گفتوگوی اخیر ترامپ و پوتین درباره تحولات جنگ اوکراین و مسأله هستهای ایران، بار دیگر نقش روسیه در معادلات تهران و واشنگتن را پررنگ کرده است. دکتر «سید رسول موسوی»، سفیر پیشین ایران، در این یادداشت برای ایران ویو۲۴، سناریوهای محتمل روابط ایران و آمریکا از نگاه کرملین را تحلیل میکند؛ از مدیریت تنش گرفته تا معامله مستقیم ایران و آمریکا بدون نقش روسیه. بررسی دقیق این سناریوها میتواند به درک بهتر آینده مذاکرات هستهای ایران و امنیت منطقه کمک کند.
دکتر سید رسول موسوی – سفیر پیشین ایران در فنلاند
بر اساس گزارش خبرگزاریها، «دونالد ترامپ» و «ولادیمیر پوتین»، روسای جمهور ایالات متحده آمریکا و فدراسیون روسیه، روز چهارشنبه ۱۴ خرداد (۴ ژوئن) تنها سه روز پس از عملیات «تار عنکبوت» ارتش اوکراین علیه پایگاه هوایی روسیه، طی تماس تلفنی ۷۵ دقیقهای به بحث و تبادلنظر پیرامون آخرین تحولات جنگ سهساله روسیه و اوکراین و نیز مسئله هستهای ایران پرداختند.
ترامپ در شبکه اجتماعی خود، «تروث سوشال»، نوشت: رئیسجمهور روسیه تأکید کرد که به حمله اوکراین «پاسخی بسیار قاطع» خواهد داد. وی همچنین تصریح کرد که در جریان این گفتوگو، درباره مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده صحبت کرده و پوتین تمایل خود را برای مشارکت در این مذاکرات و ایفای نقش در حلوفصل اختلافات اعلام کرده است.
این موضوع البته مسبوق به سابقه است؛ چنانکه در نخستین تماس تلفنی میان ترامپ و پوتین در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ (۱۸ مارس)، یکی از محورهای اصلی گفتوگو، مسائل مرتبط با ایران بود. کاخ سفید در بیانیهای پس از آن تماس اعلام کرد که دو طرف «بر این دیدگاه مشترک بودند که ایران هرگز نباید در موقعیتی قرار گیرد که بتواند اسرائیل را نابود کند.»
طرح چنین ادعایی از سوی روسیه، در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران مکرراً از جانب آمریکا و رژیم صهیونیستی تهدید نظامی میشود، جای تأمل دارد؛ بهویژه آنکه در این اظهارات، نشانی از دعوت به خویشتنداری، کاهش تنش یا راهحلهای مسالمتآمیز – که انتظار میرود در عرف دیپلماتیک رایج باشد – دیده نمیشود.
درخواست مشارکت روسیه در مذاکرات ایران و آمریکا واکنشهای متنوعی در داخل ایران به دنبال داشت. بهنظر میرسد که مخالفان این پیشنهاد نسبت به موافقان آن بیشتر باشند. البته این تردیدها ریشه در پیشینه تاریخی روابط ایران و روسیه دارد؛ دلایل زیادی برای این سوء ظن وجود دارد: از مداخلات نظامی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی در ایران تا امتناع مسکو از رأی دادن علیه قطعنامه های سازمان ملل در مورد برنامه هستهای ایران.
با این حال، شرایط امروز با گذشته تفاوت دارد. پس از آغاز جنگ اوکراین و تلاش غرب برای انزوای روسیه، تهران به یکی از اولویتهای راهبردی مسکو تبدیل شده است. ایران اکنون نهتنها شریکی کلیدی در پروژههای بزرگی چون کریدور شمال-جنوب است، بلکه از منظر نظامی و ژئوپلیتیک نیز برای روسیه اهمیت فزایندهای یافته است.
علاوه براین، گرم شدن روابط روسیه با ایران به خوبی با راهبرد چند دههای کرملین برای پشت کردن به غرب مطابقت دارد (روندی که جنگ در اوکراین فقط آن را تسریع کرده است). در این چارچوب، نزدیکی فزاینده تهران و مسکو بهخوبی با راهبرد «چرخش به شرق» روسیه، که پس از تیره شدن روابط با غرب تسریع شده، همراستا است. همچنین هیچ تضمینی وجود ندارد که روابط بهتر با غرب واقعا برای کرملین قابل دستیابی باشد، به ویژه با توجه به اینکه روسیه هنوز هدف بسیاری از تحریم های غرب است.
