تحلیلی با عنوان «اسرائیل، شریک پنهان خاورمیانه» از مرحله تازهای در روابط تلآویو و پایتختهای عربی پرده برمیدارد؛ مرحلهای که در آن، دشمنی دیرینه جای خود را به همکاریهای امنیتی پنهان داده است و مضمون آن سواستفاده اعراب از اسرائیل است.
ایران ویو24- بین الملل
همزمان با افشاگری های اخیر درباره همکاری های اطلاعاتی و نظامی اعراب و اسرائیل، تحلیل منتشرشده در نشریه Jewish Journal با عنوان «اسرائیل، شریک پنهان خاورمیانه» به بررسی روند همگرایی تدریجی میان برخی کشورهای عربی و اسرائیل میپردازد. این مقاله با محور قرار دادن مفهوم «دشمن مشترک»، استدلال میکند که بخش قابل توجهی از حکام جهان عرب به این نتیجه رسیده اند که ثبات آنها در تضعیف جریان های مقاومت است. بر اساس این روایت، چنین هدفی تنها از طریق همکاری راهبردی و غیرعلنی با اسرائیل ممکن است.
به باور نویسنده این گزارش، اسرائیل دیگر بهعنوان دشمن ایدئولوژیک کشورهای عربی درک نمیشود، بلکه بهعنوان یک شریک امنیتی غیررسمی در مقابله با نفوذ منطقهای ایران تلقی میشود. این همکاری در ظاهر پنهان باقی مانده، اما در سطح تصمیمسازی امنیتی در حال نهادینه شدن است.
نویسنده برای توصیف این رابطه از استعاره «پیلگش» (معشوقه کتاب مقدس) بهره میگیرد؛ تشبیهی که به روابطی اشاره دارد که وجود آن انکار میشود اما تکیه و وابستگی به آن انکارناپذیر است. به تعبیر دیگر، کشورهای عربی از همکاری با اسرائیل بهره میبرند اما ترجیح میدهند این همکاری در سطح رسانهای و افکار عمومی آشکار نشود.
این تحلیل تأکید دارد که فاصله قابل توجهی میان گفتمان رسمی ضداسرائیلی کشورهای عربی و رفتار واقعی آنها در سطح امنیتی وجود دارد. از یکسو، بیانیههای سیاسی و رسانهای برای کنترل افکار عمومی و حفظ مشروعیت داخلی همچنان حاوی مواضع تند ضد اسرائیلی است؛ از سوی دیگر، همکاریهای اطلاعاتی، نظامی و امنیتی با تلآویو بهصورت مستمر و نظاممند ادامه دارد.
در بخش پایانی مقاله، به نقش طرح صلح دولت ترامپ در زمینهسازی برای این همگرایی اشاره میشود. این طرح که با تمرکز بر خلع سلاح غزه، تضعیف حماس و آزادی گروگانها تدوین شده بود، از حمایت ضمنی شماری از دولتهای عربی برخوردار شد. به باور نویسنده، این حمایت نشاندهنده پذیرش تدریجی ایده همکاری با اسرائیل در برابر جریان های مقاومت است.
تحلیل مورد اشاره نشان میدهد که علیرغم تداوم حملات و جنایات اسرائیل در غزه، برداشت کشورهای عربی از تهدید نه بر مبنای منافع ملی واقعی ملتهایشان و یا جهان اسلام، بلکه بر اساس ملاحظات بقا و تداوم قدرت حاکمان عربی شکل گرفته است. این حاکمیتها، هرگونه خیزش مردمی یا گفتمان آزادیخواهانه در حمایت از مقاومت فلسطین را عاملی بیثباتکننده و تهدیدی بالقوه برای ساختارهای اقتدار خود میدانند. از این منظر، مقابله با جریانهای مقاومت نه صرفاً اقدامی امنیتی، بلکه راهبردی برای حفظ مشروعیت سیاسی نظامهای وابسته به ایالات متحده و جلوگیری از گسترش الگوهای مقاومت در درون جوامع عربی تلقی میشود. در همین حال پنهان کاری حکام عربی درباره رابطه با اسرائیل نیز اذعان به نامشروع بودن این رابطه از نگاه افکار عمومی داخلی کشورهای عربی و اسلامی است که افشای آن می تواند پیامدهای داخلی و منطقه ای دیگری برای بانیان این رابطه داشته باشد.
افشای همکاریهای نظامی پنهان میان کشورهای عربی و اسرائیل در چارچوب ساختار امنیتی منطقهای