام بینالملل، شناسایی فرصتها و تهدیدها، و تدوین راهبردهایی است که ضمن حفظ اصول و منافع ملی، به ایران امکان دهد در شبکه پیچیده تعاملات جهانی، نقشی سازنده و تأثیرگذار ایفا کند.