در گفتوگویی تازه با شبکه MSNBC، رابرت مالی، نماینده پیشین دولت آمریکا در امور ایران، ابعاد تازهای از تنشهای اخیر در قبال ایران را مورد بررسی قرار داد. وی با اشاره به سیاستهای اخیر اسرائیل و ناکامی آمریکا در مسیر فشار حداکثری، نسبت به تبعات استراتژی نظامی هشدار داد.
تهران- ایرانویو۲۴
رابرت مالی، نماینده پیشین دولت آمریکا در امور ایران در گفتوگو با شبکه MSNBC تصریح کرد که حملات اسرائیل به تأسیسات ایران، برخلاف تصورات برخی مقامات، نهتنها موجب خیزش عمومی در ایران نخواهد شد، بلکه باعث تقویت حس ملیگرایی در میان مردم ایران شده است. او این حملات را بیاثر در تضعیف ساختار حاکمیتی ایران دانست.
نماینده سابق آمریکا تأکید کرد که فشارهای خارجی، بهویژه تهدیدهای نظامی، احتمال تمایل ایران به دستیابی به سلاح هستهای را افزایش میدهد. به گفته او، برخی در داخل ایران اکنون بیش از گذشته دستیابی به بمب اتم را یک گزینه راهبردی میدانند.
مالی بهصراحت عنوان کرد که سیاست فشار حداکثری در دوره ترامپ نتوانست ایران را به عقبنشینی یا تسلیم وادار کند و چنین رویکردی عملاً کارآمدی خود را از دست داده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود مدعی شد بدون شرایط جنگی و با فشار اقتصادی در بلندمدت، مردم ایران از حکومت خواهند پرسید که منابع کشور چرا صرف برنامه هستهای، موشکی و نیروهای نیابتی شده است؟
مالی اما تصریح کرد که این روند تغییر، از درون جامعه ایران شکل خواهد گرفت، نه به واسطه فشار یا تهدید بیرونی.
تحلیل ایرانویو۲۴:
اظهارات رابرت مالی بار دیگر ناکارآمدی ابزارهای سختافزاری در برابر ایران را برجسته میکند. او با نگاهی از زاویه یک آمریکایی تأکید دارد که هرگونه تغییر پایدار در رفتار ایران آنگونه که واشنگتن میخواهد تنها از مسیر جنگ نرم و فشار اجتماعی امکانپذیر است.
هر چند مالی از فشار حداکثری حمایت میکند اما اذعان دارد راهبردهای تنبیهی نهتنها بینتیجه ماندهاند، بلکه موجب افزایش انگیزههای ملی درباره فناوری هستهای ایران شدهاند؛ مسألهای که در صورت نادیدهگرفتن، ممکن است مسیر دیپلماسی را بیش از پیش دشوار کند.
این اظهارات راب مالی، نماینده ویژه پیشین آمریکا در امور ایران، حاوی نکات مهم دیگری نیز است.
او اقدام نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران را «اشتباه» توصیف کرده و اذعان دارد که گزینه نظامی راهحل نیست. این ارزیابی، بر مشروعیت دفاعی و بازدارندگی ایران تأکید دارد و نشان میدهد هزینه اقدام نظامی علیه ایران بسیار بالا و ناموفق خواهد بود.
مالی با اشاره به «اتحاد بیشتر ایرانیها» اعتراف میکند که فشار خارجی نه تنها ایران را متزلزل نکرد، بلکه باعث انسجام داخلی شده است. این نشان میدهد راهبرد مقاومت فعال، یکپارچگی ملی را تقویت کرده است.
او با ذکر تجربه قذافی و لیبی، میگوید اگر من جای رهبران ایران بودم، به این نتیجه میرسیدم که به بمب هستهای نیاز دارم. این صحبتها، نه تنها سیاستهای متناقض غرب در قبال خلع سلاح را برملا میکند، بلکه منطق دفاعی و امنیتی ایران را درکپذیرتر نشان میدهد.
مالی تأکید میکند که واشنگتن نمیتوانست به ایران تضمین بدهد، این واقعیت باعث بیاعتمادی ایران به غرب در مذاکرات شده و لزوم دریافت تضمینهای عینی و اجرایی را از دیدگاه ایران مشروع جلوه میدهد.
در مجموع اظهارات راب مالی تأییدی بر درستی رویکرد ایران در برابر فشارها، لزوم اخذ تضمینهای واقعی در هر توافق و ناتوانی آمریکا در بهرهگیری از ابزارهای غیرمنطقی مانند تحریم یا تهدید نظامی است. همچنین نشان میدهد که منافع ایران در پیگیری سیاست مقاومت فعال و تأکید بر امنیت و استقلال ملی تأمین شده و خواهد شد.