AR | EN

1404-05-25 23:33

AR | EN

1404-05-25 23:33

اشتراک گذاری مطلب

نشست آلاسکا؛ اروپا میان نگرانی از عقب‌نشینی آمریکا و ناتوانی‌های درونی

دیدار شب گذشته ترامپ و پوتین در آلاسکا، برای اروپا نه روزنه‌ای به صلح گشود و نه نشانی از ثبات به همراه داشت؛ بلکه بار دیگر ضعف وحدت، شکاف‌های درونی و حاشیه‌نشینی قاره را در برابر بازی قدرت‌های بزرگ عیان ساخت.

دکتر عابد اکبری، کارشناس ارشد مسائل اروپا

دیدار شب گذشته میان دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین در آلاسکا، برای اروپا نه امیدی تازه به صلح بود و نه تضمینی برای ثبات. برعکس، این نشست بار دیگر به اروپایی‌ها یادآوری کرد که تا چه اندازه در برابر تصمیم‌های قدرت‌های بزرگ منفعل‌اند و تا چه حد با اختلافات درونی و ناتوانی‌های ساختاری روبه‌رو هستند.

اروپایی‌ها به دقت سخنان ترامپ را شنیدند؛ وقتی او از «پیشرفت‌های مبهم» سخن گفت اما از ارائه هرگونه چارچوب مشخص سر باز زد. این پیام در بروکسل به‌وضوح چنین معنا شد: واشنگتن دیگر تمایلی ندارد هزینه‌های بی‌پایان جنگ اوکراین را به دوش کشد. اگر چنین باشد، بار اصلی جنگ بر دوش اروپایی‌ها خواهد افتاد؛ قاره‌ای که خود گرفتار بحران انرژی، رکود اقتصادی و شکاف‌های عمیق سیاسی است.

مشکل اصلی اروپا، نبود وحدت در برابر بحران است. کشورهای شرق اروپا مانند لهستان و کشورهای بالتیک به شدت نگرانند و بر ادامه حمایت نظامی از اوکراین تأکید دارند، زیرا خود را در خط مقدم تهدید روسیه می‌بینند. اما در غرب قاره، از آلمان تا ایتالیا، صدای دیگری شنیده می‌شود: ضرورت کاهش هزینه‌ها، حفظ ثبات داخلی و بازنگری در میزان حمایت.

این اختلافات، هر گونه تصمیم‌گیری مشترک را دشوار کرده و اتحادیه اروپا را به مجموعه‌ای پراکنده بدل ساخته است.نمونه بارز این دودستگی در بحث «خودمختاری راهبردی» آشکار است. فرانسه سال‌هاست بر استقلال دفاعی اروپا تأکید دارد، اما بسیاری از کشورهای شرقی به دلیل بی‌اعتمادی به پاریس، همچنان خواستار اتکا به آمریکا و ناتو هستند.

در نتیجه، پروژه‌ای که می‌توانست مسیر تازه‌ای برای اروپا بگشاید، بیش از آنکه پیشرفت کند، به میدان اختلاف و رقابت بدل شده است.نشست آلاسکا برای اروپایی‌ها همچنین یادآور شد که جایگاه آنها در معادلات قدرت‌های بزرگ چندان جدی نیست. مذاکرات مستقیم میان واشنگتن و مسکو بدون حضور نماینده‌ای از بروکسل یا حتی کی‌یف، این تصور را تقویت کرد که اروپا همچنان «حاشیه‌نشین» است.

اگر سرنوشت اوکراین پشت درهای بسته و بدون مشارکت مستقیم اروپا تعیین شود، بروکسل نه تنها در سیاست خارجی بلکه در هویت راهبردی خود نیز با بحران مشروعیت روبه‌رو خواهد شد. علاوه بر این، فشار افکار عمومی در اروپا روزبه‌روز افزایش می‌یابد. افزایش هزینه انرژی، تورم، و نارضایتی از اولویت‌دادن به اوکراین در حالی که مشکلات داخلی حل‌نشده باقی مانده، به ابزار دست احزاب پوپولیست بدل شده است.

از برلین تا رم، از پاریس تا بوداپست، نیروهای سیاسی مخالف کمک‌های بی‌پایان به اوکراین در حال قدرت‌گیری‌اند. این روند می‌تواند انسجام اروپایی را بیش از پیش تضعیف کند و دست رهبران اتحادیه را در مذاکرات آینده ببندد.

در چنین فضایی، نشست آلاسکا برای اروپا نه فرصتی برای ایفای نقش، بلکه هشداری آشکار بود: اگر آمریکا واقعاً به سمت کاهش حضور خود در جنگ حرکت کند، اروپا باید میان پرداخت هزینه‌های سنگین یا پذیرش پیروزی نسبی روسیه یکی را انتخاب کند. و با توجه به اختلافات عمیق میان اعضا، خطر آن وجود دارد که اروپا نه بتواند به‌موقع هزینه‌ها را بپردازد و نه توان پذیرش یک شکست استراتژیک را داشته باشد؛ نتیجه‌ای که تنها به سردرگمی بیشتر خواهد انجامید.

به‌بیان دیگر، نشست آلاسکا به اروپایی‌ها آینه‌ای نشان داد تا چهره واقعی خود را ببینند: قاره‌ای ثروتمند اما شکننده، با توان بالقوه بالا اما اراده سیاسی اندک و با شعارهای پرطمطراق درباره استقلال اما گرفتار دودستگی‌های داخلی. تا زمانی که این ضعف‌ها برطرف نشود، اروپا ناگزیر خواهد بود در سایه تصمیم‌های واشنگتن و مسکو حرکت کند، بی‌آنکه بتواند مسیر خود را به‌تنهایی ترسیم کند.

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *