جهان در حال ورود به فصل تازهای از رقابت هستهای است؛ فصلی که در آن سلاحها هوشمندتر، تهدیدها پیچیدهتر و خطوط قرمز امنیتی مبهمتر شدهاند. در این نظم متحول، سه قدرت بزرگ – آمریکا، روسیه و چین – با مدرنسازی گسترده تسلیحات راهبردی خود، بنیان بازدارندگی سنتی را بازنویسی میکنند؛ روندی که پیامدهای عمیقی برای امنیت منطقهای و جایگاه راهبردی ایران در نظم نوین بینالمللی به همراه دارد.
ایران ویو 24- بین الملل
دستور اخیر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای ازسرگیری آزمایشهای هستهای و واکنش تند چین و روسیه نسبت به راهبرد هستهای جدید واشنگتن، نشان میدهد که نظام بازدارندگی جهانی در سال ۲۰۲۵ وارد مرحلهای تازه، پیچیده و پرریسک شده است. مطابق گزارش جدید مؤسسه بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم (SIPRI)، جهان با شتابی بیسابقه در حال بازتعریف موازنههای هستهای است؛ برای نخستینبار از پایان جنگ سرد، نه دو بلکه سه بازیگر اصلی – ایالات متحده، فدراسیون روسیه و جمهوری خلق چین – بهصورت همزمان در حال توسعه کمی و کیفی زرادخانههای هستهای خود هستند. در این میان، فعالیتهای پنهان رژیم صهیونیستی در ارتقای توان هستهای خود نیز یکی از مؤلفههای نگرانکننده در توازن قدرت خاورمیانه به شمار میرود. ضمن اینکه درباره برنامه های هستهای زیرزمینی در سایر کشورهای همسایه نیز خبرهایی وجود دارد.
در چنین شرایطی، مفهوم بازدارندگی کلاسیک که بر انباشت کلاهکها و موازنه عددی استوار بود، جای خود را به بازدارندگی فناورانه و چندبعدی داده است. ناظران راهبردی معتقد هستند نظم هستهای جهان بهسوی چندقطبیشدن، بیثباتی فناورانه و کاهش شفافیت اطلاعاتی حرکت میکند؛ وضعیتی که در آن جایگاه کشورها نه با تعداد کلاهکهایشان، بلکه با توان تحلیل، پیشبینی، و حضور هوشمند در زنجیره فناوریهای راهبردی تعیین میشود. به بیان دیگر، بازدارندگی مدرن ترکیبی از دقت موشکی، فناوری فضایی، توان سایبری، هوش مصنوعی نظامی و سامانههای فرماندهی خودکار است.
در این چارچوب، قدرتهای بزرگ در حال تغییر ماهیت بازدارندگی هستند: تمرکز از «تعداد کلاهک» به «سرعت تصمیمگیری، بقا در حمله اول و توان پاسخ متقابل فوری» انتقال یافته است. استراتژیهای جدید بهویژه بر حمله به زیرساختهای فرماندهی و کنترل دشمن تأکید دارند؛ اقدامی که میتواند حتی بدون استفاده از سلاح هستهای، بازدارندگی طرف مقابل را مختل کند. این روند سبب شده امنیت سایبری و فضایی به عناصر کلیدی بازدارندگی مدرن تبدیل شوند، زیرا هرگونه اختلال در شبکههای فرماندهی یا سامانههای ماهوارهای میتواند کل ساختار تصمیمگیری هستهای را از کار بیندازد.
برای جمهوری اسلامی ایران، این تحولات هم تهدیدزا و هم فرصتساز است. از یک سو، فروپاشی تدریجی رژیمهای کنترل تسلیحات (نظیر نیو استارت) و تمرکز قدرتهای بزرگ بر نوسازی تسلیحات راهبردی، سطح نااطمینانی امنیتی در خاورمیانه را افزایش میدهد. از سوی دیگر، همین تحولات میتواند فرصتی فراهم کند تا ایران با تکیه بر توان بومی خود، بازدارندگی متعارف و فناورانه را تعمیق بخشد و در معماری امنیتی جدید منطقهای جایگاه فعالتری بیابد.
در این راستا، راهبرد «بازدارندگی هوشمند» میتواند چارچوبی عملیاتی برای سیاست دفاعی ایران فراهم آورد. تحقق این راهبرد مستلزم تمرکز بر چند محور کلیدی است:
-
پایش و تحلیل مستمر تحولات زرادخانهای قدرتهای بزرگ با ایجاد شبکههای داده و همکاریهای علمی با مراکز تحقیقاتی بینالمللی.
-
توسعه فناوریهای بومی فضایی و ماهوارهای برای تقویت ظرفیت شناسایی، هشدار زودهنگام و نظارت راهبردی.
-
نقش فعال ایران در نهادهای چندجانبه مرتبط با امنیت هستهای صلحآمیز با هدف ترویج گفتمان «امنیت بدون سلاح هستهای» و تولید ادبیات در این حوزه.
-
افزایش تابآوری سایبری، ارتباطی و فرماندهی-کنترل در برابر تهدیدهای جدید و غیرقابل پیش بینی.
بهطور کلی، تحولات سال ۲۰۲۵ نشان میدهد که جهان از مرحله «تعادل هستهای سنتی» به «رقابت فناوریهای بازدارنده» وارد شده است؛ رقابتی که مرز میان جنگ متعارف و هستهای را مبهمتر کرده است. در این نظم جدید، کشوری موفق خواهد بود که بتواند میان سه مؤلفه اصلی دیپلماسی فعال امنیتی، سیاست هستهای صلحآمیز، و توان دفاعی مستقل توازن برقرار کند. ایران اگر این مسیر را با نگاه آیندهمحور و هماهنگ با تحولات فناورانه جهانی طی کند، نهتنها در برابر تهدیدات نوین آسیبپذیر نخواهد بود، بلکه میتواند در شکلدهی به نظم امنیتی نوظهور، نقشی مؤثر و تعیینکننده ایفا کرده و فشارهای سیاسی و امنیتی قدرتهای غربی و رژیم صهیونیستی را به فرصت راهبردی برای تحکیم جایگاه ژئوپلیتیکی خود در مناطق پیرامون و فراتر از آن تبدیل کند.