از سوی دیگر، تجربه ایران نیز نشان داده که تحریمها بهراحتی اعمال میشوند اما لغو آنها فرآیندی طولانی، پیچیده و پرهزینه است. حتی در صورت توافق احتمالی ترامپ با پوتین، تحریمهای اتحادیه اروپا، ژاپن و کانادا پابرجا خواهند ماند.
به عبارت دیگر روسیه میداند که کاهش تحریمها یک روند طولانی و پیچیده خواهد بود. انتظار میرود کرملین آن قدر سادهاندیش نباشد که باور کند آینده روسیه در غرب است و تغییر ناکهانی در راهبرد خود دهد. البته، مقامات روسی ممکن است سعی کنند تحریمها را لغو کنند یا شرکتهای غربی را به بازار روسیه وسوسه کنند. اما نتیجه مذاکرات بر سر اوکراین هر چه باشد، سیاست آسیایی روسیه «چرخش به شرق» که بسیار مورد بحث محافل سیاستگذاری روسیه قرار گرفته، سنگ بنای سیاست خارجی روسیه باقی خواهد ماند.
از اینرو، کرملین میداند که باید به همکاری با کشورهای غیرغربی – از جمله ایران – بهعنوان یکی از ستونهای راهبرد سیاست خارجی خود ادامه دهد. با این حال، در کوتاهمدت ممکن است موانع و چالشهایی در روابط مسکو و تهران پدید آید، زیرا وضعیت فعلی غرب آسیا، زمینهساز تحولاتی پیشبینیناپذیر است.
برای مسکو دشوار خواهد بود که از اهمیت ایران بگذرد. ایران از نظر اقتصادی، لجستیکی و به عنوان یک میدان آزمایش برای اشکال جدید همکاری بینالمللی بسیار مهم است. به همین دلایل، مذاکرات ترامپ و پوتین تهدیدی برای روابط بلندمدت مسکو و تهران نیست. با این حال، در کوتاه مدت، ممکن است در مسیر روابط ایران و روسیه چالشهایی پدید آید. وضعیت در آسیای غربی در حال حاضر به گونه ای است که موقعیت ایران می تواند به طور چشمگیری تغییر کند.
سناریوهای احتمالی درباره معادلات موجود میان ایران و آمریکا از نگاه روسیه
کرملین وضعیت کنونی بین ایران و آمریکا را در چهار سناریوی مختلف زیرمحتمل میداند:
الف) سناریوی مدیریت تنش میان ایران و آمریکا
از نگاه کرملین، مدیریت تنش میان تهران و واشنگتن بهترین وضعیت ممکن است. در این چارچوب، مسکو میتواند به منافع اقتصادی، نظامی و سیاسی خود در ایران و منطقه دست یابد. البته برای جمهوری اسلامی ایران هم این شرایط منافع خود را دارد، با این حال، حفظ این وضعیت به این شرط بستگی دارد که واشنگتن احساس نکند منافع راهبردیاش تهدید شده است. در غیر این صورت، این تعادل شکننده دوام نخواهد آورد و روسیه نیز در مواقع بحرانی، توان و آمادگی لازم برای حفظ این تعادل را ندارد.
ب) سناریوی آغاز مذاکرات ایران و آمریکا
در صورت از بین رفتن امکان مدیریت تنش، روسیه ترجیح میدهد نقش تسهیلگر یا تضمینکننده توافق احتمالی میان تهران و واشنگتن را ایفا کند. به همین دلیل پوتین در تماس اخیر خود با ترامپ پیشنهاد ایفای چنین نقشی را مطرح کرده است. البته برای ایران نیز پذیرش این نقش روسیه میتواند مشروط بر قبول آن از سوی ایالات متحده، قابل بررسی باشد.
البته روسیه قبلا اعلام کرده بود که مذاکرات هستهای بین ایران و امریکا باید در چارچوب برجام باشد ولی به نظر میرسد روسیه متوجه شده است که شرایط موجود پیچیده تر از شرایط بازگشت به برجام است لذا پیشنهاد ایفای نقش تسهیلگر داده است.
اما پرسش کلیدی این است: آیا مذاکره صرفاً متمرکز بر مسائل هستهای خواهد بود یا آغاز راهی برای ورود به سایر موضوعات که آمریکا همواره اصرار دارد به فرآیند مذاکرات وارد کند؟ در صورت محدود ماندن مذاکرات به پرونده هستهای، میتوان به موفقیت آن امیدوار بود. اما اگر این مذاکرات بهانهای برای طرح مطالبات فرابرجامی شود، نهتنها روسیه نقشی نخواهد داشت، بلکه بار اصلی مذاکرات بر دوش ایران خواهد ماند.
