AR | EN

1404-07-29 21:53

AR | EN

1404-07-29 21:53

اشتراک گذاری مطلب

آیا توافق بزرگ با ایران قابل تحقق است یا منطقه در مسیر «توازن سمّی» باقی می‌ماند؟

پس از جنگ دوازده‌روزه ژوئن ۲۰۲۵ میان ایران و اسرائیل و با وجود میانجیگری آمریکا، شورای آتلانتیک هشدار می‌دهد که منطقه خاورمیانه در آستانه یک توازن سمی و ناپایدار قرار گرفته است؛ توافق بزرگ با ایران ممکن است کلید ثبات باشد، اما بی‌اعتمادی سه‌جانبه و آمادگی‌های نظامی ایران و اسرائیل، هر لحظه احتمال شعله‌ور شدن درگیری‌های جدید را افزایش می‌دهد.

ایران ویو24- بین الملل

در پی نبرد ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵ که با میانجیگری آمریکا به آتش‌بس انجامید، تحلیلگران در موسسه شورای آتلانتیک به این پرسش پرداخته‌اند: آیا ایالات متحده می‌تواند به یک «توافق بزرگ و زیبا» با ایران دست یابد یا صرفاً وارد فرایند تثبیتی شود که در آن تنش همچنان باقی خواهد ماند؟

در این تحلیل شورای آتلانتیک دو سناریوی کلیدی مطرح می کند:

سناریوی نخست: «توافق بزرگ و زیبا»:
تحلیلگران می نویسند این سناریو مستلزم این است که آمریکا باید به ایران پیشنهاد دهد که تحریم‌ها کاهش یابد، تهران در پروژه‌های اقتصادی منطقه‌ای مشارکت کند و تضمین شود که اسرائیل حمله‌ای علیه ایران نخواهد داشت. هم‌زمان ایران باید غنی‌سازی را تا سطح پایین‌تر بازگرداند، بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را بپذیرد، و حمایت از گروه‌های نیابتی مانند حماس، حزب الله و انصارلله را محدود نماید.
سناریوی دوم: «تثبیت سمی»:
به گزارش شورای آتلانتیک در این حالت، توافق جدی صورت نخواهد گرفت، برنامه هسته‌ای ایران همچنان تهدیدی باقی می‌ماند و خطر درگیری مجدد میان ایران و اسرائیل بالا خواهد بود.

تحلیلگران در این یادداشت می نویسند: ایران در موقعیتی است که می‌تواند از بحران اخیر بهره‌برداری کند؛ تهران به دلیل تست‌شدن بازدارندگی‌اش و تجربه جنگ ژوئن، ممکن است برای غرب (آمریکا) گزینه‌ای با ارزش برای کاهش تنش باشد. همچنین، ایران با ساختار منطقه‌ای حضور دارد که محدود به مسائل هسته‌ای نیست؛ موشک، نیابتی‌ها، و مقاومت منطقه‌ای از جمله عوامل پیچیدگی هستند. بنابراین، تهران از «کارت‌های فشار» متعددی برخوردار است.

شورای آتلانتیک همچنین اضافه می کند آمریکا با مشکل اعتماد روبه‌روست: برای دستیابی به توافق، واشنگتن باید اطمینان دهد که دیگر قرارداد را ترک نمی‌کند و شرایط جامعی برای ایران فراهم می‌آورد؛ اما تجربه‌های گذشته (مانند خروج از برجام) موجب شکاف اعتماد شده است. در همین حال اسرائیل نیز گزینه فشار نظامی را همچنان محفوظ نگه داشته است و ممکن است هر زمانی وارد عمل شود — این احتمال به خودیِ خود، فرایند مذاکرات را پیچیده‌تر می‌کند.

تحلیلگران توضیح می دهند تداوم یا تکرار عملیات نظامی در ایران می‌تواند هزینه‌های نظامی، اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی برای اسرائیل و آمریکا داشته باشد. بر اساس گزارشی در آوریل ۲۰۲۵، بیش از ۱۰۰ هزار نیروی ذخیره ارتش اسرائیل از حضور در خدمت خودداری کرده‌اند و میزان مشارکت در دوره‌های آموزشی نیروهای ذخیره به حدود ۶۰ درصد کاهش یافته است. این آمار نسبت به روزهای پس از حمله ۷ اکتبر، افت چشمگیری را نشان می‌دهد. چنین جنگی می‌تواند ذخایر دفاعی آمریکا را نیز تضعیف کند، به‌ویژه اگر واشنگتن مجبور شود از دارایی‌های خود در خاورمیانه یا مناطق دیگر جهان دفاع کند. بر اساس گزارش رسانه‌های آمریکایی، تنها در جنگ دوازده‌روزه ژوئن، آمریکا حدود ۲۵ درصد از موشک‌های رهگیر THAAD خود را مصرف کرده است.

