AR | EN

1404-08-19 02:51

AR | EN

1404-08-19 02:51

اشتراک گذاری مطلب
تحلیلی بر سیاست همسایگی ایران و عراق در آستانه انتخابات

روایت آمریکایی عراق را «میدان» می‌بیند نه «بازیگر»

در آستانه انتخابات پارلمانی عراق، بازخوانی نقش ایران در تحولات داخلی این کشور بیش از پیش اهمیت یافته است. آیا ایران در چارچوب رقابت‌های منطقه‌ای و نفوذ به سبک جنگ‌های نیابتی عمل می‌کند، یا سیاست همسایگی مسئولانه‌ای را دنبال می‌کند که ثبات و حاکمیت ملی عراق را به یک منطق پایدار حکمرانی منطقه‌ای تبدیل می‌کند؟ تحلیلگرانی می‌گویند تهران با احترام به حاکمیت عراق و تأکید بر همکاری‌های اقتصادی، امنیتی و فرهنگی، سعی دارد مشارکت و ثبات بغداد را تقویت کند و هرگونه مداخله خارجی را که موجب بی‌ثباتی منطقه شود، بی‌اثر سازد.

ایران ویو24- بین الملل

در آستانه انتخابات پیش رو در عراق و با توجه به تولید محتوای رسانه‌های خارجی، جای پاسخ دادن به این سوال هست که نسبت واقعی ایران با تحولات داخلی عراق چیست و چگونه می‌توان مرز میان همکاری مشروع همسایگی و تصویرسازی‌های مداخله‌گرایانه را بازشناخت؟ آیا مسئله اصلی رقابت برای نفوذ به سبک جنگ‌های نیابتی است، آن گونه که رسانه‌های غربی می‌گویند؟ یا این که مسئله اصلی، تثبیت الگویی است که در آن، دو کشور بر اساس پیوندهای تاریخی، مذهبی، اقتصادی و امنیتی خود، ثبات متقابل را به یک منطق پایدار حکمرانی منطقه‌ای تبدیل می‌کنند.

جمهوری اسلامی ایران در چارچوب دکترین اعلامی و عملی خود، اصل مداخله در امور داخلی کشورها را هیچ گاه به رسمیت نشناخته و امنیت و آینده عراق را در اراده ملی و سازوکارهای قانونی آن تعریف می‌کند. در مقابل، هرگونه مهندسی از بیرون به ویژه با تداوم حضور و فشارهای آمریکا در عراق، بیش از آنکه بتواند روابط تهران و بغداد را قطع یا مهار کند، عملا فرآیند دولت‌سازی مستقل عراق و آرامش منطقه را با نااطمینانی و تنش مزمن مواجه می‌سازد.

یادداشت حاضر، با تاکید بر سیاست همسایگی مسئولانه ایران و روابط ساختاری دو کشور، سعی دارد نشان ‌دهد چرا ثبات بغداد و تقویت حاکمیت ملی عراق، همسو با منافع راهبردی تهران است و چگونه هر الگوی مداخله‌جو، به ویژه از سوی قدرت‌های فرامنطقه‌ای، در تضاد با این منطق و به زیان امنیت جمعی غرب آسیا قرار می‌گیرد.

 

سیاست همسایگی؛ ستون ثابت رابطه تهران و بغداد

سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال عراق، برآمده از یک نگاه راهبردی و مبتنی بر اصولی خدشه‌ناپذیر است که ریشه در اشتراکات عمیق تاریخی، فرهنگی، مذهبی و منافع متقابل اقتصادی دارد. این رویکرد که می‌توان آن را «همسایگی مسئولانه» نامید، فراتر از یک سیاست مقطعی یا واکنشی به تغییر دولت‌ها در بغداد است. در قلب این نگرش، این باور اساسی نهفته است که ثبات، استقلال و امنیت عراق، نه تنها به نفع ملت عراق، بلکه جزء لاینفک امنیت ملی ایران و پیش‌شرطی برای آرامش و توسعه در کل منطقه است.

