وقتی جنگ را ماشینها میسازند و انسانها فقط تماشا میکنند؛ در عصری که قدرت در خطوط کد و الگوریتمها تعریف میشود، هوش مصنوعی مرزهای سنتی نبرد را پشت سر گذاشته و صحنه جنگ را به میدان تصمیمگیری خودکار، شلیک هوشمند و تحلیلهای لحظهای بدل کرده است. دیگر نه تانکها و تفنگها، بلکه دادهها و پردازشهای بیوقفه رایانهای هستند که پیروز میدان را تعیین میکنند. در این میان، رژیم صهیونیستی که دشمن ایران است، با سرمایهگذاری گسترده در این حوزه، به یکی از پیشگامان جنگهای مبتنی بر هوش مصنوعی بدل شده؛ جنگهایی که در آن مغز انسان، دیگر تنها یکی از گزینههاست، نه الزاما اصلی ترین گزینه میدان نبرد.
تهران-ایران ویو24
در قرن بیستویکم، فناوریهای نوظهور نهتنها شیوههای زندگی و ساختارهای اقتصادی جوامع را متحول ساختهاند، بلکه ماهیت منازعات و شیوههای جنگافروزی را نیز دگرگون کردهاند. در این میان، هوش مصنوعی بهعنوان یکی از کلیدیترین فناوریهای تحولآفرین، جایگاهی راهبردی در معماری امنیتی و نظامی قدرتهای بزرگ جهانی یافته است. نقش این فناوری از سطوح ابتدایی تحلیل دادهها فراتر رفته و اکنون تا مرحله طراحی عملیات، تصمیمگیری مستقل و اجرای خودکار حملات مرگبار نیز توسعه یافته است.
سیستمهای تسلیحاتی مدرن همچون پهپادهای تهاجمی، رباتهای زمینی، و زیردریاییهای بدون سرنشین امروزه قادرند با تکیه بر الگوریتمهای یادگیری ماشین و بینایی رایانهای، اهداف را شناسایی، تحلیل موقعیت انجام عملیات را ارزیابی، و در برخی موارد بدون نیاز به مداخله انسانی اقدام به شلیک کنند. این تحولات، سطح واکنشپذیری نیروهای نظامی را به طرز چشمگیری افزایش داده و مفهوم «نبرد بدون تماس» را به واقعیت نزدیک کرده است.
افزون بر این، سامانههای مبتنی بر هوش مصنوعی اکنون توانایی تحلیل کلاندادههای گسترده از منابع متنوع نظیر تصاویر ماهوارهای، سیگنالهای الکترونیکی، میلیون ها سند و مکالمات شنودشده را دارند و میتوانند با بهرهگیری از این دادهها، الگوهای رفتاری دشمن، نقاط ضعف سامانههای دفاعی و مسیرهای محتمل حمله را شناسایی و پیشبینی کنند.
در حوزه جنگ سایبری نیز، هوش مصنوعی نقش اساسی در طراحی، اجرا و پدافند در برابر حملات پیچیده دیجیتال ایفا میکند. الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند به صورت خودآموز حملات جدید و آینده را شناسایی کرده و در لحظه به آنها پاسخ دهند؛ قابلیتی که در جنگهای اطلاعاتمحور امروزی حیاتی است.
از سوی دیگر، شبیهسازی میدان نبرد با استفاده از واقعیت مجازی و الگوریتمهای هوش مصنوعی به نیروهای نظامی این امکان را میدهد که در محیطهای آموزشی شبهواقعی، تمرینات تاکتیکی و استراتژیک انجام دهند؛ بدون نیاز به حضور فیزیکی در میدان نبرد واقعی و با حد بالایی از دقت و امنیت.
همچنین، در حوزه لجستیک نظامی، هوش مصنوعی با بهینهسازی مسیرهای انتقال تجهیزات، مدیریت تعمیرات پیشبینیشده و تحلیل مصرف منابع، موجب کاهش هزینهها، افزایش بهرهوری و ارتقاء سرعت پاسخدهی عملیات پشتیبانی شده است.
با این حال، این سطح از خودمختاری در سیستمهای تسلیحاتی هوشمند، مباحثات عمیق حقوقی و اخلاقی را در سطح جهانی برانگیخته است. یکی از مهمترین چالشها، واگذاری تصمیمگیری درباره کشتن انسان به ماشین است؛ امری که تعارض جدی با اصول بنیادین حقوق بینالملل بشردوستانه و قواعد درگیری مسلحانه دارد.