شورای آتلانتیک می نویسد هرچند اسرائیل احتمالاً تصور می‌کند با حمله نظامی و تغییر حکومت می‌تواند زمینه را برای دولت «میانه‌روتر» فراهم کند. با این حال، تجربه تاریخی نشان می‌دهد که در شرایط بی‌ثباتی، دولت‌های سخت‌گیرتر و امنیت‌محورتر در تهران قدرت می‌گیرند. ایران پس از جنگ دوازده‌روزه در ژوئن، در حال بازنگری در ساختار فرماندهی و طرح‌ریزی واکنش‌های تلافی‌جویانه است. تشکیل شورای عالی دفاع ملی در مرداد ۱۴۰۴ با محوریت فرماندهان نظامی و امنیتی، نشان می‌دهد که تهران جنگ را پایان‌یافته تلقی نمی‌کند. یکی از مشاوران ارشد نظامی رهبر انقلاب نیز تأکید کرده است:

«ما در آتش‌بس نیستیم؛ در وضعیت جنگ هستیم.»
این جمله، بیانگر آماده‌باش کامل ساختار نظامی ایران برای درگیری در هر لحظه است.

تحلیلگران در این یادداشت می نویسند؛ ایران می‌کوشد با تحمیل هزینه‌های سنگین از طریق جنگ نامتقارن بازدارندگی را احیا کند؛ ازجمله حملات سایبری، ترور هدفمند، عملیات دریایی و موشک‌باران نقاط آسیب‌پذیر. تجربه واکنش ایران به ترور شهید قاسم سلیمانی در سال ۲۰۲۰ نشان داد که تهران در عین خویشتنداری راهبردی، توانایی پاسخ‌های سریع و چندلایه را حفظ کرده است.

در نهایت شورای آتلانتیک نتیجه می گیرد، تداوم درگیری یا تهدید آن، به زیان منافع اقتصادی آمریکا و شرکای منطقه‌ای‌اش خواهد بود. ناامنی در خلیج فارس می‌تواند بر تجارت، فناوری، قیمت انرژی و کشتیرانی آزاد تأثیر بگذارد. کشورهای عربی نیز نگرانند که گسترش جنگ، امنیت و صادرات نفتشان را تهدید کند؛ همان‌گونه که در جنگ ژوئن، ایران برای فشار بر واشنگتن موشک‌هایی به سمت قطر شلیک کرد. دستیابی به یک توافق جامع با ایران بهترین و کم‌هزینه‌ترین گزینه برای همه طرف‌هاست، اما کمبود اعتماد و مواضع حداکثری سه‌جانبه مانع تحقق آن است. در صورت تداوم روند کنونی، منطقه به سوی یک توازن سمی و ناپایدار حرکت می‌کند که با دوره‌های متناوب درگیری همراه خواهد بود؛ مگر آنکه دولت آمریکا بتواند با ابتکار دیپلماتیک و تعامل هوشمندانه، مسیر منازعه را به همکاری تبدیل کند.

جمع بندی راهبردی سردبیر ایران ویو24
بررسی تحلیل‌ها و گزارش‌های اندیشکده‌های غربی نشان می‌دهد اغلب با تمام خدعه‌های رسانه‌ای، معتقد هستند ایران با تجربه جنگ ژوئن ۲۰۲۵ و تقویت ساختارهای دفاعی و فرماندهی، اکنون در موقعیتی برتر برای مدیریت بحران و بازدارندگی منطقه‌ای قرار دارد. توان موشکی، محور مقاومت و ظرفیت عملیات نامتقارن، ایران را قادر می‌سازد حتی در صورت تهدید مستقیم، هزینه‌های سنگین بر دشمن تحمیل کند.

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیاسی
جهان
تحلیل و یاداشت ها