ج) سناریوی درگیری نظامی میان ایران و آمریکا (رژیم صهیونیستی)
بدترین حالت برای روسیه، وقوع جنگ است. چرا که نه قادر خواهد بود از ایران حمایت عملی کند، و نه ورود نظامیاش به نفع منافعش خواهد بود. از دید مسکو، حتی فروش تجهیزات نظامی پیشرفته نیز در برابر قدرت ترکیبی آمریکا و اسرائیل بازدارنده نخواهد بود.
در واقع اگر حملات آمریکا به تنهایی یا با همکاری رژیم صهیونیستی علیه ایران انجام شود، پیش بینی واکنش روسیه دشوار نیست. مسکو چنین حملهای را به دلیل نگرانی واقعی از اینکه ممکن است منجر به تغییرات زیادی شود، محکوم خواهد کرد اما همچنان بر الزام ایران به عدم دسترسی به سلاح هستهای تاکید خواهد نمود.
در این سناریو ، ازآنجایی که روسیه این جمع بندی را دارد که نمی تواند به طور جدی امیدوار باشد که بر نتیجه تأثیر بگذارد، احتمالا به دنبال اطمینان دادن به ایالات متحده خواهد بود که اگر واشنگتن وارد رویارویی نظامی با ایران شود، دخالت نخواهد کرد. بنابراین، در چنین وضعیتی، روسیه احتمالاً بیطرفی خود را حفظ و بهجای آن، از واشنگتن امتیازاتی در حوزه اوکراین مطالبه خواهد کرد.
البته این برآورد روسیه از صحنه درگیری احتمالی است در حالی که ایران معتقد است، اساسا آمریکا توان تحمل هزینههای جنگ گسترده با ایران را ندارد و ایران اجازه جنگ محدود به آمریکا را نمیدهد پس برآورد روسیه و ایران از صحنه درگیری احتمالی متفاوت است.
د) سناریوی معامله مستقیم ایران و آمریکا بدون نقش روسیه
روسیه این سناریو را محتمل اما ناخواسته میداند. در این وضعیت، واشنگتن و تهران – با یا بدون مشارکت غیررسمی رژیم صهیونیستی – ممکن است به توافقی برسند که روسیه را در حاشیه قرار دهد.
روسیه تمایلی به تحقق چنین سناریوی ندارد ولی به احتمال آن فکر میکند و معتقد است که این سناریو تهدیدی دور و بلند مدت برای روسیه است در حالی که سناریو درگیری نظامی تهدیدی نزدیک و فوری است لذا ترجیح میدهد که فعلا تهدید بلند مدت جایگزین تهدید فوری شود. روسیه در این سناریو برای خود نقشی نمیبیند ولی به نظر میرسد نقش منفی و برهم زننده هم نخواهد داشته باشد.
جمعبندی
جمهوری اسلامی ایران، قدرتی است که در تنهایی راهبردی قرار دارد و بهجز اتکا به قدرت لایزال الهی، مردم و توان ملی خود، تکیهگاهی ندارد. سناریوهای فوق از دیدگاه روسیه، هر یک میتواند برای آینده ایران پیامدهایی جدی داشته باشد. ازاینرو، لازم است دستگاه سیاست خارجی کشور با درک درست از تحولات جهانی، برای هر سناریو برنامهریزی کند.
بیتردید، اتخاذ راهبردی مبتنی بر قدرت مردم، استقلال ملی و توان بازدارندگی، حمایت کشورهایی که ثبات و تمامیت ارضی ایران را ضامن امنیت منطقه میدانند، به همراه خواهد داشت.
و کلام آخر همان گونه که در یادداشت مورخ ١٩ اسفند ١۴٠٣ با عنوان ( حل مساله هستهای بدون مذاکره مستقیم) در ایران ویو۲۴ نوشتم با توجه به این که روسیه خود مخالف سرسخت نظامی شدن فعالیتهای هستهای ایران است وقتی به این اطمینان برسد که ایران بدنبال سلاح هستهای نیست میتواند در مجموعه مذاکرات استراتژیک خود با آمریکا و در یک معادله سه جانبه ایران، روسیه، آمریکا این اطمینان را به آمریکا بدهد که ایران بدنبال سلاح هستهای نیست و چنین کاری میتواند مساله خلأ اعتماد بین ایران و آمریکا را حل کند. در این صورت حضور روسیه در مذاکرات ایران و آمریکا معنی خواهد داشت.