بازتاب تحولات اخیر سیاست داخلی ایران در رسانههای غربی، نمودی از الگوی «شکافسازی ادراکی» است؛ راهبردی برای تضعیف انسجام نخبگان سیاسی در چارچوب جنگ شناختی.
ایران ویو 24- سیاسی
در هفتههای اخیر، مجموعهای از گزارشها و تحلیلهای منتشرشده در رسانههای غربی، با اتخاذ رویکردی تفسیری و گفتمانمحور، به واکاوی تحولات اخیر در عرصه سیاست داخلی ایران پرداختهاند. این گزارشها با ارجاع به برخی رویدادهای اقتصادی و رسانهای، میکوشند تصویری از «تشدید رقابت درونساختاری میان نخبگان حاکم در جمهوری اسلامی ایران» بازنمایی کنند.
در چارچوب این تحلیلها، منازعات سیاسی موجود نه بهمثابه تضارب آراء در سطح سیاستگذاری عمومی، بلکه در قالب رقابت بر سر «توزیع منابع سیاسی و اقتصادی» و تسلط بر شبکههای قدرت و سرمایه اجتماعی تفسیر میشود. از این منظر، پویایی نخبگان سیاسی بهعنوان مصداقی از شکاف در ساختار قدرت معرفی شده و در قالب روایتی بحرانی از نظم سیاسی ایران بازتاب مییابد.
از منظر نظریههای ارتباطات سیاسی و تحلیل انتقادی گفتمان، چنین الگوهایی از روایتسازی را میتوان ذیل مفهوم «شکافسازی ادراکی» (Perceptual Framing of Division) طبقهبندی کرد؛ سازوکاری که طی آن، رسانههای غربی در مواجهه با نظامهای غیردوست، از طریق برجستهسازی تضادهای درونی، به تضعیف سرمایه اجتماعی و مشروعیت سیاسی آن نظام در افکار عمومی داخلی و بینالمللی مبادرت میورزند.
کارشناسان علوم سیاسی و مطالعات رسانه بر این باورند که بازتولید مستمر اینگونه روایتها بخشی از راهبرد کلان «جنگ شناختی» (Cognitive Warfare) علیه ایران محسوب میشود. در این چارچوب، اختلافنظرهای طبیعی و کارکردی میان نهادهای تصمیمساز، بهصورت گزینشی و جهتدار به مثابه نشانههایی از «شکاف در رأس حاکمیت» تفسیر و بازتاب داده میشود؛ هدف نهایی آن نیز، کاستن از اعتماد سیاسی و تردیدافکنی نسبت به کارآمدی نهادی نظام است.
در مقابل، بر اساس ادبیات علوم سیاسی داخلی، وجود تنوع دیدگاهها و رقابتهای درونجناحی در جمهوری اسلامی ایران را میتوان نشانهای از پویایی ساختار قدرت و استمرار بازتولید نخبگان سیاسی دانست. این فرایند، به جای تزلزل، نوعی «انعطاف نهادی» (Institutional Flexibility) ایجاد میکند که از تصلب ساختار تصمیمگیری جلوگیری کرده و امکان بازآرایی درونی نظام سیاسی را فراهم میسازد.



