AR | EN

1404-08-05 19:52

AR | EN

1404-08-05 19:52

اشتراک گذاری مطلب

علل و انگیزه‌های اسرائیل از تداوم عملیات تروریستی در لبنان

حملات پهپادی اخیر اسرائیل به جنوب و شرق لبنان، همزمان با فشارهای سیاسی و بحران اقتصادی، امنیت و ثبات این کشور را تهدید می‌کند. با این حال، حزب‌الله و محور مقاومت با همبستگی مردمی، اقدامات استراتژیک و مقابله هوشمندانه، پیام روشنی به دشمنان خود ارسال کرده‌اند: مقاومت تنها یک گزینه نظامی نیست، بلکه نماد قدرت، ثبات و اراده ملی لبنان است.

دکتر احسان موحدیان- کارشناس مسائل منطقه

در دو روز گذشته حملات پهپادی رژیم صهیونیستی به رهبران جبهه مقاومت و حزب‌الله لبنان در جنوب و شرق این کشور شدت گرفته، امری که می‌تواند نشان‌دهنده برنامه‌ریزی اسرائیل برای تشدید درگیری‌های نظامی در این منطقه باشد.

صهیونیست‌ها با این حملات نشان داده‌اند هیچ ارزشی برای مفاد پیمان آتش‌بس شکننده فعلی قائل نبوده و عهدشکنی خود را برای چندمین بار به اثبات رسانده‌اند.

رژیم صهیونیستی تقریباً به‌صورت روزانه، مناطق مختلف لبنان را هدف قرار می‌دهد. این حملات در حالی است که دولت لبنان از گونه اقدامی برای مقابله با این حملات عاجز است و به‌جای مقابله با اسرائیل به‌دنبال خلع‌سلاح مقاومت است.

شکست خلع‌سلاح حزب‌الله؛ عامل تشدید خشونت اسرائیل

اما پرسشی که مطرح می‌شود این است که ابعاد و علل تشدید تهاجمات نظامی اسرائیل به اهدافی در خاک لبنان چیست؟ به‌طور خلاصه باید گفت ناکامی سیاسی و اجتماعی عوامل آمریکا و سعودی برای اعمال خلع‌سلاح حزب‌الله و تغییر قانون انتخابات لبنان، منجر به انتخاب گزینه‌های ترور و تهدید نظامی شده است.

دولت لبنان با فشار آمریکا و عربستان در تابستان امسال طرحی را تصویب کرده که هدف اصلی آن طی مراحل خلع‌سلاح حزب‌الله در جنوب لبنان و سپس در سراسر این کشور بود.

اما حزب‌الله به این طرح با مقاومت شدید پاسخ داده و خواستار دریافت تضمین‌های بیشتر مثل خروج کامل اسرائیل از جنوب لبنان شد که البته صهیونیست‌ها با تشدید خشونت و وحشی‌گری به این درخواست پاسخ دادند.

هدف اسرائیل و آمریکا از فشار به حزب‌الله برای خلع‌سلاح و انتقال تسلیحات خود به دولت غرب‌گرای لبنان، ایجاد خلأ شدید در زمینه تأمین امنیت مرزهای لبنان به‌خصوص در جنوب این کشور است تا در درگیری بعدی میان صهیونیست‌ها و نیروهای مقاومت، این رژیم دست برتر را داشته باشد.

شکست صهیونیست‌ها در این زمینه به تغییر استراتژی جنگی آنان و تشدید حملات پهپادی و اجرای عملیات‌های کوچک برای حذف برخی رهبران و چهره‌های تأثیرگذار حزب‌الله لبنان منجر شد. البته حزب‌الله هم در این شرایط به استفاده بیشتر از پهپادها، سامانه‌های سبک‌تر و عملیات کوچک‌تر علاقه‌مند شده است؛ به‌خصوص که اسرائیل هم علاقه‌ای به رعایت شرایط آتش‌بس ندارد.

حزب‌الله از این وضعیت برای مقابله با فشارهای دولت لبنان و طرف‌های بین‌المللی استفاده کرده و تصریح می‌کند که خلع‌سلاح در شرایطی که اسرائیل هنوز در جنوب لبنان مستقر بوده و عملیات تروریستی آن روزبه‌روز در حال افزایش است، غیرمنطقی و غیرقابل‌پذیرش است.

از منظر روانی و نمادین، حزب‌الله می‌تواند این شرایط را نمادی از غیرقابل‌تغییر بودن و تثبیت موقعیت محور مقاومت تلقی کند و بدین‌ترتیب انگیزه و ظرفیت بیشتری برای نمایش قدرت و واکنش به گستاخی‌های رژیم صهیونیستی خواهد داشت.

