AR | EN

1404-04-26 22:21

AR | EN

1404-04-26 22:21

اشتراک گذاری مطلب

رسوایی یگان ۱۰۰؛ فروپاشی درون‌ساختی ارتش اشغالگر و سقوط مشروعیت جعلی

کیوان دارابخانی، کارشناس مسائل حقوقی

«پرونده یگان ۱۰۰» بیش از یک رسوایی ساده امنیتی است؛ این ماجرای تلخ، نمادی از فروپاشی ساختاری و بحران مشروعیت عمیق در قلب ارتش رژیم صهیونیستی است.

یگانی که قرار بود نماد قدرت و اقتدار باشد، اکنون به میدان جنگی داخلی میان فساد، خیانت و بی‌اعتمادی تبدیل شده است؛ جایی که نه تنها امنیت ملی به خطر افتاده، بلکه بنیادهای حکمرانی صهیونیستی نیز به لرزه درآمده‌اند. این پرونده فریادی است علیه نظامی که قهرمانانش را با پرونده‌سازی و ظلم قربانی می‌کند تا نفس‌های آخرش را بکشد.

پرونده موسوم به یگان ۱۰۰، که طی ماه‌های گذشته به یکی از جنجالی‌ترین موضوعات رسانه‌ای و حقوقی در سرزمین‌های اشغالی بدل شده، بیش از آنکه مسئله‌ای صرفاً قضایی یا انضباطی در ارتش رژیم صهیونیستی باشد، نشانه‌ای روشن از بحران عمیق مشروعیت، فرسایش انسجام نهادی، و آشفتگی در روایت قدرت در ساختارهای حاکمیتی این رژیم است.

یگان ۱۰۰، از واحدهای ارتش رژیم صهیونسیتی با مأموریت‌های ویژه در کرانه باختری و مناطق اصطکاکی، ناگهان به هدف حملاتی قضایی و رسانه‌ای قرار گرفت. اتهام‌هایی سنگین از قبیل سوءاستفاده، خشونت، و نقض حقوق زندانیان فلسطینی به سرعت و بدون ارائه سند قانع‌کننده، به رسانه‌ها درز کرد و در نهایت، سیستم دادستانی نظامی رژیم صهیونسیتی به‌جای رسیدگی شفاف، این پرونده را به میدان منازعات سیاسی و رسانه‌ای کشاند.

رفتار دستگاه قضایی رژیم صهیونیستی در این پرونده، از تعویق مکرر جلسات دادگاه تا پیشنهاد گفت‌وگوی حقوقی با متهمان نظامی، بیش از هر چیز از فروپاشی نوعی «قرارداد نانوشته» میان بدنه نظامی و فرماندهی سیاسی پرده برمی‌دارد. در رژیمی که اقتدارش را نه از مشروعیت دموکراتیک، بلکه از انسجام نظامی اطلاعاتی کسب می‌کند، چنین ترک‌هایی در ساختار وفاداری، می‌تواند به‌مراتب مخرب‌تر از شکست در یک عملیات نظامی باشد.

از نگاه نظریه‌های سیاسی، این پدیده در قالب فروپاشی «دولت امنیت‌محور» قابل تحلیل است؛ جایی که اعتماد عمومی نه بر پایه شفافیت و عدالت، بلکه بر محور کارآمدی سرکوب و انسجام امنیتی بنا شده. در چنین ساختاری، پرونده‌ای مانند یگان ۱۰۰ می‌تواند همچون آتش زیر خاکستر، به تخریب تدریجی سرمایه اجتماعی ارتش بینجامد.

در این میان، واکنش اجتماعی نیز جالب توجه است. حمایت‌ گسترده از این یگان در میان خانواده‌ها، افسران پیشین و حتی بدنه جامعه نظامی، نشان‌دهنده بی‌اعتمادی فزاینده به دستگاه قضایی و احساس رهاشدگی در میان نیروهایی است که تا دیروز قهرمانان بی‌چون‌وچرای روایت صهیونیستی محسوب می‌شدند. این همان گسلی است که در صورت تعمیق، می‌تواند به بحران وفاداری نظامی در سطوح استراتژیک بینجامد.

در سطح رسانه‌ای، سکوت سرد و غیرطبیعی رسانه‌های رسمی اسرائیل، تلاش برای کم‌رنگ کردن ماجرا، و همچنین فقدان روایت رسمی یکپارچه، نشان می‌دهد که بحران تنها در ساحت نظامی و حقوقی نیست، بلکه به‌طور گسترده‌ای روایت‌سازان رژیم را نیز به بن‌بست رسانده است.

پرونده یگان ۱۰۰ در نهایت نه یک شکست قضایی، بلکه نمایانگر ترک برداشتن در نظم روایی، فرسایش مشروعیت درونی و ناتوانی رژیم صهیونیستی در مدیریت بحران‌های درون‌زا است.

این یادداشت تأکید دارد که ماجرا، نشانه‌شناسی فروپاشی مشروعیت قدرت در رژیمی است که به‌رغم تلاش برای نمایش اقتدار، امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض گسست‌های درونی و زوال اعتماد نهادی قرار دارد.

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *