نشست شورای حکام بار دیگر به صحنه رویارویی روایتهای متضاد درباره برنامه هستهای ایران تبدیل شده است. ایران بر حقوق خود ذیل NPT و همکاریهای شفاف تأکید دارد، اما فشارهای آمریکا و اروپا با گزارشهای جانبدارانه و مطالبات فراتر از پادمان ادامه دارد.
ایران ویو24- سیاست خارجی
نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی امروز در وین آغاز شد؛ نشستی که همانند دورههای گذشته، انتظار میرود بخش قابل توجهی از دستور کار آن معطوف به موضوع ایران باشد. از سخنان ابتدایی رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی این استنباط می شود که همه چیز به نظر آرام است، اما به لحاظ تخصصی در نظر داشتن سوابق و تجارب گذشته، انتظارات را تغییر می دهد.
مرور تجارب پیشین بهروشنی نشان میدهد که آژانس با مدیریت ایالات متحده و تروئیکای اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا) با صدور بیانیههای رسمی و غیررسمی، همواره کوشیدهاند تصویری تحریفشده و غیرواقعی از برنامه صلحآمیز هستهای ایران ترسیم کنند. این در حالی است که آژانس به موجب اساسنامه و مأموریت ذاتی خود باید نهادی صرفاً فنی و تخصصی باقی بماند و از ورود به عرصه رقابتهای سیاسی اجتناب کند. با وجود این، به نظر می رسد مدیرکل آژانس در اظهارات اولیه خود درباره ایران، امروز بیش از رویکرد سازنده به مساله ایران، تلاش داشت چهره مخدوش شده خود و آژانس را ترمیم کند.
اما با توجه به چنین سوابق غیرحرفه ای از شخص گروسی و آژانس تحت مدیریت وی، انتظار رویکردی مثبت و سازنده از نشست جاری چندان واقعبینانه نیست. اظهارات اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، پس از دورهای بحرانی در روابط ایران و آژانس نیز نشانههای آشکاری از این واقعیت دارد. گروسی در نخستین جلسه شورای حکام در این دور از نشستها، ضمن پرهیز از محکومیت حملات غیرقانونی آمریکا و رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای ایران، کوشید با ادبیاتی به ظاهر سازنده از پیشرفت در گفتوگوها سخن بگوید؛ حال آنکه محور اصلی مواضع وی بار دیگر فشار بر ایران برای توافق سریع بر سر «مدالیته» جدید بود.
مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی گفت: «پیشرفتهایی حاصل شده و صمیمانه امیدوارم طی روزها، و شاید حتی ساعات آینده، این گفتوگوها با موفقیت به نتیجه برسد تا امکان ازسرگیری کامل همکاریهای ضروری آژانس با ایران فراهم شود. اطمینان دارم که با اجرای این گامهای عملی، سایر رایزنیها و فرایندهای دیپلماتیک نیز زمینه مساعدتری برای حرکت بهسوی نتایج مثبت خواهند یافت. اجرای کامل حقوق و تعهدات ایران و آژانس ذیل توافقنامه پادمان NPT برای بهبود واقعی شرایط کلی کاملاً حیاتی است.» گروسی در حالی ابراز امیدواری کرد که مذاکرات ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی هر چه زودتر به توافق منجرر شود و وی بار دیگر به ایران سفر کند که همچنان چالشهای اصلی در اظهارات و رویکرد وی به موضوع هسته ای ایران مشهود است. فشار سیاسی و توامان آژانس و تروئیکای اروپایی بر ایران برای توافق سریع درباره مدالیته در حالی است که چالش های اساسی نگران کننده بیش از گذشته برای ایران نگران کننده است.
گزارشهای جهتدار دبیرخانه و مدیرکل: گزارشهای سال ۲۰۲۵ بهوضوح بیانگر تأثیرپذیری از فشارهای سیاسی است. در این گزارشها، همکاریهای گسترده ایران در چارچوب پادمانها و دسترسیهای فراپادمانی نادیده گرفته شد؛ این در حالی است که ایران از نظر تعداد بازرسیها در مقایسه با سایر اعضای NPT، در بالاترین سطح قرار دارد. بر این اساس این نگرانی در تهران وجود دارد که هر نوع حسن نیت و همکاری ایران بار دیگر با رویکرد مخرب مدیرکل آژانس به عنوان ابزار بازیگران غربی مواجه شود.
