خلع سلاح حزبالله لبنان، موضوعی که این روزها با فشارهای بینالمللی و تحولات منطقهای پیچیدهتر از همیشه شده، در کانون بحثهای سیاسی و رسانهای عربی قرار گرفته است؛ توافق یا مقاومت، پیامدهای گستردهای برای ثبات لبنان و امنیت منطقه به همراه دارد.
فاطمه سیاحی، پژوهشگر مسائل جهان عرب
موضوع خلع سلاح حزبالله لبنان در سالهای اخیر به یکی از مسائل محوری در گفتمان سیاسی و رسانهای منطقه تبدیل شده است. این موضوع، بهویژه پس از تحولات اخیر منطقهای، از جمله جنگ سال گذشته با اسرائیل، سقوط نظام بشار اسد در سوریه، فشارهای بینالمللی علیه بیروت به رهبری ایالات متحده و تصویب طرح توماس باراک فرستاده آمریکا در کابینه دولت لبنان، در کانون توجه رسانههای عربی قرار گرفته است. گزارشهای منتشرشده در رسانههای عربی و دیدگاههای منطقهای، تحلیلهای متنوعی را درباره این موضوع ارائه کردهاند که از منظرهای سیاسی، حقوقی-نظامی و اجتماعی به آن پرداختهاند.
زمینههای تاریخی و سیاسی
حزبالله لبنان پس از پایان جنگ داخلی لبنان (1975-1990) بهعنوان تنها گروه مسلحی که اجازه حفظ سلاح خود را یافت، و مسئولیت مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل، به یک نیروی سیاسی و نظامی برجسته تبدیل شد. این موضوع در توافق طائف (1989) بهرسمیت شناخته شد، اما با عقبنشینی اسرائیل از جنوب لبنان در سال 2000، موضوع ادامه حضور تسلیحاتی حزبالله مورد بحث قرار گرفت. قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال 2006 نیز بر خلع سلاح گروههای غیرحکومتی تأکید کرد، اما عملا نقض مستمر این قطعنامه توسط اسرائیل، مقاومت لبنان را نسبت به طرح خلع سلاح بدبین کرد.
در سالهای اخیر، تحولات منطقهای، از جمله ضرباتی که به دلیل درگیریها با تلآویو بر محور مقاومت وارد شده، فشارهای منطقه ای و بینالمللی، بهویژه از سوی آمریکا، زمینهساز تشدید بحث خلع سلاح حزبالله شده است. پیشنهاد توماس باراک، فرستاده آمریکا در ژوئن 2025، که خواستار خلع سلاح کامل حزبالله در ازای عقبنشینی اسرائیل از نقاط اشغالی در جنوب لبنان و توقف حملات آن است، به نقطه عطفی در این بحث تبدیل شده است.
تحلیل دیدگاههای رسانهای
یک. فشارهای بینالمللی و نقش آمریکا: رسانههای لبنانی و عربی در گزارشهای خود به نقش محوری ایالات متحده در فشار برای خلع سلاح حزبالله اشاره کردهاند. «الاخبار» جزئیات سند پیشنهادی توماس باراک را منتشر کرده که شامل جدول زمانی 120 روزه برای خلع سلاح حزبالله، استقرار ارتش لبنان در مناطق مرزی و عقبنشینی تدریجی اسرائیل از نقاط اشغالی است. این سند، با تأکید بر اجرای توافق طائف و قطعنامه 1701، خلع سلاح را بهعنوان پیششرط دریافت حمایت اقتصادی و نظامی بینالمللی، از جمله از صندوق بینالمللی پول و کشورهای خلیج فارس، مطرح میکند.
