AR | EN

1404-07-24 21:48

AR | EN

1404-07-24 21:48

اشتراک گذاری مطلب

خطوط رسانه‌ای در شایعات ترور سردار قاآنی

تکرار شایعهٔ ترور سردار اسماعیل قاآنی نه یک گمانه زنی و خطای رسانه‌ای ساده که یک عملیات روانی هدف‌دار است؛ خبری که همزمان برای تخریب اعتماد داخلی، آزمون واکنش‌های اطلاعاتی و مهندسی ادراک عمومی طراحی است.

ایران ویو 24- دفاعی و امنیتی
در روزهای اخیر بار دیگر شایعه ترور سردار اسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس پاسداران در شبکه‌های اجتماعی و برخی کانال‌های خبری کوتاه‌عمق، به‌سرعت شعله‌ور شد. اما آن‌چه باید به‌مراتب فراتر از «خبر کذب» مورد توجه قرار گیرد، چگونگی طراحی، مقصدگذاری و پیامدهای راهبردی این عملیات رسانه‌ای–اطلاعاتی است. این رخداد نه صرفاً یک شایعه محلی، که آزمونی قابل‌تأمل برای سنجش واکنش‌های داخلی و تحلیل ظرفیت‌های روانی جامعه در میدان روایت‌سازی است. این ماجرا، بیش از آن‌که یک دروغ پردازی صرف باشد، یک عملیات روانی حساب‌شده است که در لایه‌هایش قصد تخریب ثبات ملی ، استخراج اطلاعات و مهندسی ادراک را دنبال می‌کند.
این‌گونه شایعات هدفمند، با انتخاب نمادهای سمبولیک (فرماندهان برجسته، نهادهای کلیدی) به‌طور آگاهانه‌ای تلاش می‌کنند امنیت روانی جامعه و پیچیدگی شبکه بازدارندگی را مخدوش کنند؛ هدفی که هم‌زمان چند سطح را نشانه می‌گیرد: ترویج ترس و بلاتکلیفی در افکار عمومی، تضعیف اعتماد به نهادهای حفاظتی، آزمودن واکنش‌های اطلاعاتی و رسانه‌ای، و در نهایت شکل‌دهی بلندمدت به ادراک مخاطبان داخلی و بین‌المللی درباره آسیب پذیری نظام جمهوری اسلامی ایران.
گزارش پیش رو می‌کوشد ابعاد راهبردی این عملیات را واکاوی کند: از مبانی هدف‌گذاری و انتخاب سوژه، تا کانال‌ها و تکنیک‌های انتشار در فضای مجازی، و پیامدهای محتمل امنیتی و اجتماعی ناشی از چنین سناریوهایی. هدف نهایی این تحلیل، نه تکذیب خبری دیگر، که ارتقای ظرفیت ادراک اجتماعی، پاسخ‌دهی رسانه‌ای و اطلاعاتی و تقویت ایمنی روانی جامعه در برابر موج‌سازی‌های هدفمند است.
۱. بستر شکل‌گیری و هدف‌گذاری کلی
جمهوری اسلامی ایران در منطقه‌ای پرآشوب، نقش‌آفرین مهمی است. نفوذ منطقه‌ای ایران و ایستادگی در برابر برخی قدرت‌ها، همواره این کشور را در کانون توجهات و درگیری‌ها قرار داده است. در این میان، نهادهایی مانند سپاه پاسداران و به‌ویژه نیروی قدس، که نماد قدرت بازدارنده و عمق استراتژیک ایران در منطقه هستند، همیشه آماج عملیات روانی بوده‌اند. فرماندهان ارشد این نهادها، به دلیل جایگاه سمبولیک و تأثیرگذاری بر روحیه نیروها و افکار عمومی، هدفی جذاب برای این دست حملات رسانه‌ای به شمار می‌آیند. وقتی شایعه ترور فرماندهی چون سردار قاآنی مطرح می‌شود، این انتخاب تصادفی نیست؛ بلکه بر مبنای درکی دقیق از اهمیت این شخصیت و نهاد متبوعش در ساختار قدرت ایران و منطقه صورت می‌گیرد.
۲. اهداف پنهان در پس پرده یک خبر دروغ
انتشار چنین شایعاتی، فقط به معنای خبرسازی دروغ نیست. اهداف این خط رسانه‌ای عمیق‌تر و لایه‌ای‌تر است:
• ایجاد تشویش و القای ناامنی روانی: یکی از مهم‌ترین اهداف، کاشتن بذر ناآرامی و اضطراب در جامعه ایران و در میان نیروهای مقاومت است. این خبر می‌خواهد القا کند که حتی فرماندهان ارشد شما هم امن نیستند. این پیام، می‌تواند به صورت موقت، حس ناامنی را بالا ببرد، روحیه‌ها را تحت تأثیر قرار دهد و اعتماد به نفس جمعی را خدشه‌دار کند. در شرایطی که جامعه درگیر چالش‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی است، این نوع خبرها می‌توانند نقش کاتالیزور را برای افزایش فشار روانی ایفا کنند.
