AR | EN

1404-10-04 02:08

AR | EN

1404-10-04 02:08

اشتراک گذاری مطلب
احمد شیرزاد تحلیلگر مسائل بین‌المللی در گفتگو با ایران ویو 24:

پیام‌های غیررسمی واشنگتن؛ سیگنالی برای گفت‌وگو یا ادامه جنگ اراده‌ها؟

اعلام آمادگی آمریکا برای گفت‌وگوی مستقیم با ایران در شورای امنیت ملی، بار دیگر بحث احتمال آغاز مذاکرات را زنده کرده است. احمد شیرزاد تحلیلگر سیاست خارجی معتقد است؛ این اظهارات بیش از آنکه نشانه یک تصمیم رسمی باشد، علامت‌سنجی دیپلماتیک است و مسیر گفت‌وگو همچنان به تحولات میدانی، منطقه‌ای و انسجام داخلی ایران گره خورده است.

زهرا ترابی- سیاست خارجی

احمد شیرزاد تحلیلگر مسائل بین اللملی در گفتگو با ایران ویو 24، درباره اظهارات معاون نماینده ترامپ در امور خاورمیانه مبنی بر آمادگی دونالد ترامپ برای مذاکرت مستقیم با ایران گفت: این موضوع را می‌توان در قالب مجموعه‌ای از علامت‌های موردی و منفرد تحلیل کرد. معمولاً وقتی یک انجماد عمیق در روابط سیاسی شکل می‌گیرد، باز شدن مسیر گفت‌وگو زمان‌بر است. یخ‌ها به‌سرعت آب نمی‌شوند و شرایط پیرامونی، اعم از وضعیت جهانی و منطقه‌ای، باید به سمتی برود که گفت‌وگو را ایجاب کند.

وی ادامه داد: اکنون مدتی از جنگ دوازده‌ روزه گذشته و خوشبختانه دشمنان ایران نتوانستند به نتیجه خاصی دست پیدا کنند. ایران در این صحنه اقتدار و ایستادگی قابل‌توجهی از خود نشان داد. با این حال، اینکه پس از ضرباتی که به هر دو طرف وارد شد، بلافاصله بتوان وارد گفت‌وگو شد، چندان واقع‌بینانه نیست. این فرآیند به زمان نیاز دارد.

او بیان کرد: شروع چنین روندی معمولاً با همین علامت‌ها و پیام‌های غیرمستقیم اتفاق می‌افتد. نباید خوش‌بین بود که بلافاصله یک روند رسمی مذاکره شکل بگیرد. طرفین ابتدا علامت‌هایی ارسال می‌کنند و واکنش یکدیگر را می‌سنجند. ممکن است پس از این مرحله، تصمیمی برای گفت‌وگو گرفته شود یا حتی مدتی تنش‌ها و کنش‌های غیرمستقیم ادامه پیدا کند.

شیرزاد افزود: بنابراین، اتفاقی که اکنون افتاده را باید صرفاً یک علامت تلقی کرد، نه یک موضع رسمی یا پیام مستقیم به ایران. صحبت‌های نماینده آمریکا در سازمان ملل در همین چارچوب قابل تحلیل است. در مقابل، ایران نیز علامت متناسب خود را ارسال کرده است. اظهارات نماینده ایران در سازمان ملل نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی همواره آمادگی گفت‌وگو را داشته و این طرف مقابل بوده که در مقاطع مختلف میز مذاکره را ترک کرده است. فلذا باید صبر کرد و دید این تبادل علامت‌ها به تصمیم جدیدی منجر می‌شود یا خیر؛ ممکن است این نشانه‌ها گذرا باشد و به نتیجه عملی نرسد.

این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش، چرا ایران مذاکره مستقیم را رد می‌کند و شروط آمریکا را نمی‌پذیرد گفت: آنچه آمریکایی‌ها مطرح می‌کنند، در واقع شبیه این است که تصمیمی را از پیش گرفته‌اند و می‌گویند شما باید با این تصمیم موافقت کنید؛ این دیگر معنای گفت‌وگو ندارد. طبیعی است که وقتی طرف مقابل شروطی از پیش تعیین‌شده می‌گذارد و می‌گوید ابتدا این‌ها را بپذیرید تا اصلاً صحبت کنیم، چنین فرآیندی مذاکره محسوب نمی‌شود.

