در آستانه سفر ولیعهد عربستان سعودی به ایالات متحده، اظهارات اخیر «داگ بورگوم» وزیر کشور آمریکا در نشست «گفتوگوی منامه ۲۰۲۵» بار دیگر نگاهها را به مذاکرات هستهای واشنگتن و ریاض معطوف کرده است. بورگوم با اشاره به «پیشرفت محسوس» در گفتوگوها، از احتمال اعلام توافقهایی راهبردی در جریان دیدار بن سلمان و رئیسجمهور آمریکا خبر داد. به گفته تحلیلگران، این تحولات میتواند سرآغاز مرحلهای تازه در روابط امنیتی و فناورانه دو کشور باشد؛ مرحلهای که در آن همکاریهای دفاعی و هستهای نهفقط بهعنوان پروژهای فنی، بلکه بهعنوان ابزاری برای بازتعریف نقش عربستان در نظم ژئوپلیتیکی جدید خاورمیانه ارزیابی میشود.
ایران ویو24- بین الملل
در آستانه سفر «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی به ایالات متحده در تاریخ ۱۸ نوامبر ۲۰۲۵، اظهارات اخیر «داگ بورگوم»، وزیر کشور آمریکا، در نشست «گفتوگوی منامه» در بحرین، ابعاد تازهای از مذاکرات هستهای میان واشنگتن و ریاض را آشکار کرده است.
بورگوم ضمن تأیید تداوم گفتوگوها، از «پیشرفت محسوس» در روند مذاکرات خبر داد و پیشبینی کرد که پیش از سفر ولیعهد سعودی «فعالیتهای مهمی» در این مسیر انجام شود. وی همچنین احتمال داد که در جریان دیدار بن سلمان با رئیسجمهور ایالات متحده، توافقهایی با اهمیت راهبردی اعلام شود.
محتوای مذاکرات آمریکا و عربستان
در محور فنی، مذاکرات جاری میان واشنگتن و ریاض بر سه حوزه تمرکز دارد:
1) توافقنامه دفاعی دوجانبه
پیشنهاد ریاض شامل انعقاد توافق امنیتی رسمی با ایالات متحده است که مشابه تضمینهای امنیتی واشنگتن به قطر پس از حمله اسرائیل به دوحه توصیف میشود.
هدف عربستان، دستیابی به تعهدات روشن در زمینه حمایت نظامی آمریکا در برابر تهدیدات منطقهای است. در مقابل، واشنگتن تلاش دارد این توافق را در چارچوب همکاری محدود دفاعی تنظیم کند تا تعهدات الزامآور مشابه ناتو ایجاد نشود.
این تحولات در شرایطی رخ میدهد که ریاض همزمان با توسعه همکاریهای دفاعی خود با پاکستان، در پی بازتعریف موقعیت ژئوپلیتیکیاش در خاورمیانه است. توافق دفاعی اخیر میان ریاض و اسلام آباد که از سوی خبرگزاری رسمی عربستان (واس) گزارش شده، شامل تعهد متقابل به دفاع جمعی است و هدف آن تقویت بازدارندگی در برابر تهدیدات منطقهای عنوان شده است.
به باور ناظران، این اقدام بخشی از راهبرد چندلایه عربستان برای تنوعبخشی به شرکای امنیتی و افزایش قدرت چانهزنی در برابر ایالات متحده و متحدان غربی تلقی میشود.
2) چارچوب همکاری هستهای غیرنظامی
در بخش دوم، عربستان خواهان دستیابی به فناوریهای هستهای و انتقال دانش فنی آن از آمریکا است. منابع مطلع گزارش دادهاند که ریاض بهویژه علاقهمند به دریافت مجوز غنیسازی اورانیوم در خاک خود است تا از وابستگی به واردات سوخت هستهای بکاهد. این موضوع حساسترین بخش مذاکرات محسوب میشود و تاکنون هیچ توافق مشخصی درباره سطح مجاز غنیسازی یا نحوه نظارت بینالمللی حاصل نشده است.
ایالات متحده همواره مدعی شده نگران گسترش ظرفیت غنیسازی اورانیوم در کشورهای خاورمیانه است، زیرا این فرایند بهصورت بالقوه میتواند امکان تولید مواد شکافتپذیر با کاربرد دوگانه – ازجمله در تسلیحات هستهای – را فراهم آورد. با این حال، در حالی که واشنگتن یکی از حامیان تاریخی و غیررسمی برنامه هستهای اسرائیل در مرکز دیمونا محسوب میشود، تحلیلگران معتقدند محافظهکاری آمریکا در قبال همکاری هستهای با عربستان سعودی بیش از آنکه صرفاً فنی باشد، ریشه در ملاحظات ژئوپلیتیکی و حفظ برتری راهبردی اسرائیل در حوزه هستهای دارد.
