خلیج فارس تنها یک آبراه استراتژیک نیست، بلکه شاهکلید امنیت انرژی جهان است؛ جایی که ایران با تسلط بر بخش شمالی تنگه هرمز، برگ برندهای در اختیار دارد که هیچ قدرتی نمیتواند نادیده بگیرد. از بازدارندگی موشکی و دریایی تا ابتکارهای دیپلماتیک، تهران هم تهدید و هم تضمین این کریدور حیاتی محسوب میشود؛ نقشی که هر بحران جهانی انرژی، بیش از پیش اهمیت آن را آشکار میسازد.
تهران-ایران ویو24
خلیج فارس همواره یکی از حساسترین نقاط ژئوپلیتیک جهان بوده است؛ منطقهای که بیش از یکسوم انتقال دریایی نفت جهان از آن عبور میکند و کوچکترین ناامنی در آن میتواند بازارهای جهانی انرژی را به شدت متلاطم کند. در این میان، ایران به عنوان بازیگری محوری در شمال خلیج فارس و حاکم بر بخش وسیعی از سواحل تنگه هرمز، همواره نقشی تعیینکننده در تضمین یا تهدید امنیت کریدورهای انرژی داشته است. بررسی جایگاه ایران در این معادله نشان میدهد که قدرت بازدارندگی تهران نه تنها بخشی از امنیت ملی کشور را شکل میدهد، بلکه بر معادلات کلان امنیت انرژی جهان نیز تأثیر مستقیم میگذارد.
تنگه هرمز، شاه راه حیاتی خلیج فارس به آبهای آزاد، مهمترین نقطه تمرکز این معادلات است. روزانه میلیونها بشکه نفت از طریق این تنگه صادر میشود و هرگونه ناامنی در آن بلافاصله اثر خود را بر قیمتهای جهانی انرژی میگذارد. ایران با کنترل جغرافیایی بر بخش شمالی تنگه، دارای مزیت استراتژیک بیبدیلی است که کمتر کشوری در جهان مشابه آن را در اختیار دارد. این موقعیت باعث شده که حتی قدرتهای بزرگ جهانی مانند آمریکا و اروپا همواره محاسبات خود را با در نظر گرفتن توان ایران در این منطقه انجام دهند.
از سوی دیگر، حضور نظامی گسترده ایالات متحده و برخی متحدانش در خلیج فارس در دهههای گذشته نشاندهنده اهمیت حیاتی این مسیر برای اقتصاد جهانی است. با این حال، تجربههای تاریخی نشان داده که هیچ ائتلاف خارجی قادر به نادیده گرفتن نقش ایران در امنیت این آبراه نبوده است. حملات به نفتکشها، تنشهای نظامی و حتی رزمایشهای دریایی همه گواهی بر این واقعیتاند که ایران میتواند بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر امنیت جریان انرژی تأثیر بگذارد.
ایران برای بهرهبرداری از این جایگاه دو راهبرد اصلی را دنبال کرده است: نخست، تقویت توان بازدارندگی از طریق ارتقای ظرفیتهای دریایی، موشکی و پهپادی؛ و دوم، بهرهگیری از ابزار دیپلماسی برای تأکید بر نقش خود به عنوان بازیگری مسئول در تضمین امنیت انرژی. ترکیب این دو رویکرد به تهران امکان داده تا ضمن افزایش هزینههای تهدید علیه خود، تصویری از ایران بهعنوان بازیگری غیرقابل چشمپوشی در معادلات انرژی جهانی ارائه دهد.
البته این نقش تنها به جنبههای نظامی محدود نمیشود. ایران همواره تأکید کرده که امنیت خلیج فارس باید توسط کشورهای منطقه تأمین شود و حضور نیروهای خارجی نه تنها به ثبات نمیافزاید، بلکه خود منشأ ناامنی است. این موضع، همسو با گفتمان چندجانبهگرایی در روابط بینالملل، فرصتهایی را برای ایران ایجاد کرده است تا با طرح ابتکاراتی مانند «ائتلاف امید» یا «پیمان عدم تعرض» بار دیگر بر ضرورت مشارکت منطقهای در مدیریت امنیت تأکید کند. هرچند این طرحها تاکنون به توافق عملی نینجامیدهاند، اما بازتاب آنها در سطح بینالمللی نشان میدهد که تهران در تلاش است نقش بازدارندگی خود را با دیپلماسی تکمیل کند.
تحولات اخیر در حوزه انرژی نیز اهمیت نقش ایران را دوچندان کرده است. جنگ اوکراین و بحران انرژی اروپا ثابت کرد که حتی بازارهای دور از خلیج فارس نیز به شدت تحت تأثیر ناامنیهای احتمالی در این منطقهاند. در چنین شرایطی، موقعیت ایران نهتنها برای کشورهای مصرفکننده آسیایی مانند چین و هند اهمیت دارد، بلکه برای اروپا نیز به مسئلهای حیاتی تبدیل شده است. از این منظر، هرگونه تغییر در سیاست انرژی ایران میتواند بازتابی جهانی داشته باشد.
با وجود این فرصتها، چالشهایی نیز پیش روی ایران قرار دارد. تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای فروش نفت باعث شده که تهران نتواند بهطور کامل از موقعیت ژئوپلیتیک خود بهرهبرداری اقتصادی کند. علاوه بر آن، رقابت منطقهای با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و تلاش آنها برای ایجاد مسیرهای جایگزین انرژی، بخشی از نقش سنتی ایران را با تهدید مواجه کرده است. خطوط لولهای که عربستان و امارات برای دور زدن تنگه هرمز توسعه دادهاند، نشاندهنده این روند است. با این حال، هیچ یک از این مسیرها تاکنون نتوانسته جایگزین واقعی تنگه هرمز شود و این بدان معناست که ایران همچنان برگ برنده اصلی را در دست دارد.
در نهایت، جایگاه ایران در امنیت کریدورهای انرژی خلیج فارس تلفیقی از قدرت سخت و نرم است. بازدارندگی نظامی، ابتکارهای دیپلماتیک و موقعیت ژئوپلیتیک همگی عواملی هستند که نقش ایران را به بازیگری تعیینکننده در این عرصه تبدیل کردهاند. چشمانداز آینده نشان میدهد که هرچه رقابت جهانی بر سر انرژی شدت گیرد، اهمیت موقعیت ایران نیز بیشتر خواهد شد. از این رو، راهبردی که بتواند میان بازدارندگی سخت و ابتکارهای دیپلماتیک توازن برقرار کند، میتواند ایران را از یک بازیگر منطقهای به یک شریک جهانی در امنیت انرژی ارتقا دهد.