اهمیت مواضع انقلابی رهبران حزب الله لبنان

از سوی دیگر مواضع صریح و انقلابی اخیر «شیخ نعیم قاسم» و «شیخ علی دعموش» به‌عنوان دو تن از مقامات عالیه مقاومت لبنان، همبستگی داخلی و خارجی با اهداف حزب‌الله را تعمیق بخشیده و تصورات و معادلات مدنظر صهیونیست‌ها را در مورد امکان تضعیف حداکثری حزب‌الله لبنان تغییر داده است. لذا آن‌ها به اقداماتی همچون ترورهای پهپادی روی آورده‌اند تا دردهای خود را التیام بخشند و بر ضعف‌هایشان سرپوش بگذارند.

شیخ نعیم قاسم در سخنرانی‌های اخیر خود صراحتاً گفته که حزب‌الله سلاح‌هایش را در اختیار دشمن صهیونیستی نخواهد گذاشت و هیچ فشار خارجی نمی‌تواند اراده آزادی‌خواهان جبهه مقاومت را تغییر دهد. وی همچنین گفته است که خلع‌سلاح مقاومت در شرایطی که اشغال، تجاوز و تهدید اسرائیل وجود دارد، قابل‌قبول نیست. وی هشدار داده که اگر اسرائیل نیروهایش را از لبنان خارج نکند، حزب‌الله می‌داند با آن چگونه برخورد کند و مقاومت تنها زمانی برای آتش‌بس با اسرائیل بحث می‌کند که شروط این رژیم را ببیند و به هر قیمتی این کار را نمی‌کند.

او همچنین تلاش کرده به عرصه دیپلماتیک نیز توجه داشته باشد و از کشورهایی مانند عربستان برای آغاز صفحه‌ای جدید و گفت‌وگو با حزب‌الله دعوت کرده است. وی ضمن ارجاع به میراث شهدا و مقاومت، گفته که حزب‌الله مسیرش را بر طبق بنیان‌های اصولی خود ادامه خواهد داد و مقاومت برای حزب‌الله نه فقط یک انتخاب نظامی بلکه یک گزینه ایدئولوژیک و راهبردی تلقی می‌شود.

شیخ علی دعموش، معاون رئیس شورای اجرایی حزب‌الله، هم در سخنرانی‌های اخیر خود تصریح کرده جریان مقاومت که بزرگ‌ترین فداکاری‌ها را انجام داده، شکست‌ناپذیر است، نمی‌شکند و در مقابل دشمن تسلیم نمی‌شود و اسرائیل و آمریکا سرطان‌هایی هستند که منطقه و لبنان را تهدید می‌کنند. لذا ما خلع‌سلاح مقاومت را نخواهیم پذیرفت و هرکسی امروز به‌دنبال خلع‌سلاح مقاومت باشد، عملاً در خدمت خواسته‌های دشمن است. او تأکید کرده طرح‌هایی که برای تسلیم مقاومت یا تقلیل قدرت آن مطرح می‌شوند، در حقیقت بخشی از پروژه آمریکایی ـ اسرائیلی برای مقابله با لبنان هستند و حزب‌الله در قلب معرکه دفاع از لبنان و حمایت از مردم فلسطین قرار دارد.

چه شاخص هایی بر محاسبات مقاومت تاثیر می گذارد

مرور اجمالی شرایط و تحولات هفته‌های اخیر نشان می‌دهد، اگرچه در ظاهر صهیونیست‌ها با انجام برخی ترورهای پهپادی امیدوار به کسب برتری میدانی و برنامه‌ریزی برای تشدید تحرکات خود بر ضد محور مقاومت در جبهه‌های گوناگون هستند، اما در عمل وضعیت به نفع این رژیم نیست. در عین حال شاخص‌های متعددی بر تصمیمات و محاسبات مقاومت تأثیر می‌گذارد که بسیاری از آن‌ها با گذر زمان به نفع این جریان پیش خواهند رفت. مهم‌ترین این شاخص‌ها به شرح زیر است:

  1. همدلی مردمی با محور مقاومت در لبنان پس از حملات پهپادی اسرائیل بیشتر شده و این امر را می‌توان در حوزه‌های اجتماعی ـ روانی، سیاسی ـ ملی و رسانه‌ای ـ ایدئولوژیک مشاهده کرد.

در حوزه اجتماعی ـ روانی، جنگ پهپادی اسرائیل، احساس محاصره و بی‌پناهی را در مردم لبنان ایجاد کرده و در این شرایط، همدلی و حمایت از حزب‌الله لبنان افزایش یافته است. این حملات پهپادی و موشکی به‌ویژه در نبطیه، صور و بنت‌جبیل با ادعای مقابله با حضور نظامی حزب‌الله انجام شده، اما در عمل زیرساخت‌های غیرنظامی، مزارع و منازل مردم نیز به‌شدت آسیب دیده‌اند. این وضعیت موجب شکل‌گیری نوعی احساس محاصره ملی در بین لبنانی‌ها شده است؛ یعنی حتی منتقدان حزب‌الله اکنون احساس می‌کنند هدف اسرائیل نابودی کل لبنان است، نه فقط حزب‌الله.