طی دو دهه گذشته، این نگاه راهبردی در عمل خود را نشان داده است؛ پیوندهای انسانی و معنوی میان دو ملت، که در زیارت‌های میلیونی عتبات عالیات تجلی می‌یابد، در کنار تبادلات گسترده علمی، فرهنگی و تجاری، شبکه‌ای درهم‌تنیده از منافع و روابط پایدار ایجاد کرده است. این همکاری‌ها از صادرات انرژی، برق و گاز گرفته تا توسعه زیرساخت‌های ترانزیتی و سرمایه‌گذاری‌های مشترک، به ستون فقرات روابطی تبدیل شده که در برابر فشارهای خارجی و رقابت‌های قدرت‌های فرامنطقه‌ای ایستادگی می‌کند.

این رویکرد صرفاً بر پیوندهای غیررسمی استوار نمانده، بلکه به سازوکارهای رسمی و مشترک نیز ترجمه شده است. نمونه بارز این همکاری، توافق‌نامه امنیتی ١٩ مارس ٢٠٢٣ میان ایران و عراق است که با هدف تقویت کنترل مرزهای مشترک و مدیریت چالش‌های امنیتی ناشی از گروه‌های مسلح در شمال عراق در سال ۲۰۲۳ امضا شد. این توافق نشان‌دهنده بلوغ روابط دو کشور و اراده مشترک برای تبدیل منطق همسایگی به اقدامات عملی و مسئولانه در جهت تأمین امنیت هر دو ملت است.

 

اصل عدم مداخله؛ مبنای حقوقی و سیاسی رویکرد ایران

از منظر تهران، رابطه با عراق مانند رابط با هر کشور دیگری نه بر اساس منطق مداخله در امور داخلی، بلکه بر پایه اصلی بنیادین و خدشه‌ناپذیر تعریف شده است؛ احترام کامل به حاکمیت ملی و فرآیندهای نهادی آن کشور. این دیدگاه، بخشی از یک راهبرد کلان در سیاست خارجی ایران است که هرگونه مداخله سیاسی، نظامی یا تلاش بیرونی برای سرنگونی دولت‌های قانونی در منطقه را مردود می‌شمارد؛ اصلی که موضع ایران را در قبال تحولات سوریه، یمن، لبنان و دیگر کشورها نیز شکل داده است.

در خصوص عراق، این اصل به معنای پذیرش هر دولتی است که از دل سازوکارهای قانونی و رأی مردم عراق برآمده باشد. برای ایران، معیار سنجش یک دولت در بغداد، نه میزان نزدیکی یا فاصله آن با قدرت‌های فرامنطقه‌ای، بلکه تعهد آن به اصولی حیاتی همچون حفظ تمامیت ارضی، تقویت وحدت ملی، مبارزه قاطع با تروریسم و گسترش روابطی متوازن و سازنده با همسایگانش است. بر این اساس، روابط ایران و عراق در چارچوب یک سیاست همسایگیِ مبتنی بر منافع مشترک و احترام متقابل تعریف می‌شود، نه بر پایه الگوهای مداخله‌گرایانه یا تلاش برای کشاندن عراق به یک بلوک‌بندی خاص.

 

انتخابات پیشِ رو در عراق؛ آزمون حاکمیت ملی

انتخابات پارلمانی ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵ در عراق، در بسیاری از تحلیل‌های غربی و منطقه‌ای به عنوان صحنه‌ای برای سنجش نسبت نفوذ ایران و آمریکا تصویر می‌شود. این چارچوب، عراق را صرفا میدان رقابت دیگران می‌بیند و نقش اراده ملی عراقی‌ها و منطق همسایگی را به حاشیه می‌برد.

از منظر واقع‌گرایانه، این صورت‌بندی، هم نادرست است و هم برای ثبات عراق خطرناک. ایران در سطح رسمی و عملی، به تعامل با دولت‌های منتخب عراق، فارغ از رنگ‌بندی ائتلاف‌ها، پایبند بوده است. معیار تهران، وجود دولتی است که

  • به یکپارچگی عراق و مخالفت با تجزیه و جنگ داخلی متعهد باشد؛
  • با تروریسم و گروه‌های مسلح تهدیدکننده همسایگان مقابله کند؛
  • روابط متوازن و سازنده با همسایگان، از جمله ایران را تقویت کند.