شیرزاد در ادامه افزود: بدیهی است که طرف آمریکایی خواسته‌های بلندپروازانه‌ای دارد و طبیعی است که همه خواسته‌های هیچ‌کدام از طرفین در مذاکره محقق نشود. اما مذاکره به این معناست که طرفین بر سر خواسته‌های خود گفت‌وگو کنند، نه اینکه یک طرف شروطی بگذارد که عملاً به معنای پایان مذاکره و تحمیل اراده خود باشد.

او براین باور است: مواضعی که از سوی مقامات ایرانی اعلام شده، همان مواضع اصولی همیشگی ایران است. در عین حال، ایران اعلام کرده که برای اطمینان‌بخشی به جامعه جهانی، آمادگی انعطاف‌های معقول را دارد. رسیدن به توافق بر سر حداقل‌هایی از موضوعات حساس دور از ذهن نیست، اما پذیرش پیش‌شرط‌هایی که از سوی آمریکا مطرح می‌شود، عملاً به معنای نفی گفت‌وگوست.

این کارشناس در پاسخ به این پرسش، با توجه به مواضع تند و  منعطف در شورای امنیت، آیا آمریکا به دنبال اجماع‌سازی بین‌المللی علیه ایران است یا تحت فشارهای داخلی قرار دارد؟ گفت: آمریکا در حال حاضر یارکشی خود را انجام داده است. اروپایی‌ها هر آنچه در توان داشتند، انجام داده‌اند و بیش از این ظرفیت جدیدی برای اجماع‌سازی وجود ندارد. هر اقدام جدیدی در شورای امنیت با وتوی روسیه و چین مواجه خواهد شد و عملاً امکان صدور قطعنامه مؤثر وجود ندارد. بنابراین، آمریکا بیش از آنچه تاکنون از شورای امنیت به دست آورده، دستاورد جدیدی نخواهد داشت و وضعیت در همین حالت باقی می‌ماند. از سوی دیگر، بازگشت به برجام نیز عملاً منتفی است و شرایط به نوعی در وضعیت انجماد باقی مانده است.

وی اضافه کرد: تحرکات فعلی در شورای امنیت به این دلیل است که ایران و آمریکا روابط دیپلماتیک رسمی ندارند و عملاً سازمان ملل به یکی از معدود کانال‌های ارتباطی غیرمستقیم تبدیل شده است. در گذشته نیز، به‌ویژه در دوران وزارت خارجه آقای ظریف، چنین ارتباطاتی از طریق نمایندگی‌ها در سازمان ملل انجام می‌شد. بنابراین، این تحولات لزوماً به معنای تغییر یا تحول اساسی در شورای امنیت نیست، بلکه ناشی از نبود گذرگاه دیپلماتیک جایگزین است.

شیرزاد در خصوص استراتژی که ایران باید در این زمینه بگیرد پاسخ داد: به نظر من، ایران باید همچنان صبوری پیشه کند تا وضعیت به ثبات نسبی برسد. حل مسائل داخلی کشور نقش بسیار مهمی در این معادله دارد. هرچه ایران از منظر بیرونی کمتر به‌عنوان کشوری بحرانی دیده شود، قدرت چانه‌زنی دیپلماتیک آن افزایش می‌یابد. آمادگی دفاعی کشور نیز از جمله پارامترهایی است که به‌طور غیرمستقیم تأثیر خود را می‌گذارد. در عرف دیپلماتیک، باید مدتی صبر کرد تا آرایش جدید قوا خود را نشان دهد و طرف مقابل به این نتیجه برسد که اقدام خاصی از دستش برنمی‌آید.

وی در پایان خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد، در آمریکا و حتی در اسرائیل، این تصور وجود دارد که به دلیل ضرباتی که وارد شده، ایران دچار مشکلات مدیریتی و تنش‌های اجتماعی خواهد شد. هنوز امیدهایی در این زمینه دارند. هرچه ایران بتواند مدیریت داخلی را تثبیت کند و مشکلات داخلی را بهتر سامان دهد، این امیدهای واهی کمرنگ‌تر می‌شود و امکان گفت‌وگو افزایش می‌یابد. در شرایط فعلی که امکان اقدام مستقیم در سیاست خارجی محدود است، کلید حل مسائل سیاست خارجی در سامان‌دهی بهتر امور داخلی، حفظ انسجام سیاسی، و مدیریت مناسب فضای احساسی و تبلیغاتی داخل کشور است. این مسیری است که می‌توان و باید در پیش گرفت.

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیاسی
جهان
تحلیل و یاداشت ها