نویسنده: دکتر سید رسول موسوی
در شبکههای اجتماعی خبری در حال چرخش است که «ترامپ از اردوغان خواسته است که در حمله آمریکا به ایران بیطرف بماند و اجازه دهد پنتاگون از حریم هوایی سوریه استفاده کند.»
در صدد صحت سنجی خبر و این که اساسا آیا خبر صحت دارد یا خیر نیستم و باز در صدد آن نیستم که در پی آن باشم که عکسالعمل ترکیه در مقابل این خواسته یا شایعه چیست؟، بلکه فقط این خبر شبکههای اجتماعی را بهانهای قرار دادم تا به موضوع حساس «عدم توازن در سیاست امنیتی و سیاست خارجی ایران» پرداخته و از مقامات و نهادهای مسئول بخواهم تا در صدد رفع این عدم توازن باشند.
توضیح موضوع خیلی ساده است؛ تمام پانزده همسایه ایران از روسیه به عنوان یک قدرت جهانی گرفته تا بحرین کوچترین کشور همسایه در خلیج فارس، بدون آن که اعتراف کنند و سخنی بر زبان آورند به دو موضوع خاص در ارتباط به امنیت آنان اطمینان دارند؛
اول، تهدید نظامی از جانب ایران علیه استقلال و تمامیت ارضی آنان وجود ندارد؛
و دوم، که به مراتب مهمتر از موضوع اول است این که اگر این کشورها مورد تهدید قرار گیرند نه تنها ایران با متجاوز و تهدید کننده همراهی نمیکند بلکه از استقلال و تمامیت ارضی آنان حمایت میکند.
اما در مقابل، برای ایران چنین اطمینانی در خصوص همسایگان وجود ندارد که آنها با متجاوز و تهدید کننده ایران همکاری نکنند.
مثالهای بسیار زیادی میتوان مطرح کرد که تایید میکند ایران در تاریخ معاصر خود هیچوقت به همسایگان خود تجاوزی نکرده و در مقابل از آنان در مقابل تهاجم خارجی یا شورشیان مورد حمایت خارجی حمایت کرده است.
خیلی به تاریخ دور نمیروم فقط به رفتار سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با همسایگان خود اشارهای کوتاه میکنم و موضع مشخص ایران در ارتباط با مقاطع مختلف جنگ آذربایجان و ارمنستان از بدو استقلال آنان تا امروز که همیشه سیاست پایداری در خصوص ضرورت حمایت از استقلال و تمامیت ارضی هر دو کشور و عدم تغییر جغرافیای منطقه چه زمانی که ارمنستان دست برتر داشت و چه امروز که شرایط برعکس شده است، را خاطر نشان میسازم.
ایران مورد حمله رژیم «صدام حسین» قرار گرفت و هشت سال برای استقلال و تمامیت ارضی خود جنگید و خسارات عظیمی متحمل شد، ولی در زمان حمله آمریکا به عراق، نه تنها با آمریکا همکاری نکرد، بلکه علنا این حمله را محکوم کرد.
خیلی از موضوعات امنیتی و نظامی معمولا از دسترس کارشناسان خارج است، ولی بر اساس همین میزان اخبار منتشر شده میتوان نوشت که ایران در مخالفت با حمله آمریکا به افغانستان، موضع علنی داشت و بر اساس اسناد آمریکا، ایران در کنار مبارزات مردم این کشور در مقابل اشغالگران بوده است.
آنچه ایران در خصوص قطر در زمان اختلافاتش با همسایه بزرگ خود، انجام داد، اگر انجام نمیداد، امروز میبایست تاریخ دیگری برای قطر در مدارس این کشور تدریس میشد.
و باز آنچه ایران در دفاع از تمامیت ارضی عراق در مبارزه با داعش و بعد از آن در زمان رفراندم استقلال اقلیم کردستان انجام داد، شایان اهمیت تعیین کننده است. زیرا که اگر اقدامات ایران نبود امروز فقط عراق نبود که تمایت ارضی خود را از دست داده بود بلکه ترکیه هم دچار تهدید جدی بود.
موردی هم در خصوص روسیه اشارهوار اضافه کنم که استقلال و تمامیت ارضی ایران مهمترین تضمین امنیتی برای روسیه و کشورهای مشترک المنافع با روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز است.
لازم است کسانی که خود را صاحب نظر در مسائل امنیتی منطقه میدانند و دارای هر فکر و نظری که هستند اما برای آنها، استقلال و تمامیت ارضی ایران یک اصل بنیادی است، یکبار صادقانه به این موضوع فکر کنند که چرا ایران همانگونه که از استقلال و تمامیت ارضی خود دفاع میکند برای استقلال و تمامیت ارضی همسایگان هم حساس بوده و این حساسیت فقط در حد اعلام سیاست نبوده، بلکه اقدامات تعیین کنندهای در جهت دفاع از استقلال و تمامیت ارضی آنها داشته است.
تصور نشود که این یادداشت میخواهد توصیه کند که جمهوری اسلامی ایران در سیاست امنیتی و سیاسی خود در خصوص دفاع از استقلال و تمامیت ارضی همسایگان تجدید نظر کند، بلکه فقط میخواهد این مسأله را به دستگاه دیپلماسی کشور یاداوری کند که؛ در مذاکرات سیاسی با همسایگان به این موضوع راهبردی توجه داشته باشد که اگر همسایهای به این اطمینان رسیده است که ایران نه تنها با دشمنان آن کشور علیه استقلال و تمامیت ارضی آنان همراهی نمیکند بلکه در مقابل متجاوز ایستاده و آن چه را که میسر شود، برای کمک به آنها در دفاع از استقلال و تمامیت ارضی آن کشور انجام میدهد و در مقابل انتظاری مشروع و بحق است که ایران نیز چنین انتظاری از همسایه خود داشته باشد.
البته باید این اصل بدیهی را هم مدنظر قرار داد که در سیاست خارجی صرفا با بیان حقایق نمیشود دیگران را به انجام مسئولیتهای خود و رفتاری مناسب واداشت بلکه باید ابزارهایی برای این کار به استخدام گرفت.