اسرائیل نسبت به هرگونه توانمندسازی هستهای عربستان سعودی حساسیت ویژهای دارد و آن را تهدیدی بالقوه برای موازنه بازدارندگی منطقهای ارزیابی میکند. مقامهای تلآویو بارها هشدار دادهاند که گسترش ظرفیتهای غنیسازی یا توسعه چرخه سوخت هستهای در عربستان میتواند معادلات امنیتی خاورمیانه را به زیان اسرائیل تغییر دهد.
در مقابل، ریاض بر حق خود برای غنیسازی اورانیوم در خاک عربستان تأکید میکند و آن را مطابق با ماده چهارم معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT)، یک حق حاکمیتی مشروع میداند. عربستان این حق را بخشی از راهبرد ملی خود برای دستیابی به خودکفایی در حوزه انرژی هستهای صلحآمیز معرفی میکند.
همزمان، دولت سعودی برای افزایش قدرت چانهزنی در مذاکرات با واشنگتن، بهطور هدفمند از گزینه همکاری با چین بهعنوان اهرم فشار استفاده کرده است. در سالهای اخیر، ریاض دامنه تعاملات خود با شرکتها و نهادهای فناورانه چینی را در حوزه تحقیقات هستهای، مدیریت سوخت و زیرساختهای راکتوری گسترش داده است؛ اقدامی که از منظر تحلیلگران غربی، تلاشی برای متوازنسازی روابط راهبردی با ایالات متحده و کاستن از وابستگی فناورانه به غرب تلقی میشود.
3) عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل
یکی از جنبههای مهم مذاکرات فعلی، پیوند بالقوه آن با فرآیند عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل است. آمریکا در گذشته شرط پیشرفت در همکاریهای هستهای را به گامهای عملی در مسیر عادیسازی منوط کرده بود. با این حال برخی گزارش ها نشان میدهد که دولت ترامپ در حال بررسی تفکیک دو پرونده است تا مذاکرات هستهای بتواند بهصورت مستقل ادامه یابد. بهرغم این تغییر رویکرد، ریاض همچنان بر ضرورت پیشرفت واقعی در مسئله فلسطین بهعنوان پیششرط هرگونه توافق دیپلماتیک با اسرائیل تأکید دارد، موضوعی که موجب خشم کابینه رژیم صهیونیستی شده و اخیرا برخی مقامات رژیم اظهارات تمسخرآمیزی درباره عربستان و شترسواری داشتند.
با این حال اظهارات داگ بورگوم در منامه را میتوان نشانهای از ورود مذاکرات هستهای و دفاعی آمریکا و عربستان به مرحلهای جدید دانست. بدین ترتیب میتوان گفت احتمال اعلام یک تفاهم هستهای اولیه یا چارچوب همکاری غیرنظامی میان آمریکا و عربستان در آینده نزدیک افزایش یافته است.
در واقع بر اساس تحلیل منابع آمریکایی و سعودی، محتملترین سناریو در مقطع فعلی اعلام یک «چارچوب همکاری هستهای صلحآمیز» یا تفاهمنامه سیاسی (MOU) است. چارچوبی که شامل موارد زیر خواهد بود:
تأیید همکاری در زمینه تولید برق هستهای، آموزش نیروهای فنی و ایمنی هستهای؛
تعهد عربستان به رعایت استانداردهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی؛
و تعویق تصمیمگیری درباره غنیسازی اورانیوم به مراحل بعدی مذاکرات.
به این ترتیب، اعلام توافق رسمی (هرچند محدود و غیرالزامآور) در جریان سفر محمد بن سلمان به واشنگتن، از منظر سیاسی بسیار محتمل ولی از نظر فنی هنوز مقدماتی و نمادین خواهد بود.
چنین توافقی بیش از آنکه یک تحول فنی باشد، حامل پیامی ژئوپلیتیکی است: تلاش آمریکا برای بازتعریف نقش عربستان بهعنوان شریک اصلی واشنگتن در معادلات امنیتی جدید خاورمیانه.