لذا احساس دفاع از کرامت ملی در لبنان تشدید شده و حتی برخی گروه‌های سکولار یا مخالف حزب‌الله نیز در سطح احساسی، «کرامت ملی» خود را در خطر می‌بینند. تجربه جنگ‌های سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۲۲ نشان داده که تجاوز مستقیم اسرائیل موجب افزایش انسجام داخلی می‌شود؛ زیرا بسیاری از مردم، جبهه مقاومت (اعم از حزب‌الله یا گروه‌های هم‌پیمان) را تنها نیروی بازدارنده واقعی در برابر اسرائیل می‌دانند.

در نظرسنجی اخیر مؤسسه اطلاعات بین المللی بیروت  Information International Beirut که در شهریورماه انجام شد، بیش از ۶۱ درصد از مردم لبنان گفته‌اند: اگر حملات اسرائیل ادامه یابد، از اقدام تلافی‌جویانه مقاومت حمایت می‌کنیم.

مسأله دیگر در حوزه سیاسی ـ ملی، ضعف دولت و کارآمدی مقاومت است. ناتوانی دولت لبنان در حفاظت از شهروندان یا پاسخ متقابل، باعث شده مردم بیش از پیش به نقش عملی مقاومت در تأمین امنیت خود تکیه کنند. حزب‌الله در مناطق جنوب لبنان خدمات امدادی، بازسازی و حتی پشتیبانی مالی ارائه داده؛ امری که دولت قادر به انجامش نیست. بنابراین، در ذهن بسیاری از لبنانی‌ها، مقاومت نه فقط نیرویی نظامی بلکه نهادی حمایتی و مردمی تلقی می‌شود.

در حوزه رسانه‌ای ـ ایدئولوژیک نیز تبلیغات رسانه‌ای و روایت تبیینی حزب‌الله با موفقیت در جریان است. شبکه رسانه‌ای محور مقاومت با تمرکز بر جنایات و قربانیان غیرنظامی حملات پهپادی اسرائیل، موفق شده‌اند روایت ضرورت مقاومت ملی را بسازند. هرچند در مقابل، رسانه‌های غربی یا عربیِ همسو با عربستان در تلاش هستند تا با این روایت‌سازی مقابله کنند، اما بازخورد مردمی در داخل لبنان و بسیاری از کشورهای مسلمان همچنان به سود محور مقاومت بوده است.

مردم لبنان تجاوز مداوم اسرائیل به جنوب این کشور را نه صرفا به عنوان بخشی از پروژه فشار کلی علیه جبهه مقاومت منطقه‌ای (ایران، سوریه، فلسطین، لبنان)، بلکه بخشی از سیاست توسعه طلبانه رژیم اشغالگر قدس می‌دانند.

   2. ضرورت بازسازی لبنان بعد از دو سال نبرد و مدیریت چالش‌های اقتصادی نیز نکته مهم دیگری است که بر محاسبات جبهه مقاومت تأثیر می‌گذارد. بعد از شدت گرفتن جنگ در دو سال اخیر، حزب‌الله از طریق کمک مالی به خانواده‌ها، بازسازی ساختمان‌ها، تعمیرات اولیه، تأمین مسکن موقت برای کسانی که خانه‌هایشان آسیب دیده‌اند، به‌دنبال بهبود شرایط مردم آسیب‌دیده است؛ زیرا دولت لبنان در بسیاری از این مناطق عملاً حضور ضعیفی دارد.

اما موانع، چالش‌ها و محدودیت‌هایی در این زمینه وجود دارد. مهم‌ترین مسأله، بحران اقتصادی کلی در لبنان است. اقتصاد لبنان از سال ۲۰۱۹ به این سو با مشکلات شدیدی مواجه شده که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از رشد منفی، کاهش شدید ارزش پول و بالا رفتن بیکاری. نظام بانکی نیز دچار مشکلات مهمی است؛ ذخایر ارزی کاهش یافته، دولت بدهی سنگینی دارد و توان مالی دولت برای بازسازی گسترده کاهش یافته است.

محدودیت در جذب کمک‌های بین‌المللی و الزام به شفافیت نیز چالش تازه‌ای ایجاد کرده است. یکی از شروط کمک‌های بین‌المللی از سوی نهادهای پولی و مالی تحت سلطه آمریکا مانند بانک جهانی و سایر نهادها، شفافیت کامل در زمینه تخصیص و هزینه‌کرد بودجه بازسازی و حضور ناظران بین‌المللی است. حزب‌الله به‌عنوان یک بازیگر غیردولتی عمده در عرصه مقاومت، در این زمینه با چالش مواجه است.

