«رژیم صهیونیستی بدون حمایت و فرمان آمریکا، جرأت حمله به ایران را نداشت.»
این جمله را سید عباس موسوی، سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان و دیپلمات ارشد کشورمان، در واکنش به اعتراف اخیر دونالد ترامپ بیان کرد؛ اعترافی که او آن را «سندی روشن از فریبکاری و دروغگویی مقامات آمریکایی» دانست.
عفیفه عابدی – ایرانویو۲۴
در پی اعتراف اخیر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، درباره نقش او در رهبری حمله رژیم صهیونیستی به ایران، سید عباس موسوی سفیر سابق در جمهوری آذربایجان و دیپلمات ارشد ایران در گفتوگو با ایران ویو ۲۴ به تحلیل ابعاد سیاسی و حقوقی این موضوع پرداخت. موسوی در ابتدای سخنان خود با تأکید بر اینکه رژیم صهیونیستی بدون حمایت و هدایت آمریکا توان انجام چنین حملهای را نداشته، گفت:
«هیچ تردیدی نیست که رژیم صهیونیستی بدون پشتیبانی و چراغ سبز متحد اصلی خود، آمریکا، قادر یا جرأت حمله مستقیم به خاک مقدس ایران را ندارد. همه میدانند این رژیم در واقع نیروی نیابتی آمریکا در منطقه غرب آسیا است. حتی در مسائل داخلی سرزمینهای اشغالی و فلسطین نیز بدون اجازه واشنگتن اقدامی صورت نمیدهد، چه برسد به حملهای جنونآمیز مانند تهاجم مستقیم به ایران. آنها هم قدرت و توان ایران را میدانند، هم از تبعات چنین اقدامی آگاه هستند.»
وی با اشاره به ابعاد این مسئله افزود:
«بنابراین تردیدی نیست که حمله اخیر با حمایت و هدایت ایالات متحده انجام شده است. ما هیچگاه در این باره تردید نداشتیم. اما اینکه اکنون رئیسجمهور آمریکا با چنین صراحتی مسئولیت را میپذیرد، خود چند نکته مهم در بردارد.»
دیپلمات ارشد کشورمان در توضیح این نکات گفت:
«این اعتراف بار دیگر دروغگویی و تناقضگویی مقامات آمریکایی را آشکار کرد. در ابتدا مقامات واشنگتن دخالت خود را انکار کرده و مدعی بیاطلاعی بودند، اما اکنون اعتراف میکنند که نه تنها مطلع بودهاند بلکه فرماندهی و هدایت عملیات را نیز بر عهده داشتند. این یک اعتراف بزرگ است و نشاندهنده چهره واقعی رژیم آمریکا.»
به گفته این دیپلمات ارشد، نخستین درس این اعتراف آن است که «آمریکاییها بهراحتی دروغ میگویند و سخنانشان هیچ اعتماد و اعتباری ندارد.» موسوی تأکید کرد:
«هیچ اعتمادی به گفتار و رفتار آنها نیست؛ نه حرفهایشان قابل اتکاست و نه تعهداتشان پایدار.»
وی در بخش دیگری از گفتوگو ادامه داد:
«این اعتراف در واقع سند دیگری از بیاعتمادی به آمریکا است. نشان میدهد هیچ اتکایی به گفتار و کردار مقامات این کشور وجود ندارد. آنها بهسادگی زیر قول و فعل خود میزنند و این مسئله ثابت میکند که حتی روند مذاکره با ایران نیز طبق یک سناریوی از پیش طراحیشده پیش رفته است.»
موسوی با اشاره به روند مذاکرات توضیح داد:
«ابتدا آمریکاییها با ارسال نامه و از طریق واسطهها درخواست مذاکره دادند. ایران با حسن نیت وارد گفتوگو شد و حدود پنج دور مذاکره انجام گرفت. در آستانه دور ششم، که به ظاهر روند مذاکرات رو به جلو بود، همان زمان آمریکا به نیروی نیابتی خود دستور حمله به پایتخت ایران و ترور فرماندهان ارشد و دانشمندان هستهای کشور را داد. بعد از آن هم آمریکا در حمله به تأسیسات هستهای مشارکت مستقیم کرد.»