ابزارسازی از سازوکارهای نظارتی: بازرسیهای گزینشی و طرح مطالبات فراتر از تعهدات پادمانی، بهویژه در خصوص سایتهای ادعایی، عملاً به ابزار فشار سیاسی علیه ایران بدل شده است. در مواردی، این بازرسیها ماهیتی شبهاطلاعاتی یافتهاند که مغایر با اصول آژانس و حقوق حاکمیتی ایران است. بر این اساس یکی از نگرانی های جدی که حتی دغدغه افکار عمومی ایران است، این است که ارائه اطلاعات جدید به آژانس زمینه ساز اقدامات خرابکارانه و تجاوزانه نظامی جدید علیه تاسیسات و مواد هسته ای ایران شود.
ارجاعهای سیاسی به شورای امنیت: سابقه ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد، نمونه بارز سیاسیسازی کارکرد آژانس است که اکنون نیز به احتمال زیاد به موازات فعال سازی مکانیزم ماشه مطرح خواهد شد؛ اقدامی که نه ریشه در مسائل فنی، بلکه در اهداف ژئوپلیتیکی ایالات متحده و متحدان اروپایی آن دارد.
به نظر می رسد برای مواجهه با روند فزاینده سیاسیسازی آژانس، جمهوری اسلامی ایران مجموعهای از راهبردهای مکمل را دنبال میکند:
-
پافشاری بر حقوق بینالملل: ایران همواره بر حق غیرقابل انکار خود ذیل معاهده NPT و اساسنامه آژانس برای توسعه فناوری هستهای صلحآمیز تأکید داشته و هرگونه مطالبه فراتر از تعهدات پادمانی را فاقد مشروعیت حقوقی میداند.
-
شفافسازی فعال: ایران علاوه بر انجام کامل تعهدات پادمانی، داوطلبانه بخشی از دادههای فنی و گزارشهای ملی خود را در اختیار آژانس قرار داده است. استمرار این رویکرد، همراه با مدیریت رسانهای هوشمند، میتواند به کاهش زمینههای سوءاستفاده سیاسی کمک کند.
-
دیپلماسی ائتلافی: بهرهگیری از ظرفیتهای جنبش عدم تعهد (NAM)، گروه ۷۷ و همکاری نزدیکتر با کشورهایی نظیر چین و روسیه، میتواند جبههای حقوقی-سیاسی در برابر یکجانبهگرایی غرب ایجاد کند.
-
دیپلماسی چندسطحی: پیگیری موازی مسیرهای حقوقی از جمله طرح شکایات ایران در مجامع بینالمللی نسبت به حملات متجاوزانه به تأسیسات هستهای، همزمان با گفتوگوهای فنی برای تنظیم «مدالیته» جدید با آژانس، میتواند هزینههای سیاسیسازی را برای مخالفان برنامه هستهای صلحآمیز ایران افزایش دهد.
هر چند نظر به سوابق و منافع شخص مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی که با تطمیع غرب گره خورده، انتظار رویکرد سازنده از آژانس بین المللی انرژی اتمی وجود ندارد، در چنین شرایطی، ایران با اتخاذ راهبردی متوازن مبتنی بر شفافیت فنی، ابتکار دیپلماتیک و اجماعسازی بینالمللی، در پی آن است که ضمن خنثیسازی فشارهای سیاسی، جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر مسئول و پیشرو در عرصه فناوری هستهای صلحآمیز تثبیت کند. استمرار این رویکرد میتواند معادله قدرت در آژانس را تغییر داده و امکان بازگشت آن به مأموریت ذاتی و فنی خود را تقویت نماید.
بازتعریف همکاری هستهای؛ ایران و آژانس در آستانه طراحی مدالیته جدید؟