در چنین چارچوبی، انتخابات پیش رو فرصتی است برای تثبیت حاکمیت ملی عراق و کاهش وزن مداخله‌پذیری آن، نه ابزاری برای تنش‌افزایی. از دید تهران هر قدر روند انتخابات در فضایی آرام، بدون فشار نظامی و سیاسی خارجی و با احترام به قانون اساسی عراق پیش برود، ظرفیت بغداد برای پیگیری یک سیاست خارجی متوازن و همسایگی سازنده با تهران تقویت خواهد شد.

 

مداخله آمریکا؛ منبع بی‌ثباتی منطقه

حضور و مداخله ایالات متحده در عراق به ویژه از ۲۰۰۳ تا امروز، عمدتا با منطق مدیریت رقبا و مهار بازیگران منطقه‌ای تعریف شده، نه با منطق همسایگی یا دولت‌سازی پایدار. نتیجه این رویکرد، تداوم نگاه ابزاری به عراق، شکل‌گیری خلأهای امنیتی، تشدید تنش‌های داخلی و تبدیل پایگاه‌های نظامی خارجی به کانون منازعه و حملات متقابل بوده است.

فرآیند تدریجی بازنگری در مأموریت ائتلاف و بحث‌های جاری درباره جدول زمانی کاهش حضور نظامی، خود بازتاب این واقعیت است که شرایط امنیتی عراق و حساسیت افکار عمومی نسبت به پایگاه‌های خارجی، ادامه مدل قبلی را ناموجه کرده است. همزمان، نخست وزیر عراق در مواضع اخیر، بر لزوم ساماندهی سلاح در چارچوب دولت و مخالفت با استمرار پایگاه‌های خارجی به عنوان مسئله‌ای مرتبط با حاکمیت تأکید کرده است.

در آستانه انتخابات، فشارهای سیاسی و رسانه‌ای واشنگتن برای برجسته کردن نقش برخی بازیگران به عنوان نیروهای نیابتی، بخشی از همان منطق مداخله‌گر است. مهندسی سیاسی و امنیتی آمریکایی در روند رأی‌گیری یا چینش دولت جدید، نه تنها ثبات عراق را تضعیف می‌کند، بلکه فضای بی‌اعتمادی را نسبت به حضور هرگونه بازیگر فرامنطقه‌ای تشدید می‌سازد. مهم‌تر آنکه تجربه نشان داده است مداخله آمریکا قادر به قطع پیوندهای ایران و عراق نیست، زیرا این پیوندها بر ساختارهای اجتماعی، مذهبی و منافع مشترک استوار است، نه صرفا بر ترتیبات کوتاه‌مدت سیاسی.

استحکام روابط تهران و بغداد به معنای نادیده گرفتن پیچیدگی‌های سیاست داخلی عراق یا تنوع بازیگران نیست؛ بلکه به معنای ترجیح گفت‌وگو با دولت مرکزی و نهادهای رسمی، توافق‌های شفاف امنیتی، تقویت زیرساخت‌های مشترک و احترام به معادلات درونی عراق است. سیاست همسایگی زمانی موفق است که

  • به خروج تدریجی از منطق پایگاه‌های خارجی و پایان جنگ نیابتی کمک کند؛
  • مزایای ملموس اقتصادی، انرژی، ترانزیتی و زیارتی برای شهروندان دو کشور ایجاد کند؛
  • عراق را از موقعیت میدان رقابت، به موقعیت پل ارتباطی میان ایران، جهان عرب و مدیترانه تبدیل کند.

در نقطه مقابل، هر بار که فشارهای سیاسی یا تحریم‌های ثانویه آمریکا، مناسبات انرژی و مالی ایران و عراق را هدف قرار داده، نتیجه عملی آن نه تضعیف پیوندهای راهبردی، بلکه ایجاد اختلال در زندگی روزمره شهروندان عراقی و تشدید گفتمان منفی نسبت به تداوم حضور فرامنطقه‌ای بوده است. صورت‌بندی رابطه تهران و بغداد به عنوان رقابت نفوذ میان ایران و آمریکا، تصویری ناقص و تحریف‌کننده است. از منظر سیاست همسایگی جمهوری اسلامی ایران، ثبات عراق و تقویت حاکمیت ملی آن، با منافع راهبردی تهران هم‌جهت است.

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیاسی
جهان
تحلیل و یاداشت ها