محتملترین مسیر پیشروی اسرائیل، اجرای یک راهبرد چندسطحی برای «بازدارندگی فعال» است که تلفیقی از عملیات پنهانی، دیپلماسی منطقهای و اقدام نظامی محدود خواهد بود.
تهران-ایرانویو۲۴- عفیفه عابدی
در پی آتشبس اعلامشده میان ایران و اسرائیل پس از درگیری ۱۲ روزه (۲۵-۱۳ ژوئن)، گمانهزنیها درباره رویکردهای آینده تلآویو نسبت به تهران شدت گرفته است. برای درک تصمیمات احتمالی اسرائیل، باید سه محور کلیدی را در نظر گرفت: راهبرد کلان امنیتی اسرائیل، محدودیتهای فعلی در عرصه سیاسی و عملیاتی، و نشانههایی که از تحلیل رسانهها و نهادهای اطلاعاتی اسرائیلی دریافت میشود.
راهبرد کلان: پیشگیری از تبدیل ایران به یک قدرت هستهای آستانهای و حذف ایران از معادلات منطقه
در سطح راهبردی، سیاست رسمی رژیم صهیونیستی حذف ایران از معادلات منطقه و جلوگیری از رسیدن ایران نه فقط به بمب هستهای، بلکه حتی به ظرفیت بالقوه ساخت آن (Threshold Capability) است. تلآویو معتقد است که حتی بدون تولید بمب، رسیدن ایران به سطح بالای غنیسازی و تثبیت زیرساختهای هستهای، تهدیدی راهبردی محسوب میشود که باید مهار شود.
ضمن اینکه نقشآفرینی ایران به عنوان یک بازیگر موثر منطقهای با محوریت مقاومت، همچنان به معنای ناامنی و عدم ثبات برای اسرائیل در سرزمینهای اشغالی فلسطین است.
وضعیت فعلی: پیروزی محدود، بنبست راهبردی
بر اساس ادعاهای اسرائیل، حملات نظامی اخیر به برخی زیرساختهای هستهای ایران آسیب وارد کردهاند. با این حال، عدم دستیابی به نتیجه نهایی مانند عقبنشینی کامل تهران از برنامه هستهای، وضعیت را در حالت تعلیق قرار داده است. این شرایط، بهنوعی یک تعادل ناپایدار یا «وضعیت نیمهجنگی» محسوب میشود که در آن امکان بازگشت تنش در هر لحظه وجود دارد.
بر این اساس اسرائیل هنوز در حال ارزیابی گزینههای روی میز است، نگاه غالب در محافل امنیتی اسرائیل، لزوم حفظ فشار پیوسته برای نه تنها جلوگیری از بازسازی توان هستهای ایران، بلکه احیای ذهنیت راهبردی است؛
در این وضعیت، برخی تحلیلها از حرکت تدریجی اسرائیل بهسوی «مدیریت بحران» و نه ورود به یک جنگ تمامعیار سخن میگویند.
استراتژی مرحلهای مهار فعال
مرحله اول: بازسازی فشار چندلایه
اسرائیل بهاحتمال زیاد به دنبال تداوم اقدامات خرابکارانه و تهاجمی علیه ایران است. لذا پیشبینی میشود، ابتدا تمرکز خود را بر اقداماتی غیرعلنی مانند حملات سایبری، عملیات هدفمند موساد علیه زنجیره تأمین برنامه هستهای ایران و ترورهای هوشمندانه خواهد گذاشت. همزمان، تلاش خواهد کرد مانع بازگشت آمریکا و اروپا به مسیر دیپلماسی نرم شود.
مرحله دوم: مهار منطقهای و دیپلماسی تهاجمی
از منظر دیپلماتیک، اسرائیل در تلاش خواهد بود دیپلماسی ایران را مهار و تضعیف کند و به همین ترتیب با کشورهای عربی مانند امارات، بحرین، عربستان و اردن یک جبهه محدود ولی همسو در برابر ایران ایجاد کند. همکاری اطلاعاتی و امنیتی در این چارچوب، نقش کلیدی در بازدارندگی غیرمستقیم خواهد داشت.
مرحله سوم: حمله محدود و هشداردهنده
در صورتی که ایران غنیسازی در سطح بالا را از سر بگیرد یا نشانههایی از عبور از «نقطه جهش» در برنامه هستهای آشکار شود، احتمال دارد اسرائیل اقدام نظامی موضعی انجام دهد؛ این اقدام با عنوان «دفاع محدود» معرفی خواهد شد و احتمالاً با حمایت سیاسی ایالات متحده و سکوت یا همراهی برخی بازیگران منطقهای همراه خواهد بود.
عوامل کلیدی در تعیین مسیر آینده
چند متغیر اساسی در تصمیمسازی رژیم صهیونیستی در روزهای آینده تأثیرگذار خواهند بود:
۱- واکنش ایالات متحده: اگر دولت ترامپ از مداخله مستقیم پرهیز کند، اسرائیل به سمت مهار غیرمستقیم خواهد رفت. در مقابل، چراغ سبز واشنگتن میتواند شرایط را برای یک حمله جدید اقدام نظامی فراهم کند.
۲- استراتژی تهران: تداوم سیاست «صبر استراتژیک» از سوی ایران، احتمال حمله فوری را کاهش میدهد. اما بازگشت تهاجمی به فعالیتهای هستهای، زمینهساز اقدام نظامی خواهد بود.
۳ـ غزه، جبهه شمالی (لبنان و حزبالله) و یمن: تداوم جنگ در غزه و هرگونه تنش در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی، تشدید حملات یمن توان عملیاتی اسرائیل برای تمرکز بر ایران را محدود خواهد کرد.
روند جاری؛ مهار هوشمندانه
در حال حاضر، روند فعلی که اسرائیل دنبال میکند، اجرای یک راهبرد چندسطحی برای «بازدارندگی فعال» است که تلفیقی از عملیات پنهانی، دیپلماسی منطقهای و بینالمللی و تشدید اضطراب جنگ و اقدام نظامی محدود است.