فشارها و محدودیت‌های مالی حزب‌الله را نیز نباید از یاد برد. به هر حال، بازسازی جنایات اسرائیل به تأمین میلیاردها دلار بودجه نیاز دارد که فراتر از توان محلی بوده و حزب‌الله به‌تنهایی نمی‌تواند همهٔ کارها را به پیش ببرد.

   3. ایجاد انسجام در داخل لبنان و مقابله با گروه‌های معارض و فتنه‌گر نیز در این شرایط و پیش از تشدید درگیری جدید با اسرائیل اهمیت بیشتری دارد. در عین حال، حزب‌الله لبنان در تلاش است تا حد امکان نیروهای سیاسی غیرشیعی را با اهداف خود همراه کند و این مسأله نیز به زمان نیاز دارد.

باید توجه داشت فتنه‌گری علیه حزب‌الله لبنان معمولاً در قالب رقابت‌های سیاسی، ائتلاف‌های فرقه‌ای و نفوذ خارجی جلوه می‌کند، نه لزوماً از طریق گروه‌های مسلح کلاسیک. از جمله این جریان‌ها می‌توان به جریان المستقبل به رهبری خانواده حریری، حزب القوات اللبنانیه به رهبری سمیر جعجع، حزب فالانژ الکتائب اللبنانیه متشکل از مسیحیان مارونی، جریان جنبش التجدّد و نیروهای مدنی جدید متشکل از برخی افراد از طبقه متوسط، جوانان سکولار و حامیان جنبش ۱۷ اکتبر (اعتراضات ۲۰۱۹)، گروه‌های سلفی در شمال لبنان (طرابلس و عکار) و برخی نیروهای دروزی به رهبری ولید جنبلاط و پسرش تیمور و نیز سفارت آمریکا و برخی کشورهای عربی (مانند عربستان سعودی و امارات) از طریق تأمین مالی رسانه‌ها، سمن ها و جریان‌های مدنی اشاره کرد.

4. حفظ فشارهای سیاسی در داخل سرزمین‌های اشغالی بر نتانیاهو نیز برای حزب‌الله اهمیت زیادی دارد و بر محاسبات آن برای تصمیم‌گیری در مورد زمان آغاز یک درگیری تمام‌عیار تازه با صهیونیست‌ها مؤثر است. از جمله مهم‌ترین این فشارها، بی‌ثباتی ائتلاف کابینه نتانیاهو است. یکی از احزاب مهم ائتلاف موسوم به United Torah Judaism از دولت کنار کشیده که اکثریت پارلمانی نتانیاهو را ضعیف‌تر کرده است. گروه‌های تندروی ائتلاف نیز هشدار داده‌اند که اگر نتانیاهو به مصالحه با حماس تن دهد، ممکن است از دولت کناره‌گیری کنند. همچنین پرونده‌های فساد علیه نتانیاهو همچنان باز است و این موضوع به کاهش مشروعیت سیاسی وی کمک می‌کند. افزون بر این، اختلاف او با رئیس و مدیران ارشد دستگاه امنیت داخلی اسرائیل موجب تشدید بحران‌های ساختاری شده است.

مشکل دیگر نتانیاهو، گرانی عمومی، مشکلات اقتصادی و کسری‌بودجه شدید است. امری که موجب خشم عمومی و اعتراضات شده است. کاهش اعتماد عمومی نسبت به عملکرد نتانیاهو مشهود است و نحوه مدیریت جنگ در نوار غزه و با ایران یکی از محورهای انتقاد از نتانیاهو است. برخی نیز معتقدند که دولت نتانیاهو برای رفع مشکلات داخلی، جنگ را طولانی می‌کند یا خود را پشت جنگ پنهان می‌کند تا کاستی‌ها دیده نشود. انتقاداتی هم نسبت به مداخلۀ کابینه در نهادهای قضایی و امنیتی مطرح است؛ برخی این را خطر برای چرخش قدرت و به‌اصطلاح دمکراسی در رژیم اسرائیل می‌دانند.

5. در پایان باید توجه داشت که محور مقاومت باید قبل از آغاز هر نبرد تازه‌ای با صهیونیست‌ها که هیچ خط قرمزی را برای انجام جنایات خود متصور نیستند، پروژه ترمیم ضعف‌های امنیتی و نظامی در جنوب لبنان را تکمیل کرده و ظرفیت‌ها و قابلیت‌های ملی لبنان برای ورود به جنگ مؤثر با رژیم صهیونیستی نیز تا حد امکان تکمیل و بهینه‌سازی شود.

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیاسی
جهان
تحلیل و یاداشت ها