در تحلیلی تازه از مؤسسه کارنگی، اریک لوب شکست مذاکرات هستهای با ایران را ناشی از فشار یکجانبه آمریکا و دخالت اسرائیل میداند و هشدار میدهد که تا زمانی که مذاکرات در قالبی برابر و با احترام به حق غنیسازی ایران دنبال نشود، توافقی حاصل نخواهد شد.
ایران ویو24- بین الملل
اریک لوب، تحلیلگر مؤسسه کارنگی برای صلح بینالمللی، در تازهترین گزارش خود به بررسی دلایل شکست مذاکرات هستهای میان ایران و ایالات متحده پرداخته است. به نوشته او، چهار عامل اصلی باعث شد گفتوگوها در مسیر خود متوقف شوند.
اول: فشار و تهدید یکجانبه واشنگتن
لوب تأکید میکند که تحریمهای اقتصادی و تهدیدات نظامی، حتی در جریان مذاکرات، ادامه یافت و این رویکرد باعث شد تهران نسبت به جدیت آمریکا در دستیابی به توافق تردید کند.
دوم: اختلاف بر سر فرمت مذاکرات
تحلیلگر کارنگی مینویسد آمریکا خواستار گفتوگوی مستقیم و جامع بود، در حالی که ایران مسیر تدریجی و مرحلهای را ترجیح میداد. این اختلاف در شیوه و چارچوب مذاکرات، یکی از موانع اصلی پیشرفت به شمار میرود.
سوم: خواستههای حداکثری آمریکا درباره غنیسازی
به گفته لوب، ایالات متحده توقف کامل غنیسازی ایران را میخواست، در حالی که تهران بر حق قانونی خود برای غنیسازی صلحآمیز مطابق NPT تأکید داشت. این اختلاف اساسی، باعث شد امکان دستیابی به توافق کاهش یابد.
چهارم: مداخله اسرائیل و کنگره آمریکا
لوب یادآور میشود که فشار و دخالتهای طرف ثالث، از جمله اسرائیل و گروهی از نمایندگان کنگره، روند مذاکرات را پیچیده کرد و ایران را نسبت به جدیت طرف آمریکایی بدبین ساخت.
در جمعبندی، لوب میگوید موفقیت مذاکرات مشروط به کاهش فشارهای یکجانبه، توافق بر سر فرمت گفتوگو، انعطاف در خواستهها و محدود کردن دخالتهای طرف ثالث است. از نگاه او، تهران اختلالات موجود را نشانه عدم اراده واقعی طرف مقابل میداند و موفقیت هرگونه مذاکره را منوط به تعامل برابر و احترام به حق غنیسازی ایران میداند.
جمبعبندی راهبردی سردبیر ایران ویو 24
این تحلیل، بدون در نظر گرفتن پیشینه عملکرد خصمانه آمریکا در قبال ایران ناقص به نظر میرسد. از منظر راهبردی ایران، عوامل مطرحشده توسط اریک لوب—شامل فشار یکجانبه، اختلاف بر سر فرمت مذاکرات، خواستههای حداکثری و دخالت اسرائیل—در چارچوب خط مشی راهبردی آمریکا نسبت به ایران تحلیل میشوند. پس از جنگ اخیر و مداخله مستقیم آمریکا در حمله به تاسیسات هستهای ایران، سطح بدبینی تهران نسبت به تغییر رویکرد واشنگتن به شکل قابل توجهی افزایش یافته است.
در نتیجه، تهران هرگونه مذاکرات آینده را مشروط به تضمینهای راهبردی، حقوقی و تضمین عدم دخالت طرفهای ثالث میداند و همزمان تلاش میکند قدرت بازدارندگی و استقلال راهبردی خود را تقویت کند. از این منظر، چنین تحلیلهای صرفاً تاکتیکی غربی، بدون لحاظ کردن پیشینه تاریخی و تجربیات عملی ایران از مذاکره با آمریکا، تصویری غیرواقعی از نیات خصمانه آمریکا نسبت به ایران ارائه میکنند.