«ایندیپندنت عربی» نیز به فشارهای واشنگتن و تهدیدهای اسرائیل برای ازسرگیری حملات هوایی در صورت عدم اجرای خلع سلاح اشاره کرده است. این رسانه تأکید میکند که قطع مسیر تأمین تسلیحاتی حزبالله از طریق سوریه پس از سقوط بشار اسد، موقعیت حزبالله را تضعیف کرده و دولت لبنان را تحت فشار قرار داده است تا به سرعت وارد عمل شود
دو. موضع حزبالله و متحدانش: حزبالله و متحد اصلی آن، جنبش امل به رهبری نبیه بری، با پیشنهاد خلع سلاح به شدت مخالفت کردهاند. در گزارش «العربی الجدید» آمده که حزبالله و بری تصمیم دولت لبنان برای واگذاری تدوین طرح خلع سلاح به ارتش را بهعنوان «کودتا» علیه مذاکرات سیاسی تلقی میکنند. حزبالله این تصمیم را «خطای بزرگ» خوانده و آن را در راستای منافع اسرائیل دانسته است. «اسکای نیوز» مینویسد که این مخالفتها، استراتژی حزبالله برای «کسب زمان» در برابر فشارهای بینالمللی است و حزبالله با تحرکات خیابانی و تهدید به ایجاد بیثباتی، تلاش میکند از اجرای خلع سلاح جلوگیری کند.
سه. چالشهای حقوقی و سیاسی داخلی: منتقدان و مخالفان حزبالله از منظر حقوقی، تحلیل خود را ارائه میکنند. سعید مالک، کارشناس مسائل حقوقی، مدعی است که سلاح حزبالله از اساس غیرقانونی است؛ زیرا توافق طائف مهلت ششماههای برای خلع سلاح همه گروههای شبهنظامی تعیین کرده بود که حزبالله آن را اجرا نکرد. جاد طعمه، استاد حقوق، نیز به تناقض میان الزامات قانونی دولت لبنان برای احتکار سلاح و واقعیت سیاسی-امنیتی کشور اشاره کرده و معتقد است که فقدان اجماع سیاسی، اجرای هرگونه طرح خلع سلاح را دشوار میکند.
برخی تحلیلها به بُعد فرقهای این موضوع پرداختهاند. برای مثال علی السبتی، تحلیلگر سیاسی، تأکید کرده که نفوذ ایران و حمایت آن از حزبالله، چالش اصلی حل این مسئله است. این تحلیلها، به ویژه در اسکای نیوز، به نقش نبیه بری بهعنوان نماینده جامعه شیعه و مخالف سرسخت خلع سلاح اشاره کرده و هشدار داده که این موضوع میتواند به انقسام مذهبی و بیثباتی داخلی منجر شود.
چهار. خسارات نظامی و وضعیت کنونی حزبالله: روزنامۀ سعودی «الشرق الاوسط» در گزارشی مدعی است که حزبالله در جنگ اخیر با اسرائیل، که از اکتبر 2023 آغاز شد، بخش قابلتوجهی از تسلیحات خود (حدود 70 درصد از صواريخ دوربرد) را از دست داده است. این رسانه به نقل از ریاض قهوچی، کارشناس نظامی، میگوید که ضربات مستمر اسرائیل به زیرساختهای نظامی حزبالله، از جمله انبارهای تسلیحاتی و شبکههای تونلی، توان نظامی این گروه را به شدت کاهش داده است؛ با این حال، حزبالله همچنان توانایی تولید محلی تسلیحاتی مانند موشکهای کاتیوشا و پهپادها را حفظ کرده است.
«العرب» نیز به خسارات سنگین حزبالله، از جمله شهادت بیش از 4000 نفر و زخمی شدن هزاران نفر در حملات اسرائیل، اشاره کرده و بر پیچیدگی سرنوشت تسلیحات پیشرفته و نیروهای حزبالله پس از خلع سلاح تأکید کرده است. این رسانه هشدار داده که خلع سلاح بدون برنامهریزی برای ادغام نیروهای حزبالله در ساختارهای نظامی یا اجتماعی میتواند به بیثباتی منجر شود.
پنج. پیامدهای اجتماعی و خطر بیثباتی: برخی منابع رسانهای عربی مانند العرب و اسکاینیوز، به پیامدهای اجتماعی خلع سلاح حزبالله پرداختهاند. این منابع هشدار می دهند که خلع سلاح نیروهای عملیاتی حزبالله بدون ارائه جایگزینهای شغلی یا ساختاری میتواند آنها را به «بمب ساعتی» تبدیل کند که ثبات اجتماعی و سیاسی لبنان را تهدید میکند. مصطفی علوش، نماینده سابق پارلمان، تأکید کرده که حزبالله با بسیج جامعه شیعه و القای نقش خود بهعنوان «دژ مستحکم» این جامعه، توانسته نفوذ خود را حفظ کند. منابع لبنانی نیز به نقل از دیوید وود، تحلیلگر گروه بحران بینالمللی، هشدار دادهاند که هرگونه رویارویی مستقیم میان حزبالله و ارتش لبنان میتواند به فاجعهای برای ثبات کشور منجر شود.
