در حالی که دولت از عزم خود برای حذف ردیفهای زائد بودجه و آغاز این اصلاح از درون ساختار اجرایی سخن میگوید، برخی از کارشناسان معتقدند مشکل اصلی بودجه کشور نه در چند ردیف هزینهای، بلکه در ماهیت افزایشی، ناکارشناسی و توزیع ناعادلانه منابع نهفته است؛ مسائلی که به رسوب هزاران میلیارد تومان در پروژههای نیمهتمام، کسری مزمن و تشدید تورم دامن زده است.
زهرا ترابی-ایران ویو24
مجید گودرزی کارشناس اقتصادی در گفتگو یا ایران ویو 24، با اشاره به نظر دولت مبنی براینکه میخواهد اصلاح بودجه را از خودش شروع کند؛و معتقد که این اقدام برای مهار کسری بودجه است، گفت: ظاهراً دولت مصمم است در بحث بودجه، حذف برخی ردیفها را در دستور کار قرار دهد و اعلام کرده که میخواهد این اصلاح را از خودش آغاز کند. این رویکرد در ظاهر قابل توجه است، اما اگر بخواهیم واقعبینانه تحلیل کنیم، باید بگوییم وضعیت بودجه کشور حقیقتاً مطلوب نیست.
وی ادامه داد: بودجه ما سالهاست به شکل افزایشی بسته میشود؛ به این معنا که هر سال بودجه سال قبل را مبنا قرار میدهند و رقمی متناسب با تورم به آن اضافه میکنند و همین میشود بودجه سال آینده. این شیوه، یکی از ریشهایترین چالشهای نظام بودجهریزی کشور است. چالش مهم دیگر، سهخواهی در بودجه است. بسیاری از بندهایی که در بودجه تصویب میشود، متأسفانه فاقد پشتوانه کارشناسی است؛ چه از سوی نمایندگان، چه از طرف دولت، نهادها، سازمانها یا حتی اشخاص مختلف.
این کارشناس تصریح کرد: در حالی که بودجه بزرگترین سند مالی دولت است، باید با نهایت دقت، تخصص و نگاه کارشناسی تنظیم شود. اما آنچه امروز در عمل اتفاق میافتد، این است که بودجه به منشأ اصلی هدررفت منابع تبدیل شده است. ما اکنون حدود ۶۵ هزار پروژه نیمهتمام در کشور داریم؛ پروژههایی که نه ارزش افزودهای ایجاد میکنند و نه بازدهی دارند و عمدتاً با هدف کلنگزنیهای نمایشی، تبلیغاتی و سیاسی آغاز شدهاند.
گودرزی اضافه کرد: براساس برآوردهای موجود و اظهارات رئیسجمهور، برای تکمیل این پروژهها حدود ۵ هزار میلیارد تومان منابع نیاز است. اگر در نظر بگیریم بسیاری از این پروژهها بهطور متوسط تنها ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارند، میتوان نتیجه گرفت که بیش از ۴۵ درصد نقدینگی کشور در این طرحها رسوب کرده؛ منابعی که هیچ بازدهی اقتصادی ندارند و یکی از منشأهای اصلی اختلالات پولی و مالی کشور محسوب میشوند.
او مطرح کرد: از سوی دیگر، بودجه ابزار اصلی تحول اقتصادی در سطح ملی است. اگر قرار است تحولی در کشور رخ دهد، باید برای آن بودجه هدفمند تعریف شود. اما بودجه ما نه هدفمحور است و نه شاخصهای مشخصی برای سنجش تحقق اهداف دارد؛ بهطوری که اساساً معلوم نیست چه میزان از اهداف تعیینشده محقق شده یا نشده است.
گودرزی افزود: مشکل دیگر این است که بودجه سندی بسیار تخصصی، پیچیده و گسترده است، اما ما بهندرت نیروی انسانی آموزشدیده و متخصص در حوزه بودجه داریم. گزارشهای مرتبط با انحراف بودجه نشان میدهد که منافع بسیار بزرگ و گستردهای در این حوزه در جریان است. ما نیازمند تعریف یک رشته تخصصی مشخص در حوزه بودجه هستیم تا بتوانیم نیروهای لازم را در بخشهای تحلیل، تنظیم، تصویب، اجرا و تفریغ بودجه تربیت کنیم. اینها مباحثی کاملاً تخصصی هستند که متأسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
او گفت: در بحث بودجهنویسی، موضوع منابع و مصارف اهمیت ویژهای دارد. ما باید برای هر ریال منابع، حسابکشی دقیق داشته باشیم و بازدهی هزینهها قابل سنجش باشد. در حالی که شیوههای فعلی بودجهنویسی منسوخ شده و بودجهریزی افزایشی سالهاست در دنیا کنار گذاشته شده است. دنیا به سمت بودجههای برنامهای، عملیاتی و مبتنی بر عملکرد حرکت کرده، اما ما هنوز زیرساختها، ساختارها و نرمافزارهای لازم برای این تحول را نداریم.
این کارشناس گفت: یکی دیگر از ضرورتهای مهم در بودجهنویسی، ایجاد ساختارهای جدید برای رصد و پایش مستمر بودجه است؛ بهگونهای که بتوان منابع و مصارف را در طول سال کنترل کرد. علاوه بر این، عدالت در توزیع منابع و امکانات در بودجه اهمیت بالایی دارد. نباید اینگونه باشد که هر گروه یا لابیای که نفوذ و توان بیشتری دارد، سهم بزرگتری از بودجه دریافت کند. این وضعیت به بیعدالتی در توزیع امکانات دامن زده است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا امسال نیز با کسری بودجه مواجه خواهیم بود یا خیر، گفت: پاسخ به نحوه بستهشدن بودجه بستگی دارد. در برخی کشورها، بستن بودجه با کسری، بهعنوان ابزاری برای ایجاد رونق اقتصادی و اجرای پروژههای ملی یا منطقهای، امری مرسوم است. اما در شرایط فعلی کشور، اگر بتوانیم به معضل رسوب منابع در پروژههای نیمهتمام پایان دهیم، لزوماً نیازی به بستن بودجه با کسری نخواهد بود.
گودرزی در ادامه این پرسش پاسخ داد: کسری بودجه در ایران معمولاً به افزایش نقدینگی منجر میشود. ما نقدینگی را به بهانه جبران کسری بودجه افزایش میدهیم و سپس همین منابع را در پروژههای نیمهتمام فریز میکنیم. در نتیجه، هم با رشد نقدینگی مواجه میشویم و هم بازدهی اقتصادی از محل این هزینهها به دست نمیآید. اگر بودجه به سمت بودجهریزی عملیاتی حرکت کند و بتوانیم آن را بهدرستی کنترل و رصد کنیم، باید این نگاه شکل بگیرد که یک پروژه تمامشده و به نتیجه رسیده، بسیار ارزشمندتر از هزاران پروژه نیمهتمام بدون بازدهی است. بودجه باید از ابتدا بهصورت فنی و کارشناسی بسته شود، زمانبندی اجرایی مشخص داشته باشد و منابع هزینهشده در آن قابل کنترل و ارزیابی باشد.