علاوه بر اینکه کاربرد هوش مصنوعی در جنگ امکان فرافکنی را برای دشمنان فراهم کرده، در صورت وقوع خطا یا آسیب به غیرنظامیان، مشخص نیست مسئولیت حقوقی متوجه چه نهادی خواهد بود: دولت ها، برنامهنویس ها؟ فرماندهان عملیات؟ یا خود سیستم؟ این ابهام، نظام حقوقی بینالمللی را با خلأهای جدی مواجه کرده است و فقدان چارچوبهای اخلاقی و نظارتی روشن، میتواند زمینهساز فجایع انسانی با پیامدهای جبرانناپذیر شود.
رژیم صهیونیستی، یکی از بازیگران پیشرو در بهکارگیری هوش مصنوعی در حوزههای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی بهشمار میرود. اسرائیل نهتنها از فناوریهای پیشرفته برای ارتقاء توان دفاعی و تهاجمی خود استفاده میکند، بلکه بهنوعی الگوی بینالمللی در کاربرد عملیاتی هوش مصنوعی در جنگهای هیبریدی و نامتقارن محسوب میشود.
در جنگهای اخیر، بهویژه در نوار غزه و مناطق مرزی لبنان و اقدامات متجاوزانه علیه ایران، ارتش اسرائیل اعلام کرده که از سامانههای هوشمند برای شناسایی اهداف، تحلیل سریع دادههای میدانی، تعیین اولویت حملات و حتی هدایت خودکار پهپادها بهره برده است. پروژههایی همچون کارخانه آتش (Fire Factory) نمونهای از راهکارهای راهبردی مبتنی بر AI هستند که توان طراحی خودمختار در حوزه های عملیاتی و شلیک هماهنگ را بهصورت آنی و مستقل فراهم میکنند.
واحدهای اطلاعاتی مانند یگان ۸۲۰۰، با تکیه بر هوش مصنوعی، توانایی انجام عملیات پیچیده در حوزه شنود، تحلیل اطلاعات، جاسوسی سایبری و کنترل روایتهای رسانهای را در اختیار دارند.
هوش مصنوعی بدون تردید انقلابی در شیوههای جنگافروزی بهوجود آورده و توانسته مرزهای سنتی میان فناوری و قدرت نظامی را جابهجا کند. اما همانقدر که فرصتساز است، اگر بدون نظارت، قانونگذاری و پایبندی به اصول اخلاقی توسعه یابد، میتواند تهدیدی برای بنیانهای انسانی تمدن نیز باشد.
اما ملاحظات اخلاقی یکجانبه نباید ایران را از قابلیت های هوش مصنوعی محروم سازد. آینده جنگها بیش از آنکه در آسمان یا زمین تعیین شود، در الگوریتمهایی شکل خواهد گرفت که توسط انسان نوشته شدهاند، اما ممکن است فراتر از کنترل انسان عمل کنند.
در این راستا مرکز پژوهشهای مجلس اخیراً تحت تأثیر نقش هوش مصنوعی در جنگ تحمیلی ۱۲روزه به ایران، پیشنهادهایی برای کلیات طرح ملی هوش مصنوعی ارائه کرده که بحث های زیادی را در میان کارشناسان و فعالان این حوزه ایجاد کرده است. این پیشنهادها، که عمدتاً بر دولتیسازی این فناوری متمرکز هستند، انتقادهایی درباره رویکرد امنیتی به فناوری هوش مصنوعی برانگیخته است.
اما باید متذکر شد، هرچند نباید توسعه و بهرهگیری از هوش مصنوعی در ایران را صرفاً با رویکردی امنیتمحور محدود ساخت، اما نمیتوان از این واقعیت چشمپوشی کرد که بخش عمدهای از زیرساختها و الگوریتمهای پیشرفته این فناوری در اختیار قدرتهای رقیب و دشمنان بالقوه ایران است. بنابراین، هرگونه سرمایهگذاری و برنامهریزی در این حوزه باید با احتیاط راهبردی همراه باشد و در نهادهایی چون شورای عالی امنیت ملی، محاسبات دقیق، آیندهپژوهانه و مبتنی بر ملاحظات دفاعی و استقلال سایبری کشور صورت گیرد.
بر این اساس پیشنهاد می شود همزمان با سرمایه گذاری بر توسعه فناوری، نظامنامهای ملی در حوزه اخلاق فناوری های هوشمند تدوین شود تا از انحرافات احتمالی در داخل که ممکن است به هر نحوی رخ دهد، جلوگیری شود، در همین حال ایران خود را برای نقش آفرینی در تدوین معاهدات و قوانین بین المللی جدید در حوزه جنگ افزارهای هوش مصنوعی آماده سازد.