این دیپلمات باسابقه تأکید کرد:
«رفتار آمریکا و رژیم صهیونیستی نشان داد که ادعای آنها درباره گفتوگو و تعامل، تنها بخشی از یک برنامه سیاسی از پیش طراحیشده بوده است و هدف اصلی، فشار و تهدید علیه ایران بوده نه مذاکره واقعی. در واقع نکته بعد این است که سخنان اعترافآمیز رئیسجمهور آمریکا، چه عمدی و چه غیرعمدی، متضمن مسئولیت حقوقی برای آمریکا است.»
سید عباس موسوی با اشاره به مسئولیت حقوقی این اقدام گفت:
«باید توجه داشت در زمان حمله رژیم صهیونیستی به ایران و ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان هستهای کشورمان، یا در زمان حمله آمریکا به تأسیسات صلحآمیز هستهای ایران، ما در حال جنگ با آن کشور نبودیم، بلکه حتی در حال مذاکره و توافق بودیم. بنابراین این حمله با رهبری آمریکا حتماً برای آن کشور واجد مسئولیت و کیفر است و جمهوری اسلامی ایران میتواند در مجامع بینالمللی شکایت کرده و خواستار محکومیت، عذرخواهی و پرداخت غرامت شود.»
وی در ادامه افزود:
«بهنظر من این اعتراف صریح، بار دیگر دیدگاه مقامات ایرانی بهویژه مقام معظم رهبری را برای هزارمین بار تأیید میکند؛ اینکه آمریکاییها دروغگو، فریبکار، غیرقابل اعتماد و دارای سابقه جنایات جنگی هستند. این مسئله درسی است بسیار ارزشمند و پرفایده برای آینده.
بهنظر من، دولت آمریکا باید وادار به اعتراف، عذرخواهی، شکایت رسمی و پرداخت غرامت شود؛ هم بابت حملات رژیم صهیونیستی که با حمایت و هماهنگی خود آمریکا انجام شده، و هم بابت خسارات مادی و معنویای که به مردم ما وارد آمده است؛ از جمله خانوادههای بیش از هزار شهید، تخریب خانههای شهروندان و آسیب به مراکز غیرنظامی، علمی و هستهای کشور.»
موسوی در بخش بعدی سخنان خود تصریح کرد:
«با توجه به این اعتراف، و اینکه ما در حال جنگ با آن کشور نبودیم، روشن است که این اقدامات نوعی عملیات فریب و غافلگیری سیاسی در بحبوحه مذاکرات بوده است؛ زمانی که بهنظر میرسید در آستانه رسیدن به جمعبندی و توافق هستیم. این رفتار میتواند زمینهساز پیگیری جدی و قاطع از سوی جمهوری اسلامی ایران شود.
بهنظر میرسد در چنین شرایطی، اگر بحث مذاکره یا توافق جدیدی از سوی آمریکا مطرح شود، فعلاً راه هرگونه مذاکره با این عهدشکن، فریبکار، جنایتکار و متجاوز بسته است. آمریکا دیگر هیچ اعتباری نزد ملت ایران ندارد، مگر اینکه از مسیر عذرخواهی رسمی، پرداخت غرامت و ارائه تضمینهای واقعی وارد شود.»
او در پایان گفت:
«البته این نظر شخصی و کارشناسی من است و بیانگر موضع رسمی نیست؛ اما بهعنوان تحلیلگر معتقدم، اگر بناست گفتوگو یا میانجیگریی صورت گیرد، باید ابتدا این واقعیتها و ویژگیهای طرف مقابل (یعنی فریب و بیاعتمادی) مدنظر قرار گیرد. میانجیها نیز باید درک کنند که هیچ عقل سلیمی پذیرای مذاکرهای بدون تضمین و ضمانت اجرایی نخواهد بود، چراکه تجربه نشان داده است آنها در میانه مسیر تعهدات خود را زیر پا میگذارند.
در عین حال، من معتقدم باید بهدنبال بنبستشکنی بود و راهی یافت تا منافع ملی ایران تأمین شود؛ اما با در نظر گرفتن همه تجربهها و خیانتهایی که دیدهایم. ملت ایران، ملتی آگاه و مقاوم است و میداند چگونه در چنین شرایطی از منافع خود صیانت کند. اینها بهنظر من درسهایی مهم از این اعترافات هستند که باید در تصمیمگیریهای آینده کشور مورد توجه قرار گیرند.»


