AR | EN

1404-10-04 01:43

AR | EN

1404-10-04 01:43

اشتراک گذاری مطلب

دیپلماسی رسانه‌ای در عمل؛ چگونه یک خطای رسانه‌ای بدون تنش دیپلماتیک اصلاح شد؟

در شرایطی که نبرد روایت‌ها بخش جدایی‌ناپذیر سیاست بین‌الملل شده است، غفلت از دیپلماسی رسانه‌ای به‌معنای واگذاری میدان به روایت‌های رقیب و افزایش هزینه‌های سیاست خارجی خواهد بود.

محمد جواد ارويلى- فعال رسانه اى
در فضای ارتباطی معاصر، رسانه‌ها صرفاً ناقل خبر نیستند، بلکه به بازیگرانی مؤثر در شکل‌دهی به ادراکات، تنظیم روابط میان کشورها و حتی مدیریت یا تشدید اختلافات سیاسی بدل شده‌اند. خطاهای رسانه‌ای، به‌ویژه زمانی که به مفاهیم هویتی، تاریخی یا ژئوپلیتیکی گره می‌خورند، بالقوه می‌توانند به بحران‌های سیاسی تبدیل شوند؛ مگر آنکه پاسخ به آن‌ها با درک صحیح از منطق رسانه و الزامات دیپلماسی عمومی صورت گیرد.

در همین چارچوب، ماجرای استفاده رسانه روسی راشاتودی از نام تحریف‌شده «خلیج فارس» و واکنش حرفه‌ای روزنامه تهران تایمز را می‌توان نمونه‌ای قابل مطالعه از کارکرد مؤثر دیپلماسی رسانه‌ای دانست. تهران تایمز به‌جای انتقال اعتراض به کانال‌های رسمی و دیپلماتیک یا محدود شدن به واکنش‌های احساسی و غیرهدفمند، ترجیح داد اعتراض خود را در همان بستر رسانه‌ای و با ادبیاتی مستدل، مخاطب‌محور و حرفه‌ای مطرح کند؛ اقدامی که از منظر ارتباطات سیاسی، انتخابی هوشمندانه و کم‌هزینه بود.

پیامد این کنش رسانه‌ای نیز قابل توجه است. رسانه راشاتودی با انتشار موضعی رسمی، بابت به‌کار بردن عبارت جعلی برای «خلیج فارس» عذرخواهی کرد و محتوای پیشین خود را حذف نمود. این نتیجه نشان می‌دهد که بسیاری از اختلافات و سوءبرداشت‌ها، پیش از آنکه به سطح تنش‌های رسمی و دیپلماتیک برسند، قابلیت حل‌وفصل در سطح افکار عمومی و فضای رسانه‌ای را دارند؛ مشروط بر آنکه کنش رسانه‌ای با شناخت دقیق از مخاطب، منطق رسانه بین‌المللی و حساسیت‌های سیاسی صورت گیرد.

نکته مهم آن است که دیپلماسی رسانه‌ای صرفاً ابزاری برای دفاع از نام‌ها و نمادهای تاریخی نیست، هرچند این بُعد، خود واجد اهمیت راهبردی است. آنچه در این تجربه برجسته می‌شود، نقش رسانه در صیانت از مجموعه‌ای از منافع ملی است؛ از منافع سیاسی و ژئوپلیتیکی گرفته تا منافع اقتصادی، اعتباری و حتی امنیتی. در بسیاری موارد، تبدیل یک خطای رسانه‌ای به مناقشه رسمی، می‌تواند هزینه‌هایی فراتر از موضوع اولیه به کشور تحمیل کند و فضای همکاری یا تعامل را مخدوش سازد.

از این منظر، اقدام تهران تایمز را می‌توان تلاشی در راستای کاهش تنش در سطوح رسمی دانست. انتقال پیام در سطح رسانه‌ای، ضمن آنکه حساسیت لازم را منتقل می‌کند، به طرف مقابل این امکان را می‌دهد که بدون فشار سیاسی و هزینه دیپلماتیک، خطای خود را اصلاح کند. این همان نقطه‌ای است که دیپلماسی رسانه‌ای به‌عنوان مکمل دیپلماسی رسمی عمل می‌کند، نه جایگزین آن.

تجربه مذکور همچنین بار دیگر بر ضرورت تقویت رسانه‌های فعال در عرصه بین‌المللی تأکید می‌کند. رسانه‌ای که بتواند به‌درستی زبان مخاطب خارجی را بفهمد، منطق فضای رسانه‌ای جهانی را بشناسد و همزمان از منافع ملی دفاع کند، به بازویی مؤثر برای دستگاه دیپلماسی کشور بدل خواهد شد. در شرایطی که نبرد روایت‌ها بخش جدایی‌ناپذیر سیاست بین‌الملل شده است، غفلت از دیپلماسی رسانه‌ای به‌معنای واگذاری میدان به روایت‌های رقیب و افزایش هزینه‌های سیاست خارجی خواهد بود.

در نهایت، این رویداد نشان می‌دهد که مدیریت هوشمندانه خطاهای رسانه‌ای، نه‌تنها از بروز بحران جلوگیری می‌کند، بلکه می‌تواند به تثبیت جایگاه رسانه‌های ملی در نظم ارتباطی جهانی و ارتقای قدرت نرم کشور نیز بینجامد؛ هدفی که تحقق آن، نیازمند نگاه راهبردی، سرمایه‌گذاری مستمر و اعتماد بیشتر به ظرفیت‌های حرفه‌ای رسانه است.

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیاسی
جهان
تحلیل و یاداشت ها