• تضعیف وجهه و قدرت بازدارندگی ایران: وقتی خبر ترور یک فرمانده بلندپایه منتشر می‌شود، حتی اگر تکذیب شود، در ذهن مخاطب این پرسش را ایجاد می‌کند که آیا دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی ایران تا این حد آسیب‌پذیر هستند که حتی فرماندهانشان هم هدف قرار می‌گیرند؟ این تردید، می‌تواند به تضعیف وجهه ایران به عنوان یک قدرت امن و باثبات در منطقه و در سطح بین‌الملل منجر شود. هدف، القای این حس است که ایران آسیب‌پذیر است.
• سنجش واکنش‌ها و جمع‌آوری اطلاعات: این عملیات رسانه‌ای، می‌تواند حکم یک سنجش اطلاعاتی را داشته باشد. یعنی با انتشار چنین خبری، سرویس‌های اطلاعاتی دشمن در پی رصد واکنش‌های داخلی و خارجی هستند. چه کسانی و چگونه واکنش نشان می‌دهند؟ رسانه‌های داخلی چطور پوشش می‌دهند؟ آیا این خبر باعث تماس‌های اضطراری در میان مقامات می‌شود؟ جمله منسوب به سردار قاآنی مبنی بر اینکه رژیم صهیونیستی خبر ترور من را منتشر می‌کند تا دوستانم نگران شوند و با من تماس بگیرند تا محل دقیق مرا پیدا کنند، به روشنی این بعد اطلاعاتی از عملیات را نشان می‌دهد. این جمله، از یک تاکتیک کهنه اما همچنان مؤثر در جمع‌آوری اطلاعات حکایت دارد.
• جنگ شناختی و شکل‌دهی به ادراکات: این خط رسانه‌ای جزئی از یک جنگ شناختی وسیع‌تر است. هدف نهایی جنگ شناختی، تأثیرگذاری بر درک و برداشت افراد از واقعیت است. با تکرار مداوم اخبار منفی، القای شکست‌ها و انتشار شایعات، تلاش می‌شود تا در درازمدت، تصویری خاص و عمدتاً منفی از جمهوری اسلامی و رهبران آن در ذهن مخاطبان داخلی و خارجی نقش ببندد. این همان مهندسی ادراک است.
• القای شکاف و بی‌ثباتی درونی: گاهی اوقات هدف فرعی این شایعات، القای وجود اختلافات و بی‌ثباتی‌های درونی در ساختار قدرت است. اینگونه اخبار سعی می‌کنند این پیام را منتقل کنند که اوضاع کنترل‌شده نیست و اختلافات تا حدی پیش رفته که حتی مقامات ارشد نیز در معرض خطر هستند، یا اینکه توانایی‌های حفاظتی به شدت کاهش یافته است.
۳. رسانه‌های اجتماعی و نقش کاتالیزوری آن‌ها
شبکه‌های اجتماعی نقش بی‌بدیلی در انتشار سریع شایعات دارند. سرعت انتشار و دشواری راستی‌آزمایی در این فضا، یک فرصت طلایی برای بازیگران جنگ روانی است. حساب‌های کاربری که به صورت هدفمند و با حمایت دستگاه‌های اطلاعاتی بیگانه فعالیت می‌کنند، می‌توانند به سرعت یک خبر کذب را به یک موج تبدیل کنند. پشت پرده این موج‌سازی، یک نهاد اطلاعاتی با اهداف مشخص قرار دارد که از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی برای پیشبرد اهدافش استفاده می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد که جنگ اطلاعاتی دیگر محدود به رسانه‌های رسمی نیست و فضای مجازی به میدانی مهم برای این درگیری‌ها تبدیل شده است.
با توجه به آنچه گفته شد، شایعه ترور سردار اسماعیل قاآنی را باید در چارچوب یک عملیات رسانه‌ای–اطلاعاتی پیچیده تحلیل کرد. خطی که نشان‌دهنده تلاش دشمن برای ایجاد بی‌ثباتی روانی، تضعیف وجهه ایران، جمع‌آوری اطلاعات و شکل‌دهی به ادراکات عمومی است.
اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیاسی
جهان
تحلیل و یاداشت ها