«Responsible Statecraft» در یادداشتی به قلم سینا توسی و با عنوان «چهار سناریو برای جنگ — و صلح — با ایران» در ۲۱ آگوست ۲۰۲۵ با اشاره به جنگ ۱۲ روزه تحمیلی اسرائیل به ایران، مینویسد، این جنگ مرزهای راهبردی میان تهران و واشنگتن را دگرگون کرده است. آمریکا اکنون در یک کلاف تصمیمگیر حیاتی قرار گرفته که میتواند مسیر آینده منطقه را بهشدت تغییر دهد.
در این یادداشت ۴ سناریو فراروی معادلات حاکم در روابط ایران و آمریکا ترسیم میشود.
سناریوی ۱: تسلسل بیپایان تنش و درگیری
در این حالت، مجموعهای از حملات، خرابکاریها و تحریمها بین ایران، آمریکا و اسرائیل در جریان میماند. ایران برنامه هستهای و قابلیتهای نظامی خود را بازسازی میکند—بدون توقف کامل غنیسازی—و واشینگتن و تلآویو با تحریم یا حملات جدید پاسخ میدهند. بر اساس تحلیل نویسنده مطلب، این چرخه تنش، خطر بروز فجایعی بزرگتر در خاورمیانه را افزایش میدهد.
سناریوی ۲: صلح مذاکرهمحور (اگر یکی کوتاه بیاید)
احتمال بازگشت به میز مذاکره وجود دارد، اما فقط در صورت امتیازدهی از یکی از طرفین—بهویژه درباره موضوع اصلی یعنی غنیسازی اورانیوم. پیشنهادی مانند تشکیل یک «کنسرسیوم منطقهای غنیسازی» میان ایران و کشورهای خلیج فارس مطرح شده اما با حمله اسرائیل روند گفتوگو مختل شد. یادداشت تاکید دارد در سوی آمریکایی، موانع ایدئولوژیک و سیاسی—شامل نفوذ لابیهای ضدصلح—چالشساز هستند.
سناریوی ۳: جهش هستهای ایران به عنوان تضمین امنیت
نویسنده مدعی است اگر ایران از همه گزینهها به بنبست برسد، ممکن است با ساخت سلاح هستهای پاسخ بدهد. این سناریو، با خود هزینههای سنگینی مانند انزوای سیاسی شدید، تسریع رقابت تسلیحاتی منطقهای و افزایش عملیات پنهان را به همراه دارد.
سناریوی ۴: صبر استراتژیک تهران
در این سناریو گفته میشود، ایران مسیر محتاطانهتری را انتخاب کرده و بهجای تقابل، به تقویت ظرفیتهای دفاعی خود میپردازد و روابط استراتژیک با چین و روسیه را عمق میبخشد. رویکردی که منعکسکننده منطق بلندمدت رهبری ایران است—«بقا، انسجام، و انتظار تغییر توازن جهانی»
چشمانداز پیشرو
این متن چهار چشمانداز تحلیلی را پیش روی مخاطب قرار میدهد:
آیا جنگ و تشدید تنش ادامه خواهد یافت؟
آیا مذاکره معناداری ممکن است—اگر یکی از طرفین بازگشت؟
آیا ایران به سمت تسلیح هستهای سوق پیدا میکند؟
یا اینکه تهران در انتظار فرصتی بهتر و بازتعریف توازن منطقهای است؟