تحلیل راهبردی
فرصتها از دیدگاه مخالفان حزبالله
- تقویت حاکمیت دولت لبنان: مخالفان بر این باورند که اجرای خلع سلاح حزبالله میتواند به احیای اقتدار دولت و انحصار سلاح در دست نیروهای رسمی منجر شود، که گامی در راستای اجرای توافق طائف و قطعنامه 1701 است.
- حمایت بینالمللی: پیشنهاد باراک با وعدههای حمایت اقتصادی و نظامی از لبنان، از جمله از سوی کشورهای خلیج فارس و صندوق بینالمللی پول، موضع مخالفان را تقویت کرده که میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی لبنان کمک کند.
- کاهش تنشهای منطقهای: تحقق وعده عقبنشینی اسرائیل از پنج نقطۀ اشغالشده و توقف حملات هوایی میتواند به کاهش تنشها در جنوب لبنان و ایجاد ثبات منطقهای کمک کند.
چالشها از دیدگاه حامیان مقاومت
- حزبالله و متحدان: حزبالله و جنبش امل با هرگونه خلع سلاح بدون پیششرطهای متقابل، مانند توقف کامل اقدامات خصمانه اسرائیل، مخالفت کردهاند؛ که این مقاومت میتواند به انسداد سیاسی یا حتی درگیریهای داخلی منجر شود.
- اختلافات فرقهای: تصمیمات مرتبط با خلع سلاح، بهویژه در غیاب اجماع سیاسی، میتواند به تشدید شکافهای مذهبی، بهویژه در جامعه شیعه که از خلع سلاح بهعنوان تهدیدی علیه امنیت خود میهراسد، منجر شود.
- پیامدهای اجتماعی و امنیتی: خلع سلاح بدون برنامهریزی برای ادغام نیروهای حزبالله میتواند به بیثباتی اجتماعی و افزایش خطر درگیریهای داخلی منجر شود.
- فشارهای خارجی و محدودیتهای داخلی: فشارهای آمریکا و اسرائیل، در کنار ضعف نهادهای دولتی و فساد سیاسی، اجرای طرح خلع سلاح را با چالش مواجه کرده است.
سناریوهای محتمل
- اجرای کامل طرح باراک: در صورت اجرای پیشنهاد آمریکا توسط دولت لبنان و اجرای جدول زمانی 120 روزه، حزبالله ممکن است تحت فشارهای بینالمللی و داخلی مجبور به تحویل سلاحهای سنگین خود شود. این سناریو همچنان با ابهام درباره تقویت واقعی حاکمیت دولت و دریافت حمایتهای اقتصادی روبرو است.
- مقاومت و بنبست سیاسی: در صورت ادامه مقاومت حزبالله و متحدانش، احتمال انسداد سیاسی و حتی استعفای وزرای شیعه از کابینۀ دولت وجود دارد. این امر میتواند به تشدید تنشهای داخلی و حتی درگیریهای خیابانی منجر شود.
- راهحل میانه: حزبالله ممکن است با تحویل بخشی از تسلیحات استراتژیک خود، مانند موشکهای دوربرد، در ازای تضمینهایی مانند عقبنشینی کامل اسرائیل و توقف حملات، موافقت کند. این سناریو میتواند به کاهش تنشها کمک کند، اما اجرای آن به فشار بین المللی بر اسرائیل برای انجام تعهدات خود منوط است.
در مجموع آنچه حائز اهمیت است این است که درباره موضوع خلع سلاح حزب الله لبنان در اغلب رسانه های عربی، بیشتر بر عاملیت داخلی توجه کرده اند و کمتر به موضوع عاملیت آمریکایی و صهیونیستی توجه شده است.