AR | EN

1404-07-27 22:34

AR | EN

1404-07-27 22:34

اشتراک گذاری مطلب
تحلیلی بر پیامدهای راهبردی بیانیهٔ مشترک چین، روسیه و ایران دربارهٔ نامشروع‌بودن بازگشت تحریم‌های شورای امنیت

ایران در نقطه عطف تاریخ: رقابت قدرت‌های بزرگ به آستانه‌ جدید رسیده است

بیانیهٔ مشترک چین، روسیه و ایران دربارهٔ نامشروع‌بودن بازگشت تحریم‌های شورای امنیت از مسیر «مکانیزم ماشه»، تنها یک موضع‌گیری حقوقی نیست. این بیانیه، به‌ویژه در فضای پس از جنگ ۱۲ روزه، از اهمیت زیادی برخوردار است و در واقع، پیامی صریح و آشکار به واشنگتن محسوب می‌شود مبنی بر این‌که آمریکا دیگر نمی‌تواند مانند گذشته ارادهٔ خود را بر بازیگران عرصهٔ بین‌المللی تحمیل کند. البته این شرایط حاوی فرصت و تهدید ضمنی برای ایران نیز است.

دکتر رحمان قهرمان پور- کارشناس مسائل بین الملل

بیانیهٔ اخیر چین، روسیه و ایران مبنی بر غیرقانونی و نامشروع‌بودن بازگشت تحریم‌های شورای امنیت از طریق «مکانیزم ماشه»، رخدادی مهم در عرصهٔ سیاست بین‌الملل و نمادی از تشدید رقابت میان قدرت‌های بزرگ به‌شمار می‌رود.
این بیانیه از چند منظر حائز اهمیت است:
۱. به چالش کشیدن مشروعیت سازوکارهای شورای امنیت
نخستین بُعد اهمیت این بیانیه، آن است که دو عضو دائم شورای امنیت – چین و روسیه – به‌طور صریح مشروعیت و مبنای حقوقی سازوکار بازگرداندن مکانیزم ماشه را زیر سؤال برده‌اند. آنان معتقدند کشورهای اروپایی، برخلاف مفاد برجام، روند پیش‌بینی‌شده برای حل‌وفصل اختلافات را طی نکرده و به‌صورت یک‌جانبه اقدام به فعال‌سازی مکانیزم ماشه کرده‌اند. علاوه بر این، روسیه پیش‌تر نیز تأکید کرده بود که اساساً مکانیزم ماشه یا اسنپ بک با اصل اجماع در تصمیم‌گیری‌های شورای امنیت در تعارض است. اعتراض رسمی این دو کشور از آن جهت اهمیت دارد که هر دو از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل برخوردارند و مخالفت آنان می‌تواند روندهای تصمیم‌گیری در شورای امنیت را با چالش‌های جدی مواجه سازد.
۲. تضعیف اعتبار ابزار تحریم در سیاست بین‌الملل
بُعد دیگر این بیانیه به بی‌اعتبار شدن تدریجی تحریم‌ها به‌عنوان ابزار اعمال قدرت غرب مربوط است. چین و روسیه با اعلام غیرقانونی بودن بازگشت تحریم‌ها، عملاً نشان دادند که استفادهٔ یک‌جانبه از تحریم‌ها از سوی غرب فاقد مشروعیت حقوقی و سیاسی است.
روسیه که خود در سال‌های اخیر تحت تحریم‌های گستردهٔ آمریکا و اروپا قرار گرفته، با این اقدام می‌کوشد فلسفهٔ وجودی تحریم‌ها را به‌عنوان ابزار سلطهٔ سیاسی غرب زیر سؤال ببرد. در عین حال، همراهی چین با این موضع، اهمیتی فراتر از پروندهٔ ایران دارد و می‌تواند در آینده برای کشورهایی چون کوبا و ونزوئلا نیز الگوساز باشد.به بیان دیگر، مشروعیت نظام تحریم‌های غربی به‌عنوان یکی از ابزارهای کلیدی قدرت در نظم بین‌المللی موجود، در حال فرسایش است و این یکی از نشانه های روشن افول نظم بین المللی لیبرال است.
۳. تشدید صف‌بندی قدرت‌های بزرگ و فرسایش اجماع بین‌المللی
این بیانیه همچنین نشانه‌ای از تشدید رقابت ژئوپلیتیکی میان ایالات متحده و چین و به‌تبع آن، میان بلوک‌های قدرت جهانی است. صف‌آرایی قدرت‌ها در نظام بین‌الملل اکنون آشکارتر از گذشته شده است و محور موسوم به «تجدیدنظرطلب» متشکل از ایران، چین و روسیه، به‌طور علنی در برابر محور «لیبرال‌دموکراسی غربی» موضع گرفته است. در نتیجه، دستیابی به اجماع میان قدرت‌های بزرگ دشوارتر از گذشته شده و هر یک از بازیگران اصلی در پی تعریف حوزهٔ نفوذ مستقل خود هستند.
این روند به‌ویژه از آن جهت اهمیت دارد که چین اکنون جسورانه‌تر از گذشته سیاست‌های آمریکا را به چالش می‌کشد و این موضوع می‌تواند بر محاسبات راهبردی واشنگتن تأثیرگذار باشد. از سوی دیگر، موضع روسیه نیز نشان می‌دهد که از دیدگاه کرملین، تنش میان مسکو و غرب، کوتاه‌مدت نیست و این کشور در بلندمدت خود را در تقابل با غرب تعریف کرده است.
۴. پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم برای ایران
از منظر منافع ملی ایران، این بیانیه دو وجه دارد: نخست، فرصتی دیپلماتیک و اقتصادی فراهم می‌آورد تا ایران با بهره‌گیری از همکاری‌های راهبردی با چین و روسیه، از فشار تحریم‌ها بکاهد و مشروعیت آن‌ها را در عرصهٔ بین‌المللی زیر سؤال ببرد. هم چنین همراهی روسیه و چین می تواند موجب همراهی برخی کشورها و قدرت های نو ظهور مثل برزیل یا آفریقای جنوبی با چین شود.نقش قدرت های نو ظهور در تضعیف مشروعیت تحریم ها مهم است.اما در عین حال، این روند می‌تواند حاوی تهدیدی ضمنی برای قدرت مانور ایران در سیاست خارجی نیز باشد.
با تشدید رقابت میان قدرت‌های بزرگ، فضای مانور کشورهای منطقه‌ای و متوسط – از جمله ایران – ممکن است محدودتر شود. در نظامی که به‌سوی قطبی شدن حرکت می‌کند، امکان حفظ سیاست متوازن و استقلال راهبردی برای بازیگران میانی دشوارتر خواهد شد. این مسئله می‌تواند در آینده بر توان ایران برای حفظ روابط هم‌زمان با شرق و غرب تأثیرگذار باشد.
این نگرانی وجود دارد و البته باید منتظر ماند و دید آیا در ماه‌های آینده این نگرانی محلی از اعراب خواهد داشت یا خیر؛ اما در هر صورت و در شرایط فعلی، بیانیهٔ چین و روسیه، به‌ویژه در فضای پس از جنگ ۱۲ روزه، از اهمیت زیادی برخوردار است و در واقع، پیامی صریح و آشکار به واشنگتن محسوب می‌شود مبنی بر این‌که آمریکا دیگر نمی‌تواند مانند گذشته ارادهٔ خود را بر بازیگران عرصهٔ بین‌المللی تحمیل کند.
اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیاسی
جهان
تحلیل و یاداشت ها