کارشناس اقتصادی در خصوص تورم مهرماه براین باور است:متأسفانه در ایران بسیاری از افراد در تورم سرمایهگذاری میکنند، چون میدانند دیر یا زود یک موج احتکار یا تقاضای هیجانی شکل میگیرد و قیمتها بالا میرود. اما هیچ اقتصادی در دنیا از تورم سود نمیبرد. تورم یک بیماری اقتصادی است، نه یک فرصت سرمایهگذاری.
زهرا ترابی- اقتصادی
 مجید گودرزی کارشناس اقتصادی در گفتگو با ایران ویو24، در واکنش به اعلام مرکز آمار از تورم مهر ماه گفت: متأسفانه با یک بخش بزرگ از تورم انتظاری روبهرو هستیم. موضوع «سوئفت» یک جو روانی بسیار منفی در کشور ایجاد کرد و متأسفانه بسیاری در داخل به آن دامن زدند. اما واقعیت این است که برخلاف فضایی که ساخته شد، این مسئله تأثیر چندانی بر اقتصاد ایران نداشت.
مجید گودرزی کارشناس اقتصادی در گفتگو با ایران ویو24، در واکنش به اعلام مرکز آمار از تورم مهر ماه گفت: متأسفانه با یک بخش بزرگ از تورم انتظاری روبهرو هستیم. موضوع «سوئفت» یک جو روانی بسیار منفی در کشور ایجاد کرد و متأسفانه بسیاری در داخل به آن دامن زدند. اما واقعیت این است که برخلاف فضایی که ساخته شد، این مسئله تأثیر چندانی بر اقتصاد ایران نداشت.
وی ادامه داد: حدود ده سال پیش، یکی از بندهای قطعنامه ۱۹۲۶ سازمان ملل محدودیتهایی در حوزه نقل و انتقال پول برای ایران ایجاد کرد و عملاً باعث شد نتوانیم بسیاری از معاملات بینالمللی را انجام دهیم، حتی واردات دارو هم دچار مشکل شد، چون تراکنشها عمدتاً از طریق نظام مالی آمریکا انجام میشد.
گودرزی تصریح کرد: اما امروز، پس از گذشت یک دهه، حتی اگر «سوئفت» هم باز بود، کسی از آن استفاده نمیکرد. چون هم زمان جابهجایی وجوه طولانی بود و هم هزینه انتقال بالا بود. اکنون چین و برخی کشورهای دیگر مثل روسیه سیستمهای مالی پیشرفتهای راهاندازی کردهاند که با هزینه بسیار پایینتر کار میکنند.
این کارشناس افزود: بنابراین، آنچه در فضای رسانهای درباره تأثیر انسداد سوئیفت مطرح شد، بیشتر یک «جَو روانی» بود تا واقعیت اقتصادی. متأسفانه برخی رسانههای داخلی نیز ناخواسته به این فضا دامن زدند. در حالیکه مثلاً محدود شدن واردات تجهیزات با کاربرد دوگانه، تأثیر چندانی بر اقتصاد ما ندارد؛ یا حتی اگر فعالیتهای مرتبط با صنعت هستهای متوقف میشد، باز هم اثر چشمگیری بر متغیرهای اقتصادی نداشت.
وی بیان کرد: اما چون فضای رسانهای بسیار سنگین بود و رسانههای خارجی هم با حداکثر ظرفیت به آن پرداختند، ترسی عمومی از آینده اقتصاد ایران شکل گرفت. بخش دیگری از تورم فعلی نیز ناشی از سوءاستفاده از همین جو روانی است. برای مثال در بازار برنج دیدیم چه اتفاقاتی افتاد.
گودرزی گفت: برنجی که در سطح جهانی حدود یک دلار قیمت دارد و با ارز نیمایی وارد می شود، در نهایت با قیمت بیش از ۲۲۰ هزار تومان به دست مصرفکننده ایرانی میرسد. این یعنی بخش مهمی از تورم ناشی از سوءمدیریت و رفتارهای عمدی در بازار است.
این کارشناس در پاسخ به این سوال که در مقایسه با کشورهای منطقه یا اقتصادهایی با شرایط مشابه ایران، آیا تورم حدود ۴۸ درصدی طبیعی است؟ گفت: اول از همه، مسئله اصلی فرهنگسازی است. همه باید به این نتیجه برسیم که تورم «سود» نیست. متأسفانه در ایران بسیاری از افراد بر تورم سرمایهگذاری میکنند، چون میدانند دیر یا زود یک موج احتکار یا تقاضای هیجانی شکل میگیرد و قیمتها بالا میرود. اما هیچ اقتصادی در دنیا از تورم سود نمیبرد. تورم یک بیماری اقتصادی است، نه یک فرصت سرمایهگذاری.
وی افزود: از سوی دیگر، تولیدکنندگان، سرمایهگذاران و کارفرمایان ما باید بدانند اگر برای افزایش تورم تلاش کنند، در نهایت سود خالص خود را باید صرف جبران هزینههای ناشی از همان تورم کنند. در هیچ اقتصاد سالمی در دنیا، چنین رفتاری عقلانی یا مشروع نیست. اما در ایران، به دلیل ضعف سواد اقتصادی، در برخی موارد حتی شاهد تبانی کارفرمایان با دولت برای افزایش قیمتها هستیم.
او در ادامه گفت: این رفتار غیرعقلانی، باعث شد کارفرمایان خودشان بخش بزرگی از سودشان را از دست بدهند، چون مجبور شدند هزینههای ناشی از تورم را از محل سودشان جبران کنند. در حالی که دولت هم از همان سود، مالیات ۲۵ درصدی گرفته بود!
این کارشناس می گوید: در دنیا، مقاومت در برابر افزایش قیمتها معمولاً از سوی اتحادیههای قدرتمند کارفرمایی شکل میگیرد، اما در ایران برعکس است؛ کارفرمایان خودشان به رشد قیمتها دامن میزنند و در حقیقت شاخهای را که روی آن نشستهاند، میبرند.
گودرزی در پایان خاطرنشان کرد: ما با دو چالش مهم در کشور مواجهیم که به افزایش تورم دامن زده است؛
اول، بحران سرمایهگذاری در بازارهایی که ارزش افزوده صفر دارند که بخش بزرگی از سرمایههای کشور به سمت بازارهایی مثل طلا و ارز رفته که ارزشافزوده واقعی ندارند.
دوم؛ بحران بازدهی منفی که اکثر فعالیتهای اقتصادی ما بازدهی متناسب با تورم ندارند و عملاً «بازدهی منفی» دارند. یعنی سود تولیدکننده کمتر از رشد هزینههاست و تا زمانی که این دو بحران حل نشود و رفتارهای اقتصادی اصلاح نگردد، کنترل تورم با هیچ سیاست مقطعی ممکن نخواهد بود.
 
								 
															 
							


